بحران “لکما”، نمونهای کوچک از بی سوادی و فاجعه تصمیم گیری در کشور
«اخبار بورس»:
در گزارش چهارشنبه های داغ هفته گذشته ماجرای ورود شرکت تلفن و زیمنس به ایران را گفتیم و نقشی بی بدیل را ایفا کردیم. «لرد کی خسرو شاهرخما روی تجهیز و راه اندازی اولین خطوط تلفن در سراسر کشور کار کردیم. از همراهی دلگرم کننده شما خوانندگان عزیز سپاسگزاریم و در گزارش این هفته می خواهیم به شرایط قدیمی ترین شرکت تجهیزات مخابراتی ایران با توجه به سابقه تاریخی ذکر شده بپردازیم.لکما) و برخی از دلایل اصلی وضعیت اسفناک او را بررسی کنید.
در گزارش هفته گذشته اشاره کردیم که شرکت مخابرات ایران (لکما) اولین و بزرگترین تولیدکننده مراکز تلفن ثابت و سیار در کشور بود که در سال ۱۳۴۶ شرکت کرد. وزارت پست، تلگراف و تلفن (ارتباطات و فناوری اطلاعات) با سهم ۳۰ درصد، بانک توسعه صنعتی با سهم ۳۰ درصد. و شرکت ها زیمنس آلمان با سهم ۴۰ درصدی به عنوان یک شرکت سهامی خاص در شیراز در زمینی به مساحت حدود یکصد هزار متر مربع جهت تولید تجهیزات مورد نیاز شبکه مخابراتی کشور با ظرفیت اسمی سالانه ۴۵۰۰۰ خط تلفن EMD تاسیس شد. و ۶۰۰۰۰ تلفن ثابت در سال ۱۳۴۸ به بهره برداری رسید.
پس از انقلاب و به عنوان بخشی از افزایش سرمایه قابل پیش بینی، سهم شرکت زیمنس در لکما به ۲۰ درصد کاهش یافت که تا سال ۲۰۱۳ در اختیار زیمنس بود.
حضور پررنگ آقای محمود احمدی نژاد و ماجراجویی های ایشان در سطح سیاسی و بین المللی (تحریم ها و یادداشت های پیش پا افتاده) باعث شد تا در سیاست های بسیاری از شرکت های خارجی کشور از جمله شرکت زیمنس آلمان تجدید نظر شود.
از سال ۱۳۸۵، ۲۰ درصد سهام زیمنس در شرکت تجهیزات مخابراتی ایران اعلام شد تا اینکه در نهایت این سهام در سال ۱۳۹۲ به آقای شاهرخ شیبانی واگذار شد. شایان ذکر است که در سال ۲۰۰۸ و پس از تشدید تحریم های بین المللی علیه ایران، مدیرعامل زیمنس تمامی قراردادهای این شرکت در ایران را فسخ کرد و قرارداد جدیدی در ایران امضا نکرد.
اما چه کسی جای زیمنس و شرکت مخابرات ایران را گرفت؟
سهام عدالت، کلاه بزرگ احمدی نژاد به مردم و شرکت ها:
اظهارات احمدی نژاد در سال ۲۰۰۵ را به یاد بیاورید:
در آبان محمود احمدی نژاد در سال ۱۳۸۴ در یک مراسم دولتی از واگذاری سهام با هدف «فقر فقر» خبر داد. احمدی نژاد واگذاری سهام سرمایه را «یک تحول بزرگ» دانست که به گفته او مبتنی بر توزیع عادلانه دارایی های دولتی بین اقشار مختلف جامعه است.
اگر این را به خاطر ندارید، حتما سپرده ۸۰ هزار تومانی قبل از انتخابات ۱۳۹۷ در قالب سود سهام را به خاطر دارید. حتماً به خاطر دارید که مجلس در آن سال ها موضوع سپرده گذاری را بررسی می کرد و آن را یکی از آشکارترین مفاسد انتخاباتی و مصداق بارز استفاده ابزاری احمدی نژاد برای جلب آرای مردم می دانست.
شاید یکی از اشتباه ترین و بزرگ ترین بلایای تصمیم گیری اقتصادی چند دهه اخیر، انتشار سهام باشد. عدالتی که قرار بود با طراحی مضحک و روند غیرحرفه ای ثروت مردم را در کشور برابر کند.
