ترامپ در حال پیشروی است، کمربندها را ببندید!
فرارو: به نقل از شرق الاوسط; شبکه های اجتماعی پر از افراد تهمت زن و ظالم است. هیچ چیز در این دنیا به افراد ضعیف کمک نمی کند، به خصوص اگر آن مرد به دنبال تمدید دوره تصدی خود در کاخ سفید باشد. واقعیت این است که کلید امور جهانی و هدایت ناوگان بین المللی را نمی توان به فردی با حافظه ضعیف سپرد. حتی قبل از مناظره، به نظر می رسید که بایدن یک اسب عمیقا شکست خورده است. روزنامه “نیویورک تایمز” به او توصیه کرد از رقابت کنار بکشد. این توصیه به هیچ وجه ساده نیست و با توصیه های مشابه همراه بود. اعضای حزب دمکرات اعتقاد خود را پنهان نکردند که برای جلوگیری از شکست آشکار حزب، لازم است وی از رقابت های افق میهناتی کناره گیری کند. جایگزین کردن او در این لحظه از رقابت آسان نیست. این فرآیند به خودی خود پیچیده است، به خصوص اگر او اصرار به ادامه رقابت داشته باشد. با این حال، یافتن جایگزینی برای بایدن غیرممکن نیست، به خصوص اگر این تنها راه جلوگیری از بازگشت ترامپ به کاخ سفید باشد. بسیاری حدس می زدند که جیل بایدن، همسر رئیس جمهور، وظیفه نجات او و شاید نجات حزب و کشور و جلوگیری از پیروزی بوکسوری به نام ترامپ را بر عهده گرفته است. برخی دیگر از باراک اوباما انتظار دارند که بایدن را تشویق کند تا تصمیم دشواری برای خروج از رقابت بگیرد. چقدر سخت است که یک سیاستمدار معتاد به قدرت را متقاعد کنیم که بازنشسته شود؟ انگار می خواهی زیر برگ های پاییزی شکست بخورد. سختی زمانی بیشتر می شود که آن فرد چندین دهه از عمر خود را در نهادها و مناصب مختلف برای رسیدن به مقام ریاست جمهوری گذرانده و به ماندن در کاخ سفید عادت کرده باشد.
چقدر ظالمانه است که یک سیاستمدار اعتراف کند که نقشش تمام شده و زمانش رو به پایان است. قدرت مادر همه سوچارانی هاست و فقط یک مریض می تواند به راحتی آن را ترک کند! به یاد دارم که روزی به دیدار یک سیاستمدار دانا رفتم که در آستانه هشتاد سالگی بود. به او گفتم: نباید تجربیات غنی خود را از چشم خوانندگان مطبوعات پنهان کنید. گفت الان زمان مناسبی برای گفتن نیست. اصرار کردم و او پاسخ داد: موافقم و جلسات متعددی برگزار خواهیم کرد. از او پرسیدم کجاست، گفت: در کاخ ریاست جمهوری.
مناظره اخیر بین بایدن و ترامپ که جهان آن را تماشا کرد، عواقبی خواهد داشت که امنیت، ثبات و رفاه آمریکا را تحت تاثیر قرار خواهد داد. با این حال، در طول انقلاب های متوالی فناوری و هوش مصنوعی، ایالات متحده نتوانسته است یک مرد جوان را وارد رقابت برای کاخ سفید کند. مناظره اخیر این دو به آمریکایی ها چیزی جز اختلافات عمیق تر نشان نداد و چیزی جز آشفتگی بیشتر در عرصه جنگل روابط بین الملل را تضمین نکرد. هیچ کس به آمریکا توصیه نمی کند که مردی مانند ریشی سوناک داشته باشد که در چند روز آینده از حزب محافظه کار بازنشسته شود. هیچ کس به آمریکا توصیه نمی کند که مردی مانند امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه داشته باشد که اعتبار جمهوری دوگال، میتران و شیراک را با بداهه نوازی خود هدر داد. همچنین، هیچ کس مردی مانند مردی را که امروز صندلی آنگلا مرکل، صدراعظم سابق آلمان را اشغال می کند، توصیه نمی کند.
برخی بر این باورند که وضعیت سلامت کنونی در غرب مشابه وضعیت جسمانی بایدن است، که او دیگر قادر به اداره جهان نیست و از پذیرش واقعیت های جدید اقتصادی، نظامی و سیاسی خودداری می کند. وظیفه هر رئیس جمهور جدید آمریکا پیچیده تر از همیشه خواهد بود. روسیه، چین و اروپا و همچنین قدرت های منطقه ای بر این باورند که نقش آنها در نفوذ به نقشه های همسایگانشان است. در نتیجه وضعیت تغییر کرده است. در پایان مناظره بایدن و ترامپ، جهان خود را با واقعیتی دشوار و شاید پرهزینه مواجه کرد. ترامپ طوری به نظر میرسید که گویی او اقدامی برای آمریکا و جهان است که اجتناب از آن غیرممکن است. این موضوع دشمنان و متحدان آمریکا را نگران کرده است. برخلاف بایدن، ترامپ فرزند نهادها نیست.
جهان متوجه شده است که در افق میهنات آتی در ایالات متحده، شهروندان این کشور ممکن است سنگ بزرگی را به دریاچه بین المللی پرتاب کنند، دریاچه ای که بیش از پیش متلاطم می شود. این نگرانی در ذهن سیاستمداران اروپایی، فرماندهان ناتو و رئیس جمهور اوکراین ولودیمیر زلنسکی است. آیا ترامپ رئیس جمهور اوکراین را مجبور خواهد کرد که به مذاکرات صلح با ولادیمیر پوتین که نمی تواند به عنوان یک بازنده از جنگ اوکراین ظاهر شود، بازگردد؟
مماشات با تزار روسیه با یک تکه گوشت اوکراینی، اروپایی ها را بر آن می دارد تا نسبت به تکرار همان داستان مماشات با هیتلر، علیرغم عدم شباهت بین این دو مرد، هشدار دهند. احساس ترامپ مبنی بر اینکه او یک مرد “معامله” است، برای حاکمان قاره کهن (اروپا) که معتقدند تقدس مرزهای بین المللی آنها با جنگ در اوکراین در خطر است، آرامش بخش نخواهد بود. اظهارات ترامپ تأیید می کند که او آنچه را که اروپایی ها “تهدید روسیه” می نامند جدی نمی گیرد. او معتقد است که خطر واقعی برای ایالات متحده از “کارخانه جهان” یعنی چین است. آیا جهان می تواند سیاست های آمریکا مبنی بر جلوگیری از صادرات چین را تحمل کند؟ آیا اروپا که نگران روسیه و ظهور جناح راست افراطی است، می تواند بار چنین جهانی را به دوش بکشد؟
در مورد خاورمیانه که با قتل عام آشکار در غزه و یک جنگ بالقوه طولانی در جبهه لبنان شعله ور است، چطور؟ در مورد “دولت فلسطین” که ممکن است تنها راه نجات برای اطمینان از عدم تکرار جنگ های بیشتر باشد، چطور؟ در مورد برنامه هسته ای ایران، جایی که مقامات ایرانی ممکن است برای رسیدن به توافق با مرد (ترامپ) دستور دهنده ترور سردار قاسم سلیمانی مشکل پیدا کنند، وضعیت چگونه خواهد بود؟ با این وجود، بحث اخیر هیجان انگیز بود. ترامپ می آید لطفا کمربندهای خود را ببندید!