بازماندگی از تحصیل در سایه تبدیل شدن مدارس به بنگاه اقتصادی / رایگان نبودن آموزش، بزرگترین تهدید برای عدالت آموزشی
مشکل اصلی این است که آمار مربوط به بقای آموزش و پرورش نه منتشر شده و نه دقیق. سیستم ثبت نام دانشجویی فقط شامل کسانی است که در مدرسه هستند ، نه کسانی که هرگز ثبت نام نکرده اند.
به گفته افق میهن ، معاون مدیر بهداشت اجتماعی خیریه دیروز اعلام کرد که قانون حمایت از کودک و جوانان سال تصریح می کند که هنگام ثبت نام و آموزش ، آدرس دانش آموزان باید شش ماه قبل از شروع مدرسه با اجرای اقدامات پیگیری لازم به خیریه ارائه شود. سید حسن موسوی گچ ، افزایش تعداد دانش آموزانی را که از مدرسه خارج می شوند ، تأیید کرد و افزود: “ما هرگز آماری دقیق در مورد دانش آموزان در حال ترک نداریم.
بقای آموزش و آماری که به روز نیستند
اولین سؤال در مطالعه این پدیده آمار است. چند دانش آموز از مدرسه مستثنی هستند؟ جواب مشخص نیست. وزارت آموزش و پرورش گاهی اوقات از “حدود ۶۰۰۰ نفر” صحبت می کند ، گاهی اوقات “بیش از ۶۰۰۰” ، و برخی از موسسات غیر دولتی این تعداد را “نیم میلیون” تخمین می زنند. اما هیچ یک از این اعداد مستند و فعلی نیستند.
آمار آموزش و پرورش نه شفاف و نه به درستی جمع آوری شده است
Pouria Tabandeh ، یک کارشناس مرتبط با آموزش و محقق اجتماعی اخبار تجاری مشکل اصلی این است که آمار آموزش و پرورش نه شفاف و نه دقیق است. سیستم ثبت نام دانشجویی فقط شامل کسانی است که در مدرسه هستند ، نه کسانی که هرگز ثبت نام نکرده اند. در نتیجه ، کودکی که هرگز وارد سیستم نشده است ، یک آمار رسمی نیست.
بدون آمار شفاف ، سیاست گذاری دقیق امکان پذیر نیست
وی گفت: “از طرف دیگر ، گاهی اوقات منافع نهادی وجود دارد.” برخی از مدیران آموزشی تمایل دارند که رشد آموزشی را در حوزه خود ثبت کنند زیرا این به معنای ناکارآمدی و کاهش شاخص توسعه آموزشی است. بنابراین ، بخشی از مشکل پنهان یا کاهش آمار است. بدون آمار شفاف ، بنابراین طراحی دقیق سیاست امکان پذیر نیست. چگونه می توانیم برای دانش آموزان برنامه ریزی کنیم که وقتی حتی نمی دانیم تعداد زیادی از آنها خارج هستند و در کجا زندگی می کنند ، به کلاس برگردند؟
فقر ، ساکت اما برای بقای آموزش بسیار مهم است
مشکلات اقتصادی اولین و مهمترین عامل برای بقای آموزش در ایران امروز است. در بسیاری از خانواده ها ، آموزش دیگر اولویت ندارد. نان بر کتاب غلبه کرده است.
هنگامی که یک خانواده در زندگی روزمره شرکت می کنند ، مدرسه به یک کالای لوکس تبدیل می شود.
نماتم ، جامعه شناس و محقق اجتماعی فارزان اخبار تجاری او می گوید: “وقتی خانواده مجبور به امرار معاش می شوند ، مدرسه به یک کالای لوکس تبدیل می شود.” والدین به فرزند خود می گوید که اکنون برای کمک به شما در خانه کار کند. در حالی که این مورد فقط در حومه ها مورد استفاده قرار می گرفت ، اکنون می توان در بخش هایی از شهرهای بزرگ نیز مشاهده کرد.
هزینه های اضافی آموزش برای بسیاری از خانواده ها پوشش داده شده است. / آموزش خرده فروشی در سیستان-بالچستان ، خوزستان ، کرمان و استان های خبران جنوبی دو تا سه برابر بیشتر از میانگین ملی است
وی گفت: “در سالهای اخیر ترکیب فقر تغییر کرده است.” فقر دیگر فقط یک پدیده روستایی نیست ، بلکه به طور قابل توجهی در شهرها نیز گسترش یافته است. در این شرایط ، هزینه های تحصیل – از لباس و لوازم التحریر گرفته تا هزینه های مدرسه و مدرسه – برای بسیاری از خانواده ها زیاد است.
