بورس یا سود بانکی | در سال ۱۴۰۴ کدام یک بازدهی بیشتری خواهد داشت؟
Alireza Mobasar: بورس اوراق بهادار ؛ افق بازارهای مالی ایران در سال ششم پیچیده تر از همیشه بود. تورم سالانه بیش از ۵ ٪ ، رکود اقتصادی مزمن در بخش اقتصادی واقعی ، عدم وجود نشانه روشن افتتاح سیاسی در زمینه سیاست خارجی و نوسانات نرخ ارز پی در پی ، انتخاب سرمایه گذاران واقعی و قانونی را دشوار می کند. در چنین محیطی ، مقایسه دو گزینه اصلی سرمایه گذاری ، یعنی بازار بدهی (به ویژه اوراق قرضه) و بازار سهام ، موضوع اصلی برای فعالان اقتصادی است.
تورم در سال ششم به وقایع سیاسی بستگی دارد!
آمار رسمی حاکی از ادامه نرخ تورم بالای اقتصاد ایران است. با تورم نقطه سالانه در محدوده ۲ ٪ و میانگین سالانه حدود ۲ ٪. در چنین محیطی ، نگرانی اصلی سرمایه گذاران نه تنها سود بلکه ارزش واقعی دارایی ها در برابر کاهش قدرت خرید است. با توجه به ظرفیت بازارهای موازی مانند ارز و فضای زندگی به دلیل کنترل و خطرات دولتی ، ظاهر به بازار سرمایه و بازار بدهی بازگردانده شده است.
با این حال ، باید توجه داشت که کلیه محاسبات مربوط به بازده ، نرخ بهره ، ارزیابی دارایی و حتی ارزیابی ریسک در متن فعلی بی ثباتی سیاسی انجام شده است. در چنین شرایطی ، تغییر ناگهانی در روابط بین المللی یا سیاست داخلی ، خواه مذاکره ، برطرف کردن مجازات ها یا حتی برعکس ، می تواند چشم انداز بازارها را به طور کامل تغییر دهد. به عبارت دیگر ، ثبات سیاسی به عنوان زمین بازی اقتصاد عمل می کند. وقتی کف ناگهان تغییر می کند ، قوانین بازی تغییر می کند.
به همین دلیل ، سرمایه گذاران باید سناریوهای مختلفی را در نظر بگیرند و به جای تکیه بر تعداد استاتیک ، برای تحولات احتمالی آماده شوند.
بازار بدهی ؛ نرخ بهره واقعی در مدار صفر!
بازار بدهی بخشی از بازار مالی است که در آن دولت یا شرکت ها تأمین مالی خود را منتشر می کنند و متعهد می شوند در یک دوره زمانی خاص سود خاصی را بپردازند. این اوراق بهادار – مانند دولت صادر شده توسط دولت – اغلب با بلوغ خاص و نرخ بهره مشخص در دسترس سرمایه گذاران قرار می گیرند. مهمترین ویژگی این ابزارها ریسک کم و انتظار از راندمان پذیرفته شده آنها است. در حال حاضر ، نرخ بازده سالانه اوراق بهادار در بازار ثانویه عمدتاً بین ۲ تا ۵ درصد نوسان دارد. این بازده ، که تقریباً با نرخ تورم رسمی مطابقت دارد ، اگرچه خیلی واقع بینانه نیست ، اما هنوز هم یکی از گزینه های اصلی برای سرمایه گذاران دقیق و محافظه کار به دلیل ریسک کم است.
برای بسیاری از شرکت کنندگان در بازار ، به ویژه کسانی که اصل سرمایه را حفظ می کنند و می خواهند از نوسانات شدید در بازار سهام خودداری کنند ، بازار بدهی یکی از معدود اسکان پایدار در اقتصاد بی ثبات فعلی است. با این حال ، این آرامش نسبی می تواند قیمت داشته باشد. بازگشت محدود به سیاست مالی دولت ، که اثرات بسیاری خواهد داشت.
بورس اوراق بهادار ؛ سود بالقوه در یک زمینه پر از خطرات ذاتی
بازار سهام به طور طبیعی یکی از پرخطر ترین انواع سرمایه گذاری ها است. برخلاف بازار بدهی ، بازده آن تضمین نمی شود و مستقیماً به تولید اقتصادی شرکت ها ، تحولات کلان اقتصادی و حتی محیط سیاسی بستگی دارد. این بازار تا حدی یک خطر است. در جایی که نوسانات یک مؤلفه طبیعی فرآیند است و تجزیه و تحلیل و قابلیت اطمینان پیش بینی شده است.
در وضعیت فعلی اقتصاد ایران ، تحلیلگران خوش بینانه ترین سناریوی بازار سهام را در کلاس دوم ، حدود ۲ ٪ بازده پیش بینی می کنند. این پیش بینی با فرض ادامه وضعیت فعلی ، یعنی عدم صراحت در روابط بین الملل ، ادامه تحریم ها و عدم مذاکره مؤثر فرض می شود. با این حال ، رسیدن به چنین بازدهی بدون شک باید از تعدادی از خطرات شدید و منظم فراتر رود. این خطرات شامل نوسانات شدید نرخ ارز ، سیاست مالیات ناشناخته و سیاست ارز ، سرکوب نرخ بهره ، تصمیمات مربوط به تصمیم سیاسی ، عدم شفافیت اطلاعات در برخی از صنایع و مداخلات دولت در بازار سرمایه است. علاوه بر این ، فضای داخلی و خارجی این کشور همیشه مورد حمله قرار می گیرد تا بازار به یک تقاطع تبدیل شود.
اگرچه ظرفیت بازده بورس اوراق بهادار بالاتر از بازار بدهی است ، اما این سود فقط برای سرمایه گذاران که با تمایل فکری و استراتژیک برای قرار دادن این سطح از نوسانات و عدم اطمینان روبرو هستند ، حاصل می شود.
در حقیقت ، بورس سهام برای سرمایه گذاران بسیار خطرناک و مناسب برای کسانی که به دنبال راندمان آهسته و قابل پیش بینی هستند ، مناسب تر است.
برای خطر صرف شده است هزینه های پنهان اما مهم
اختلاف ۵ ٪ بین بازده مورد انتظار بازار سهام (۱ ٪) و راندمان خطرناک بازار بدهی (۱ ٪)در ادبیات مالی به عنوان خطر خروجی شناخته شده است به عبارت ساده تر ، این تفاوت پاداش است که سرمایه گذار در ازای بازار ریسک پذیر می خواهد. اما در محیط اقتصادی و سیاسی فعلی کشور ، این ۵ ٪ به اندازه کافی معنی دار است تا تعدادی از خطرات مهم از نوسانات نرخ ارز و رکود در تولید گرفته تا شوک های سیاسی و ابهامات قانونی را توجیه کند؟
نباید فراموش کرد که شماره بهره وری جایگزین a میانگین ممکن ضمانت نیست بازده واقعی می تواند بسیار پایین تر از این تعداد یا حتی منفی باشد. در طول بازار بدهی ، با وجود سود محدود ، ثبات و پیش بینی نسبی بسیار بیشتری را ارائه می دهد. بسیاری از سرمایه گذاران کوچک می توانند در کاهش شدید ، ضررهای متقابل یا حتی تصمیمات عاطفی که سرمایه آنها را به خطر می اندازد ، درگیر شوند.
آیا وقت آن رسیده است که سرمایه گذاران ایرانی به جای دنبال کردن سود اسمی ، به ارزیابی عمیق تر از مفهوم “امنیت سرمایه گذاری” فکر کنند؟