بار اصلی ریاضت اقتصادی بر دوش مردم خواهد بود | دولت به دنبال سیاست های عدالت اجتماعی باشد

راغوفر گفت: من به شدت با سیاست های ریاضتی مخالفم زیرا بار اصلی فشار آن در نهایت بر دوش مردم خواهد بود که کمتر بپوشند، کمتر سرگرم شوند، کمتر بخورند و این به معنای پایین آوردن مردم از حداقل استانداردهای زندگی است.
افق میهن، موضوع روند صعودی نرخ ارز به موضوعی حساس در اقتصاد کشور تبدیل شده است و این موضوع در اظهارات رئیس جمهور، نمایندگان مجلس و فعالان اقتصادی به وضوح دیده می شود. اما صرف نظر از کشمکش های مجلس مبنی بر مقصر بودن نرخ ارز برای دولت یا بانک مرکزی و صرف نظر از اینکه بابک زنجانی در توئیتی مدعی شد در صورت کناره گیری فرزین می تواند نرخ ارز را تثبیت کند، سوال اساسی این است که چگونه می توان این وضعیت را کنترل کرد و در شرایط کنونی کشور مسئول کنترل نرخ ارز کیست؟
دکتر حسین راغوفر، اقتصاددان و استاد دانشگاه الزهرا در گفتگو با فرارو به این وضعیت پرداخته است.
تنها کاری که وزارت اقتصاد انجام می دهد دامن زدن به طرح «انضباط اقتصادی» است.
حسین راغفر گفت: نقش مسئولان در مدیریت تورم یا کنترل نرخ ارز دقیقا چیست؟ آیا راه حل بر عهده مسئولان نیست؟ وقتی وزیر اقتصاد ما تجربه کافی ندارد می گوید جز کاهش هزینه ها کاری نمی توان کرد. در واقع تنها کاری که انجام می دهند دامن زدن به طرح «انضباط اقتصادی» است. همچنین به نظر می رسد موضوع حذف یارانه ها را نیز در دستور کار خود دارند. اما این رفتارها راه حل نیست. مردها وقتی مسئولیتی را می پذیرند از جنبه های مختلف آن کار آگاه نیستند و نمی دانند هزینه های این کار شامل چه مواردی می شود. آقایان مسئول به جای اینکه بگویند چه کار باید بکنیم، می گویند چه کار نکنیم. مثلاً سیستم یارانه را ادامه ندهیم. اما آنچه امروز به عنوان مشکلات بزرگ کشور می بینیم در واقع نتیجه تصمیمات غلط دولت های قبلی و فعلی است. قیمت دلار از زمان روی کار آمدن دولت چهاردهم رشد چشمگیری داشته است. آقای وزیر اقتصاد برای تقویت پول ملی چه اقداماتی انجام داده است؟».
وی افزود: ما نمیتوانیم همه چیز را به بازار بسپاریم، بازار وحشی است که قیمت دلار را هر چقدر که میخواهد بالا میبرد، جالب اینجاست که بسیاری از شرکتهای دولتی و خصوصی در این بازار دخیل هستند، متاسفانه دولت در راستای منافع مردم اقدام خاصی انجام نمیدهد، اگر دولت نمیخواهد این شرایط را کنترل کند، مردم نباید هزینه آن را بپردازند. پول به طرق مختلف و دولت حاضر نیست این موسسات را حذف کند، این موسسات در مقایسه با اقدامات اشتباه دولت و بانک مرکزی برای کاهش ارزش پول ملی خیلی بالا نیستند.
یکی از راه های فرار از مشکل، از بین بردن همه مشکلات روی رئیس بانک مرکزی است
این کارشناس اقتصادی در خصوص ادعای بابک زنجانی مبنی بر تثبیت نرخ ارز گفت: این مردی که چنین ادعایی می کند ابتدا باید توضیح دهد که چه فرآیندها و نهادهایی پشت سر او بوده که از اعدام به وضعیت فعلی رسیده و به عنوان کارآفرین برتر شناخته می شود. یا مدعی سرمایه گذاری ۵۰ میلیارد دلاری در کشور است. این پول از کجا آمده است؟ اگر شفاف سازی کند و مشخص کند طرفدار کدام طرف است، می توانیم روی حرف هایش حساب کنیم.»
وی افزود: این هم راهی برای فرار از مشکل با انداختن همه چیز به گردن بانک مرکزی و گفتن اینکه همه چیز تقصیر بانک مرکزی است، این حقیقت من به معنای دفاع از بانک مرکزی نیست، بلکه بسیاری از اتفاقات و تصمیمات اقتصادی اخیر نه در دولت و بانک مرکزی بلکه حتی خارج از این دو اتفاق افتاده است. بسیاری از این دعواهای حیدری و نعمتی جز تبرئه برخی از مقصران اثری ندارد، آقای رئیس جمهور قبل از روی کار آمدن شعارهای زیادی مبنی بر آموزش رایگان برای همه یا رفع گرسنگی و امثال آن داده بود، اما وقتی رئیس جمهور شد، هیچ کدام از این وعده ها محقق نشد.
سیاست های اقتصادی کنونی جز تضعیف نظام اثری ندارد
این استاد دانشگاه در ادامه گفت: جالب است که در همه امور کشور، مسئولان یکسان رفتار می کنند، مثلاً در بحث آلودگی هوا، اکنون دولت مصرف کننده و مردم را مقصر می داند، در واقع دولت نمی گوید ما مقصریم که زیرساخت های حمل و نقل عمومی را توسعه نداده ایم یا هیچ اقدامی به خاطر کمبود و عدم تعادل سال ها که این همه انرژی را تعطیل کرده اند، نمی گویند. به دلیل آلودگی هوا به کشور ضررهای اقتصادی سنگینی وارد می کند چرا مسئولان برای رفع این وضعیت، پیشنهاد می دهند که لااقل علت آن را بشناسند، اینکه مسئولان بیایند و به طور مبهم پشت میکروفون ها صحبت کنند یا اینکه همه چیز را صادقانه بیان کنند.
وی افزود: راه حل اصلی برای حل مشکلات اقتصادی کشور، اخذ یک عزم سیاسی در بالاترین سطح برای حل مشکلات اقتصاد سیاسی است، تا زمانی که این عزم صورت نگیرد، مابقی آن محقق نمی شود، ما در کشور خودمان پول نداریم، اما این پول کجا می رود؟ برگرفته از «اجماع لندن» در برابر «سیاستهای اجماع واشنگتن» با تغییر جهت، اما در این تغییر جهت، تمرکز برجستهای بر مسئله عدالت و نحوه اجرای عدالت وجود دارد دولت بر سیاستهای شکست خورده اجماع واشنگتن تأکید میکند از دیدگاه من، این سیاستها جز تضعیف نظام سیاسی تأثیری ندارد.
بار اصلی ریاضت اقتصادی بر دوش مردم خواهد بود
راغوفر تاکید کرد: من به شدت با سیاست های ریاضتی مخالفم زیرا بار اصلی فشار آن در نهایت بر دوش مردم خواهد بود که کمتر بپوشند، خوش بگذرانند و کمتر بخورند و این به معنای پایین آوردن مردم از حداقل استانداردهای زندگی است. در حال حاضر مردم تحت فشار زندگی هستند و به حال خود رها شده اند تا حداقل ها را تامین کنند. چگونه دولت می خواهد دوباره فشار ریاضتی را به مردم تحمیل کند؟ سیاست های ریاضتی به شدت برای اقشار محروم جامعه زیان آور است و دولت باید به دنبال سیاست های عدالت اجتماعی باشد نه ریاضت اقتصادی و اجتماعی.










