بزرگترین اشتباهم، بازگرداندن آدمی به پرسپولیس بود که تیم را از بین بُرد / قلعهنویی دستیار خارجی میخواهد / عدهای روی نیمکت پرسپولیس برای تیم حاشیه میسازند
حسن عابدینی معروف به امیر عابدینی سیاستمدار و مدیر ورزشی ۷۵ ساله است که بین سال های ۸۲ تا ۱۳۷۷ مدیرعامل باشگاه فوتبال پرسپولیس بود و در دهه ۹۰ به عنوان عضوی از کمیته فنی به این تیم بازگشت.
عابدینی از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۲ استاندار لرستان بود و از سال ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۶ به عنوان استاندار آذربایجان شرقی و از سال ۱۳۶۶ تا ۱۳۶۸ استاندار خراسان بود.
وی در سال ۱۳۷۳ به مدت ۶ ماه ریاست فدراسیون فوتبال ایران را برعهده داشت، عابدینی در دوره اول شورای شهر از سال ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۱ به عضویت شورای اسلامی شهر تهران درآمد.
عابدینی از بازیکنان سابق تیم فوتبال پیکان تهران در سال اول تشکیل این تیم بود. زمانی که بازیکنان تیم پرسپولیس در سال ۱۳۴۸ به پیکان پیوستند، عابدینی از معدود افرادی بود که در کنار علی پروین در این تیم ظاهر شد.
وقتی پرسپولیس به پیکان بازگشت، در این تیم ماند و تا ۲۴ سالگی در پرسپولیس ماند و سپس ادامه تحصیل را به ادامه فوتبال ترجیح داد. او سابقه بازی در برق تهران را نیز دارد.
افق میهن در گفتگو با این چهره سیاسی – ورزشی به تحلیل چالش های پیش روی ورزش ایران پرداخته است. فیلم کامل این گفتگو را که علی جوادی یکی از چهره های پیشکسوت رسانه ای-ورزشی انجام داده را در زیر مشاهده می کنید:
مهمترین نکات این گفتگو را در ادامه بخوانید:
– زمانی که من استاندار لرستان شدم کل استان ۱۳۴ لیسانس داشت که از این تعداد فقط ۶ نفر در استان ماندند.
– گرد و غبار سیاست همه چیز را در بلاتکلیفی فرو برد. مردم گرفتار برخوردهای سیاسی مدیران شدند. احساساتشان جریحه دار شده بود. ما مدیون مردم هستیم بعضی ها فکر می کنند مسئولیت یعنی جنتلمن بودن. آن زمان می گفتیم مسئولیت یعنی خدمت به مردم.
– چقدر انتخاب استاندار آن روزها خوب بود! دارای کنتور و استانداردهای فنی بود. سوابق مدیریتی فرد بررسی شد…
– خیلی اتفاقی و ناگهانی استاندار لرستان شدم. ابتدا در کمیته اولیه با حضور پنج وزیر و سپس در جلسه هیات دولت به همه وزرا پاسخ دادم و چند ساعت بعد از جلسه استاندار شدم.
– اگر در لرستان موفق نبودم بلافاصله عذرخواهی می کردند. آقای ناطق نوری با همکارانش دوست بود اما در محل کار با کسی همکاری نمی کرد. اگر پرونده کسي سست بود، آن را از بين نمي برد، ولي کار بعدي را به او واگذار نمي کرد.
– اواخر سال ۶۲ آقای ناطق نوری به من زنگ زد و گفت: برو استاندار آذربایجان شو. گفتم: من ترکی بلد نیستم. اصل پدری من ترکی اهر است. اما من بلد نیستم ترکی صحبت کنم. زبان مادری من ترکی نیست.
– همکاری با افرادی مثل مهدی باکری افتخار من بود. وقتی با او در یک جلسه شرکت کردید، بدون اینکه متوجه شوید عاشق او شدید.
– باکری و عطایی را هرگز فراموش نمی کنم. من همیشه نسبت به آذربایجان احساس دین داشتم.
– مدیران امروزی از نمایندگان مجلس گرفته تا مدیران دولتی به خدا این نوع برخورد با مردم درست نیست. این نه خدمت است و نه صداقت. مردم ما بسیار آگاه هستند. همه چیز را می فهمند. ما مردم را از خود ترساندیم. ما مردم را از خود دور کردیم. آغوش مدیران باید به روی مردم باز می شد. وجود دارد؟
– ورود من به فوتبال خیلی سریع اتفاق افتاد. آقای محلوجی به من گفت که نظر آقای هاشمی این است که ما وارد فوتبال شویم و من هم برنامه یک روزه ام را دادم. سه جلسه با مرحوم انصاری فر، آقای پروین و مرحوم غفوری فرد داشتم و بعد از آن باشگاه پرسپولیس به صورت کاملا خصوصی به ما واگذار شد. در دولت آقای خاتمی، آقای مهرعلی زاده به قول خود عمل نکرد و باشگاه را از ما گرفت تا دوباره دولتی شود.