آیا با طرح مشارکت سهام عدالت مشکل توزیع ثروت در کشور حل شده یا مدیریت شرکت های بزرگ را از بین برده ایم؟
متأسفانه باید بگوییم که با گذشت حدود ۱۸ سال از تصمیمات فاجعه بار آقای احمدی نژاد، هنوز تأثیر تراوشات معنوی دروغین آقای احمدی نژاد و همراهانش از اقتصاد کشور خارج نشده است. یکی از بارزترین آنها، سهامداری بود که نه تنها به نفع مردم نبود، بلکه مدیریت شرکت های بزرگ دولتی را به اشتباه انداخت و از بین برد.
به نظر شما مضحک نیست که مدیریت شرکت های بزرگی مانند مس ملی ایران، بانک تجارت، پالایشگاه تهران، هلدینگ خلیج فارس و… به دست چند شرکت سرمایه گذاری استانی با هیئت مدیره بیفتد؟ از چند شهر کوچک و چند تعاونی محلی؟
گزارش چهارشنبه داغ درباره خرید سهام پتروشیمی اراک توسط پالایشگاه تهران را به خاطر دارید؟ دیدند که چگونه پالایشگاه تهران بدون سهامدار قاطع و با تجربه در پتروشیمی اراک خرید و سرمایه گذاری کرد.
به قول علی طیب نیا، وزیر اسبق اقتصاد و از همراهان فعلی پزشکان: «نسبت های عدالت در نحوه اجرای آن به جز». سلب مالکیت بنگاه های تجاری ثمری نداشت و ۶۲ بنگاه تجاری بی مالک شدند. آیا سهامداران عدالت اکنون توانایی مدیریت شرکت ها را دارند؟
شرکت تجهیزات مخابراتی (لکما) و فاجعه سهام:
متأسفانه شرکت قدیمی و خوشنام تجهیزات مخابرات ایران (لکما) از جمله شرکت هایی بود که سهام اصلی آن در قالب سهام عدالت به دست شرکت های سرمایه گذاری استانی و تعاونی های داخلی افتاد.
احتمالا به اندازه کافی در مورد ساختارهای غلط و شکست خورده شرکت های سرمایه گذاری استانی خوانده اید. شرکت هایی که هرازگاهی نماد آنها در بازار سرمایه متوقف می شود و بسیاری از آنها حتی یک گزارش از صورت های مالی حسابرسی شده منتشر نمی کنند.
شرکت هایی که ماهیت آنها ناشی از نوعی بی توجهی دولت به مردم و سهامداران است. اصرار دولت بر واگذاری سهام مردم به شرکت های سرمایه گذاری در استان ها را به خاطر دارید؟ آیا کسی می داند این شرکت های سرمایه گذاری استانی دقیقاً چه نوع مدیریتی با حقوق صاحبان سهام انجام می دهند؟
شایان ذکر است که در عمل تفاوتی بین این دو روش وجود نداشت، زیرا فروش سبد سهام برای افرادی که روش مستقیم مدیریت سهام خود را انتخاب می کردند غیرممکن بود.
هیچیک از این روشها شامل فروش یا خرید سهام نیست.
اما اگر بخواهیم شرکت های استانی را از منظر دیگری ارزیابی کنیم، به مواردی برمی خوریم که احتمالاً در دنیا بی سابقه است.
شرکت سرمایه گذاری فارس و رئیس هیئت مدیره لکما:
با توجه به اینکه رئیس هیئت مدیره لکما نماینده شرکت سرمایه گذاری استان فارس است، بر آن شدیم تا با کمی جزییات بیشتر ساختار پیچیده، دانشمندان و مدیران اقتصادی مجرب حاضر در این شرکت را بررسی کنیم:
همانطور که در نمایه بالا مشاهده می شود، اعضای هیئت مدیره و تصمیم گیرندگان تعداد زیادی از سهامداران و شرکت های موجود در سبد سرمایه گذاری در اختیار چند نفر به نمایندگی از شرکت های تعاونی مرودشت، سپیدان، ارسنجان، ممسنی و زرین دشت هستند.
به عبارتی مدیر فنی زیمنس را از مونیخ از هیئت مدیره شرکت برکنار می کنیم و محدثه، مبینا و مدینه خانم گودرزی هر سه از شهرستان سپیدان را به عنوان تصمیم گیرندگان غیرمستقیم (با فرض عضویت در هیئت مدیره) جایگزین می کنیم. مدیران شرکت سرمایه گذاری استانی فارس و نماینده این سرمایه گذاری رئیس هیئت مدیره لکما، به عضویت هیئت مدیره یک شرکت ۶۰ ساله متخصص در حوزه تجهیزات مخابراتی می روند.
