تحقیقات جنایی درباره تعداد قتلهای قاتلان اجارهای زن جوان
این کارمند بانک به نام جواد با استخدام دو مرد افغان نقشه کشتن همسرش را طراحی و اجرا کرد و توانست راز قتل را برای مدت طولانی پنهان کند. وی پس از دستگیری تحت بازجویی های متعددی قرار گرفت و اعتراف کرد که قصد قتل همسرش را داشته است. دو مرد افغان نیز به جرم خود اعتراف کردند.
جواد در اعترافات جدید خود گفت: زمانی که با دو قاتل افغانستانی آشنا شدم و در مورد نقشه ام صحبت کردم، آنها مدعی شدند که می دانند چه کار می کنند و درباره قتل های دیگری که مرتکب شده بودند صحبت کردند. گفتند ما آدم های دیگری را کشته ایم، کار ما این است که پول بگیریم و آدم بکشیم. از آنجایی که آنها قتل های دیگری را مرتکب شده بودند، فکر می کردم آنها به آن رسیدگی می کنند و بدون اینکه ما دستگیر شویم تمام می شود. از زیاده خواهی همسرم خسته شده بودم، تصمیم گرفتم او را بکشم و نقشه ام را با استخدام دو قاتل اجرا کردم.
ماجرای این پرونده جنایی شامگاه بیست و پنجم بر روی میز کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت. بهمن سال گذشته جسد یک زن میانسال خفه شده در اتاق خوابش پیدا شد.
در آن روز خانمی با مرکز فوریت های پلیسی ۱۱۰ تهران تماس گرفت و از قتل همسایه روسری خود خبر داد و گفت: ما در محله نواب زندگی می کنیم. وقتی به خانه همسایه آمدم، زن همسایه را دیدم که روسری به گردنش بسته بود و انگار خفه شده بود.
به این ترتیب تیم تحقیقات جنایی در جریان قرار گرفت و کارشناسان پزشکی قانونی پس از بررسی های اولیه اعلام کردند که ۸ ساعت از مرگ این زن می گذرد.
در همین حال در حالی که تحقیقات مقدماتی ادامه داشت، شوهر مقتول به منزل رسید و در پاسخ به سوالات کارآگاهان و بازپرس قتل گفت: کارمند بانک هستم. امروز بعد از اینکه سر کار رفتم چندین بار با همسرم تماس گرفتم اما او به هیچ یک از تماس های من پاسخ نداد. از آنجایی که سابقه پاسخ ندادن همسرم وجود نداشت، نگران شدم و از خانم همسایه خواستم به خانه ما بیاید.
در مراحل بعدی تحقیقات مشخص شد مقتول و همسرش با سه فرزند خود زندگی میکردند و در زمان قتل، بچهها در مدرسه و شوهرش سر کار بود. چنین یافتههای دیگری حاکی از آن بود که این زوج با هم اختلاف داشتند و حتی یک بار طلاق گرفتند، اما به خاطر بچهها دوباره ازدواج کردند، اما اختلافشان تمام نشد. این موضوع باعث شد شوهر به عنوان مظنون اصلی این قتل دستگیر شود.
در ادامه تحقیقات یکی از همکاران مظنون پرونده به ماموران پلیس گفت: مدتی به دنبال قاتل برای قتل همسرش بود و در ادامه وقتی ماجرا را از او پرسیدم گفت: که شوخی کرده و رابطه اش با همسرش خیلی خوب است.
در تحقیقات کارآگاهان تمرکز بر روی پدر خانواده ادامه یافت و با ادامه تحقیقات وی بیش از گذشته مورد مظنون قرار گرفت تا اینکه در نهایت این مرد در جریان تحقیقات گفت: هر چه داشتم به همسرم داده بودم. . حتی ۲۰۰ میلیون تومان وام هم برایش از بانک گرفتم و نمی خواست آن را پس بدهد. به همین دلیل مجبور شدم خودم اقساط را پرداخت کنم. همسرم حتی حاضر نبود اموالی را که به او داده بودم پس بدهد. این باعث شد اختلافات و درگیری های ما بیشتر شود. یک سال پیش بود که تصمیم گرفتم همسرم را بکشم.