– روزی که قرار گذاشتند به فدراسیون فوتبال بروم قبول نکردم.
– آنقدر روی ذهن آقای هاشمی طبا کار کرده بودند که در فرودگاه متوجه شدم کار در فدراسیون فوتبال تمام شده است. بعدها که با آقای هاشمی طبا صحبت کردم متوجه شدم ریشه حذف من از فوتبال دوستان آبیاری شده است!
– نمی توانم اشتباه بزرگم در پرسپولیس را بگویم. اما مردم می دانند. با برگرداندن یک نفر پرسپولیس را از بین بردم! خسارتش خیلی بیشتر از خدمتش بود. گاهی در مدیریت خیلی خوب است که تا زمانی که تصمیم اشتباهی نگیرید و سیستم را بسوزانید اصلا تصمیم نگیرید!
– وقتی تصمیم گرفتم زانوی احمد عابدزاده را عمل کنم تا او را به فوتبال برگردانم، بسیاری از دوستانش به من گفتند که این کار را نکن. احمد نقش غیرقابل انکاری در صعود به جام جهانی داشت. من آن روز اشک ریختم چون به فوتبال ملی احترام گذاشتم.
– بزرگان این فوتبال همگی برای کسب درآمد بیشتر در کشورهای حاشیه خلیج فارس بازی کردند اما چقدر بیشتر درآمد داشتند؟ قراردادهای آنها در داخل ایران ۴۰۰ هزار تومان بود و قراردادهای طرف مقابل ۸۰۰ هزار تومان چون دلار آن زمان ارزان بود. گفتم اگر یک میلیون تومان بدهم بازیکن ایرانی در ایران می ماند. کجاش اشتباه بود؟
– در آن زمان یک بازیکن با ۴۰۰ هزار تومان می توانست یک آپارتمان ۱۰۰ متری در فلکه هفتم بگیرد. تیر خرید کنید. یک روز ۲۰ میلیون تومان بابت قرارداد عابدزاده پرداختم. با این پول می توانید همان واحد را در آنجا بخرید. من فوتبال را گران نکردم. با ورم جلو رفتم.
– تمام مدارک موجود است. کل بودجه باشگاه پرسپولیس در سال ۱۳۷۹ یک میلیارد بود. اما الان قرارداد یک بازیکن در این فوتبال ۵۰ میلیارد است.
– در بازی با الیما به استانکو گفتم ترکیب را دوست ندارم. اگر نگذاری بزیک بازی کند، من نمی گذارم که آهنگ را بخوانی. بزیک خوب بازی کرد و با همان نتیجه ای که می خواستیم پیروز شدیم.
– اگر من مدیرعامل یحیی گل محمدی بودم حتی یک روز هم با او اختلاف نداشتم. من اگر مدیرعامل پرسپولیس بودم یحیی را رها می کردم. یحیی برای پرسپولیس تمام شد. خیلی اذیت شد.
– فکر می کنم عده ای روی نیمکت پرسپولیس مشکل درست می کنند. پرسپولیس به هیچ عنوان نباید کریم را از دست می داد.
– اگر من رئیس فدراسیون بودم حتماً یک دستیار با رزومه خارجی در کنار سرمربی ایرانی قرار می دادم.
– دوستان شوخی می کنند! آنها اراده ای برای واگذاری پرسپولیس و استقلال ندارند. سبک کار آنها ارائه است.
– شبی که قرار بود علی پروین برای مذاکره نهایی برای بازگشت به فوتبال به خانه من بیاید، رضا درویش مدیرعامل فعلی پرسپولیس همراه او بود. پروین منشور ۸ ماده ای را امضا کرد و درویش شاهد آن بود. من هنوز آن منشور را دارم.
– بدترین خاطره فوتبالی من ضربه ای بود که علی دایی از دروازه بان بحرین دریافت کرد. یادم نیست چه لحظات سختی داشتیم. پزشکان در مورد سلامتی او شک داشتند. بهزاد غلامپور در بیمارستان زیر پای علی دایی دراز کشیده بود و گریه می کرد. بچه ها باور نمی کردند که علی زنده شود. خبری که در اولین لحظات بیمارستان به ما داده شد بسیار تکان دهنده بود.
– بدم نمی آید دوباره به فوتبال خدمت کنم و مطمئنم اگر به فدراسیون برگردم زمینه رشد فوتبال را فراهم خواهم کرد.