اما بعید می دانیم مدیران تعاونی سپیدان یا مرودشت که اعضای هیات سرمایه گذاری استان فارس هستند، از نوابغ و نخبگانی باشند که در دانشگاه های معتبر کشور تحصیل کرده اند. یکی از اطلاعیه های تغییرات شرکت تعاونی سپیدان را با هم مرور می کنیم:
مدیریت این تعاونی بر عهده محدثه، مبینا و مدینه گودرزی است. نظر شما چیست، زیرا ممکن است ما را متهم به تحلیل یک طرفه و غیرمنصفانه کنند.
اینکه سه خانم به نام های محدثه، مبینا و مدینه گودرزی در راس اداره تعاون شهرستان سپیدان و عضویت در هیات مدیره شرکت سرمایه گذاری استان فارس هستند، مصداق بازی خاله با سهام عدالت نیست، پس چه آیا مشکل است؟ این سه زن چه تحصیلاتی دارند؟ آیا تحصیلات این سه عزیز مربوط به سرمایه گذاری، اقتصادی، مالی یا تجهیزات مخابراتی است؟ در این صورت میخواهیم مدارک تحصیلی و رزومه این سه عزیز دوستداشتنی را بهعنوان یک رسانه مستقل منتشر کنیم.
از رزومه دیندارلو وزیر به عنوان نماینده تعاونی مرودشت در هیات مدیره شرکت سرمایه گذاری استان فارس چه می دانید؟ آقای احمدی نژاد و کارشناسان مالی معاصر چه سهمی در اداره شرکت های بزرگ کشور داشته اند؟
سال ها زیان ناشی از سوء مدیریت در شرکت تجهیزات مخابرات ایران:
با خواندن بیانیه بالا، احتمالاً نیازی به تفکر و تحلیل زیادی در مورد شرایط و فعالیت های این شرکت در سال های اخیر ندارید. کافی است تصور کنیم که رهبری مستقیم مدیران شرکت زیمنس آلمان به طور غیرمستقیم به دست خواهران یا پسرعموهای گودرزی افتاده است.
حال به نظر شما آیا مدیران تعاونی های شهرهای کوچک استان فارس می توانند وضعیت شرکت را تغییر دهند؟ اگر توانستند چرا در این سال ها این کار را نکردند؟
۱۱ سال حضور در بازار پایه فرابورس:
از دیگر دستاوردهای این شرکت در سال های اخیر حضور بیش از ۱۲ سال در بازار پایه فرابورس است که در نوع خود یک رکورد محسوب می شود. اگر بازاری به نام «بازار پایه» با تخیل مدیران بازار سرمایه کشور ایجاد نمی شد، سرنوشت بسیاری از سهام شرکت های ورشکسته و زیان ده چه می شد؟
شاید بهتر باشد این گونه شرکت ها با بهبود شرایط عملیاتی خود به بازاری با ریسک کمتر و قابل اطمینان تر ارتقاء نیافته و به بازار توافق شده منتقل شوند.
حرف آخر:
همانطور که مشاهده کردید برخی از پیامدهای تصمیمات نادرست و سیاسی می تواند اثرات مخرب بسیاری در همه زمینه ها به ویژه در تجارت و صنعت داشته باشد. بدون شک ساختار نامناسب و غیرکارشناسانه سهامی که در زمان محمود احمدی نژاد در کشور مطرح شد، تأثیر بسزایی در مدیریت بنگاه های تولیدی دولتی داشت و شاید این تصمیمات آسیب های بزرگی را به همراه داشته باشد که بیش از پیش ملموس و محسوس شود. در سال های آینده
اما آنچه برای ما سهامداران و سرمایه گذاران بازار سرمایه مطرح است، سوء مدیریت گسترده سبد سهام شرکت هاست که زیان های هنگفت و بعضا جبران ناپذیری را به دنبال داشته است.
اخبار بورسرسانه تخصصی بازارسرمایه برای شفافیت بیشتر و شفاف سازی مسیر سرمایه گذاری سهامداران آماده است تا پاسخ های مردم و نهادهای ذکر شده در مقاله را درج کند.