بازگشت به جنگ سرد / وقتی هوش مصنوعی به میدان رقابت چین و آمریکا تبدیل می شود؟
موفقیت غیر منتظره مدل Deepseek R1 در چین نیز عزت نفس پکن را تقویت کرد. این مدل با استفاده از شتاب دهنده ها و پردازنده های گرافیکی داخلی مانند Hygon و Ascend Chips تهیه شده است. با وجود محدود کننده ایالات متحده در زمینه نیمه هادی ها ، توانست با مدلهای پیشرفته آمریکایی عملکردی قابل مقایسه داشته باشد.
از آنجا که تسلط بر فضا در طول جنگ سرد نمادی از قدرت جهانی بود ، اکنون هوش مصنوعی در مرکز رقابت استراتژیک GEO بین ایالات متحده و چین قرار دارد. اما فقط پیشرفت تکنولوژیکی نتیجه را تعیین نمی کند. یک مبارزه موازی – یعنی قوانین ، هنجارها و استانداردها – می تواند به همان اندازه تعیین کننده باشد تا آینده هوش مصنوعی و فراتر از آن را شکل دهد تا بتواند قدرت جهانی را آشتی دهد.
استراتژی چین برای بای پس آمریکا
در پایان ماه ژوئیه ، چین “برنامه جهانی اقدام برای هوش مصنوعی” خود را اعلام کرد. زمان این اقدام به وضوح نزدیک به جدیدترین استراتژی دولت ترامپ “پیروزی در رقابت” بود. در حالی که تمرکز غرب اغلب روی استراتژی پکن در زمینه هوش مصنوعی و تلاش های آن برای تسلط بر مدلهای پیشرفته است ، این نشانه تغییر قابل توجه است – حداقل در سطح زبان ، نه در سطح استراتژی.
چین اکنون به عنوان دنیای جهان شناخته شده است که در ایالات متحده مرموز تر و مبارز تر شده است. پکن سعی می کند از طریق یک برنامه چند جانبه و “حاکمیت مشترک” در زمینه هوش مصنوعی ، فناوری های خود و تأثیر خود را بر جهان نهادینه کند. به عنوان لیزا توبین ، این اقدامات به ندرت تصادفی و بخشی از تلاش های سازمان یافته برای سازماندهی هنجارها و نهادهای بین المللی به نفع چین در تجزیه و تحلیل شی جینپینگ است.
پاشنه آشامیدنی آشیل
طراحی آمریکایی هوش مصنوعی را به عنوان یک فناوری تحول آمیز معرفی می کند که می تواند تعادل قدرت جهانی را تغییر دهد. این طرح توسعه و دولت هوش مصنوعی را یک ضرورت برای امنیت ملی می داند و نوآوری های داخلی ، مشارکت استراتژیک و سیاست خارجی را برای محافظت از منافع ایالات متحده ادغام می کند. یکی از ستون های اصلی این استراتژی ، ایجاد یک ائتلاف طراحی شده در ایالات متحده است که استانداردهای امنیتی ، نرم افزاری و سخت افزاری را در هماهنگی با ایالات متحده ترویج می کند و یک شبکه سازگار ایجاد می کند که متحدین را با زیرساخت های فناوری ایالات متحده ترکیب می کند.
اما نسخه پکن مشخص است. این پروژه منحصراً بر همکاری های دو جانبه و چند جانبه متمرکز است. حرکتی که تا حدودی با آموزه های طولانی “حاکمیت سایبری” مغایرت دارد. منتقدین بر این باورند که قول چین برای “تسهیل جریان داده های قانونی ، منظم و آزاد” بیشتر از یک گام واقعی در جهت آزادسازی اطلاعات است ، زیرا دولت هنوز به شدت کنترل می شود. با این حال ، این تغییر یک عقب نشینی نیست ، بلکه گام هایی برای توسعه همان الگوی است: تعریف مجدد غرایز حاکمیتی در قالب شفافیت و گفتمان یادگیری برای نهادینه کردن آنها در سطح جهان.