جامعه شناس تأکید می کند: آمار همچنین این نگرانی را تأیید می کند. براساس گزارش های غیررسمی ، حدود پنج درصد از خانواده های کم درآمد مانع از ادامه تحصیل یا به تعویق انداختن مدرسه در آخرین سال تحصیلی می شوند. در برخی از استانها مانند سیستان-بالچستان ، خوزستان ، کرمان و خورسان جنوبی ، نرخ آموزش دو تا سه برابر بیشتر از میانگین ملی است.
ماده ۳۰ قانون اساسی همه را وادار می کند تا تا پایان دبیرستان آموزش رایگان دریافت کنند.
Farzaneh Nemati در بخش دیگری از اظهارات خود توضیح می دهد: ماده ۳۰ قانون اساسی همه را ملزم به دریافت آموزش رایگان تا پایان دبیرستان می کند. اما واقعیت دور از قانون است. مدارس دولتی ، که قرار بود پایه و اساس عدالت آموزشی باشد ، اکنون باید “حمایت عمومی” و آموزش غیررسمی زنده بمانند. در مدارس غیرانتفاعی و مدارس شبانه روزی ، شهریه به چند میلیون تومان پرداخت می شود. این روند به طور قابل توجهی شکاف کلاس در آموزش را افزایش داده است.
حتی هنگامی که مدارس دولتی برای زنده ماندن از خانواده ها به پول نیاز دارند ، حق آموزش در واقع یک کلاس است.
وی ادامه می دهد: عدم آموزش رایگان بزرگترین تهدید برای عدالت آموزشی است. حتی وقتی مدارس دولتی برای زنده ماندن از خانواده ها پول می خواهند ، حق تحصیل عملاً یک کلاس است. فرزندان طبقه متوسط و پایین اولین قربانیان هستند.
مدارس از موسسات آموزشی به مشاغل منتقل شده اند. / هنگامی که مدرسه از یک فرهنگی به یک عملکرد اقتصادی تغییر می کند ، کودک فقیر جایی در آن ندارد.
جامعه شناس می گوید: “در دهه های اخیر ، نگرش های اقتصادی با گسترش مدارس غیرانتفاعی و خصوصی سازی سیستم آموزش گسترش یافته است.” بسیاری از مدارس به جای تمرکز بر کیفیت آموزشی و آموزش انسانی به دنبال پول هستند. از فروش کتاب و کلاسهای درس گرفته تا تبلیغات مارک های خاص لوازم التحریر ، همه چیز در خدمت گردش مالی مدرسه بود.
نماتم توضیح می دهد: وقتی مدرسه از یک فرهنگی به یک عملکرد اقتصادی تغییر می کند ، کودک فقیر دیگر جایگاهی ندارد. مدرسه دیگر مکانی برای توسعه فکری نیست ، بلکه عرصه رقابت مالی بین والدین است. در چنین شرایطی ، کودکی که نمی تواند پرداخت کند نه تنها احساس فرومایه می کند بلکه گاهی اوقات داوطلبانه از آموزش خارج می شود.
آموزش در ایران به تدریج به یک بازار کلاس تبدیل شده است
وی نتیجه گرفت: “آموزش در ایران به تدریج به یک بازار کلاس تبدیل شده است ؛ جایی که کیفیت ، امکانات و حتی امید موفقیت تحصیلی به قدرت مالی خانواده بستگی دارد. این یک نقض آشکار از عدالت آموزشی و تولید مثل چرخه فقر است.
آموزش در ارتباطات از راه دور منابع کمیاب
با این حال ، بسیاری از کارشناسان بر این باورند که یکی از دلایل ساختاری برای گسترش آموزش ، فقر آموزشی مزمن است. سهم آموزش در تولید ناخالص داخلی ایران حدود ۲.۵ درصد است. در حالی که میانگین جهانی کمتر از ۲ ٪ است. این کمبود بودجه به معنای کمبود معلمان ، کاهش کیفیت آموزش ، فرسودگی مدرسه و اعتماد بیشتر به حمایت عمومی از مدارس است. نتیجه افزایش نابرابری و عدم اعتماد به نفس خانواده ها در سیستم آموزش است. بنابراین اگر دولت از مسئولیت مالی خود برای آموزش خارج شود ، بار هزینه ها بر خانواده ها می افتد. این فرایند تدریجی است ، اما در عمل آموزش و پرورش را به یک کالای لوکس برای ثروتمندان تبدیل می کند.