این مرد ادامه داد: ابتدا می خواستم خودم قرص بخرم و همسرم را بکشم اما می ترسیدم لو بروم و قصاص شوم به همین دلیل به دنبال قاتل بودم تا برای کشتن همسرم استخدام کنم. سه ماه پیش به یکی از دوستانم گفتم و او دو مرد را پیدا کرد که به گفته خودش مجرم هستند و همه کارها را برای پول انجام می دهند. بعد از توافق بر سر مبلغ، آدرس خانه و کلید را به آنها دادم تا کار را تمام کنند.
متهم همچنین گفت: روز قتل، آن دو نفر تلفنی جزئیات کار را اطلاع رسانی می کردند. در آخرین تماس به من گفتند همسرم را با روسری خفه کردند و طلاهای ۴۰۰ میلیونی او را گرفتند. سپس در خیابان با آنها ملاقات کردم و ۳۰ میلیون تومان به آنها دادم. بعد از آن، من از دو قاتل خبر ندارم.
به این ترتیب بازپرس موسی رضازاده از شعبه یازدهم بازپرسی دادسرای امور جنایی تهران دستور ادامه تحقیقات برای دستگیری دو مردی را که متهم ادعا می کند آنها را استخدام کرده است، صادر کرد.
در حین اعترافات کارمند بانک، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی ابتدا دوست وی را که دو قاتل را معرفی کرده بود دستگیر کردند. دومین مظنون دستگیر شده در این پرونده گفت: زمانی که دوستم برای استخدام یک قاتل نزد من آمد، فکر کردم بهتر است قاتلان غیرایرانی باشند تا اثری از آن باقی نماند. به همین دلیل دو افغان را به او معرفی کردم.
بررسی های بیشتر ماموران نشان داد دو نفری که این قتل را مرتکب شدند گورکن هستند. هر دوی آنها مدتی پیش غیرقانونی وارد ایران شده بودند و در قبرستان های تهران و اطراف تهران به خاک سپرده شدند. سرانجام کارآگاهان پلیس آگاهی با پیگیری سرنخ ها، دو قاتل را در مخفیگاهشان به دام انداختند.
متهمان این قتل که هر دو کمتر از ۳۰ سال سن دارند در روزهای آخر فروردین برای بازجویی به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شدند. هر دو متهم به جرم خود اعتراف کردند. یکی از متهمان گفت: زمانی که شوهر مقتول برای کشتن همسرش نزد ما آمد، گفت که بابت کشتن همسرش دستمزد خوبی به ما می دهم و در نهایت قرار شد ۴۰۰ میلیون تومان به ما پرداخت شود. ۳۰۰ میلیون طلای همسرش بود و قرار بود ۱۰۰ میلیون پول نقد بدهد. ما هم قبول کردیم. آدرس منزلش را به ما داد و عکس همسرش را به ما نشان داد. وی گفت: در زمان قتل فرزندانش در مدرسه و همسرش در خانه بودند. روز حادثه برای یافتن آدرس با مشکل مواجه شدیم و به همین دلیل تلفنی به او اطلاع دادیم که آدرس را پیدا نکردیم. خواست نزدیک خانه اش بمانیم، بعد به ما رسید و ما را نزدیک خانه برد و رفت. بلافاصله صورتمان را با پارچه پوشاندیم و سپس با کلیدی که به ما داده بود وارد خانه شدیم. وقتی در را باز کردیم مقتول از ترس شوکه شد اما دو نفری دهان او را گرفتیم و با روسری او را خفه کردیم و چند روزی به شهرستان اسلامشهر رفتیم. فکر میکردیم آب از آسیاب افتاده، از طرفی چون صورتمان را پوشانده بودیم، فکر نمیکردیم شناسایی شویم، برای همین به کار برگشتیم و مشغول حفاری بودیم که پلیس ما را دستگیر کرد. خواستیم مدتی بگذریم، طلاهای آن مرحوم را بفروشیم و از ایران برویم.
در پی این اعترافات، هر چهار متهم پرونده در بازداشت به سر می برند و مورد تحقیق قرار می گیرند تا اینکه مردی که دو گورکن افغان را به خدمت گرفته بود، در آخرین اعترافاتش تایید کرد که قاتلان اجیر شده مدعی هستند که قاتلان زنجیره ای هستند و برای پول مردم را می کشند.
در پی این اظهارات، بازپرس موسی رضازاده دستور داد تا تحقیقات بیشتر در خصوص اتهامات جدید و همچنین رسیدگی دقیق تر به پرونده قتل های یکی دو سال اخیر که قاتلان آن مشخص نشده و احتمال دست داشتن در این قتل وجود دارد، انجام شود. افراد استخدام شده در آن قتل ها