اهرم چین
موفقیت غیر منتظره مدل Deepseek R1 در چین نیز عزت نفس پکن را تقویت کرد. این مدل با استفاده از شتاب دهنده ها و پردازنده های گرافیکی داخلی مانند Hygon و Ascend Chips ساخته شده است و علی رغم موارد محدود ایالات متحده در حوزه نیمه هادی ها ، قادر به دستیابی به عملکرد قابل مقایسه با مدل های پیشرفته آمریکایی بود. این عملکرد به عنوان یک لحظه جدید “Sputnik” توصیف شده است ، لحظه ای که چین می تواند بر گردن زنجیره ای از هوش مصنوعی غلبه کند. این جهش فنی باعث شده است که سیاستمداران چینی و رهبران فناوری ایمن تر باشند تا در مورد نقش کشورشان در طراحی قوانین جهانی برای هوش مصنوعی صحبت کنند. نخست وزیر چین لی چیانگ همچنین این پروژه را در کنفرانسی در شانگهای با مشارکت رهبران و سرمایه گذاران جهانی استخدام کرد و از ایجاد یک موسسه بین المللی جدید برای همکاری در اطلاعات مصنوعی مبتنی بر شانگهای حمایت کرد.
نقش شجاع سازمان ملل متحد مؤلفه اصلی محاسبات رقابتی چین است. پکن قبلاً از این موسسه برای پیشبرد پروژه های توسعه اقتصادی استفاده می کرد و سعی در انجام مؤسسات چند جانبه در ابزارهایی برای تثبیت ترجیحات خود داشت. سرمایه گذاری های چین در موسسات استاندارد مانند ITU نیز قابل توضیح است. جایی که پکن سعی می کند چارچوب فنی خود را به یک استاندارد جهانی تبدیل کند.
بازگشت به جنگ سرد
در مقابل ، استراتژی ایالات متحده ، که مبتنی بر مؤسسات استاندارد است ، به عنوان ابزاری استراتژیک در نظر گرفته می شود. واشنگتن به جای ترکیب مقررات جهانی ، سعی می کند هنجارهای خود را در قالب شفافیت ، نوآوری و حمایت از مالکیت معنوی ترویج کند.
موفقیت این رویکرد بستگی به این دارد که آیا فناوری های آمریکایی برتر و جذاب هستند و آیا متحدین ایالات متحده این چارچوب را ابزاری برای علایق مشترک می دانند یا فقط از برتری واشنگتن استفاده می کنند. تعریفی که برای کشورهای در حال توسعه جذاب است. پکن با ترویج دسترسی عادلانه ، همکاری و حاکمیت جامع ، نیازهای جهانی توسعه جنوبی را نشان می دهد.
این رویکرد مانند پروژه “یک کمربند ، یک جاده” ، شامل بازده زیرساخت های هوش مصنوعی – از شبکه های 5G و 6G گرفته تا مراکز داده و مراکز داده به کشورهای دیگر است. این پروژه ها همچنین شامل الگوهای تأمین مالی و حاکمیت هستند ، به همین دلیل آنها برای بسیاری از کشورهای آفریقایی ، آسیای جنوب شرقی و آمریکای لاتین جذاب هستند.
این دو رویکرد یادآور دوران جنگ سرد است. هنگامی که ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی ادعای صلح کردند ، اما در عمل برای حاکمیت فناوری به رقابت پرداختند. با این حال ، حاکمیت اطلاعات مصنوعی بسیار پیچیده تر از کنترل سلاح های هسته ای است زیرا با تجارت ، وابستگی به بازار و کاربردهای مدنی در هم تنیده است.
بنابراین ، هر دو طرف می توانند در مناطق محدود کار کنند ، به عنوان مثال ب -در جلوگیری از بازیگران غیر دولتی برای دسترسی به توابع هوش مصنوعی به خطر بالا. با این حال ، رقابت اصلی استانداردها ، استانداردها و زیرساختهای سن برای هوش مصنوعی است. این رقابت تعیین می کند که قدرت در دهه های آینده بالاترین دست را خواهد داشت. به این معنا ، رقابت هوش مصنوعی منطقه جدیدی از همان برنامه تحول است: جایی که پکن سعی می کند قوانینی را برای یک نظم جهانی بنویسد ، که در آن چین – نه آمریکا – شرایط را تعیین می کند. موفقیت یا عدم موفقیت واشنگتن به هزینه های هزینه بستگی ندارد ، بلکه به توانایی آن در شکل گیری آموزش هوشمندانه در شرایط چارچوب بین المللی و به دست آوردن اعتماد متفقین بستگی دارد.