ترندهای روز

تنها راهی که دشمنان ناپلئون می‌توانستند او را شکست دهند چه بود؟

پایگاه خبری تحلیلی افق میهن (irtahlil.com):

اگر فردی باشد که بتوان او را جنگ سالار نامید، احتمالاً ناپلئون بناپارت است. از نظر ریاضی ثابت شد که او بهترین ژنرالی است که جهان تا به حال دیده است. با نسبت فتوحات به قدری چشمگیر که بهترین فرماندهان جنگ از نظر دستاوردها از او فاصله زیادی دارند.

ناپلئون به قدری با کشورهای مختلف اروپایی وارد جنگ شد که مجبور شدند برای شکست دادن او دست به هر کاری بزنند. اما ناپلئون چگونه شکست خورد؟

اگرچه ممکن است این ایده که «به هیچ وجه با او دعوا نکنیم» اشتباه یا مضحک به نظر برسد، ایده مبارزه نکردن با او در واقع بهترین ایده بود. پیروی از این استراتژی باعث شد که امپراتور فرانسه در عرض دو سال شکست بخورد و تا پایان عمر به جزیره ای در وسط اقیانوس تبعید شود.

برای شکست نهایی ناپلئون بناپارت، ائتلاف ۷ قدرت اروپایی ضروری بود. نیروهای ترکیبی روسیه، پروس، اسپانیا، بریتانیای کبیر، سوئد، پرتغال، ایالات ایتالیا، پادشاهی آلمان و… نتوانستند نبوغ نظامی ناپلئون را بین سالهای ۱۸۰۳ تا ۱۸۱۵ متوقف کنند. البته اگر تاریخ را از همان زمان شروع کنید. از به قدرت رسیدن ناپلئون، باید به سال ۱۷۹۲ برگردید.

در واقع، ۲۰ سال جنگ با ناپلئون طول کشید تا کشورها متوجه شوند که ناپلئون را هرگز نمی توان شکست داد. در طول جنگ ائتلاف ششم علیه ارتش ناپلئون، نمایندگان نیروهای متفقین برای یک کنفرانس در کاخ تراخنبرگ در سیلسیا (لهستان کنونی) گرد هم آمدند تا در مورد چگونگی اقدام علیه ارتش فرانسه تصمیم بگیرند.

ناپلئون قبلاً یک سری شکست های شرم آور را به متفقین تحمیل کرده بود. در لوتسن ناپلئون نه تنها ارتش ترکیبی روسیه و پروس را شکست داد، بلکه آنها را محاصره کرد و به دام انداخت. تنها چیزی که نیروهای متفقین را نجات داد این بود که سواره نظام فرانسوی دیر رسیدند و نیروهای روس و پروس توانستند فرار کنند.

سه هفته بعد در بوتسن، تنها دلیلی که این ارتش ترکیبی از محاصره و قتل عام فرار کرد این بود که یکی از مارشال های ناپلئون نتوانست جلوی عقب نشینی آنها را بگیرد.

چند ماه بعد، اتریش به یک نیروی مشترک در درسدن پیوست. نیروهای فرانسوی به رهبری ناپلئون بار دیگر ائتلاف را شکست دادند و درصد قابل توجهی از ارتش مخالف را اسیر، کشتند یا زخمی کردند. ائتلاف به این فکر می کرد که چه کند، در حالی که زمان علیه آنها در حال سپری شدن بود. امپراتور با ارتشی متشکل از ۲۰۰۰۰۰ نفر به سمت لایپزیک حرکت می کرد.

طرح ارائه شده توسط رهبران ائتلاف بر اساس دو عامل بود. یکی تجربه روس ها در خنثی کردن پیشرفت ناپلئون در راه فتح مسکو و دیگری نظرات شاهزاده چارلز جان، ولیعهد سوئد، که زمانی مارشال ژان باپتیست برنادوت نامیده می شد و به عنوان یکی از افراد مورد اعتماد ناپلئون خدمت می کرد. مارشال ها

شاهزاده چارلز امپراتور و ذهن او را به خوبی می شناخت و در جریان حمله فرانسه به روسیه در سال ۱۸۱۲، به امپراتور روسیه الکساندر اول توصیه هایی کرده بود.

طرح ائتلاف صرفاً اجتناب از درگیر شدن با ناپلئون در نبردهای پیچیده و به جای رویارویی، دنبال کردن استراتژی عقب نشینی از منطقه یا اجتناب از تماس مستقیم با ارتش امپراتور فرانسه بود.

استراتژی بعدی این بود که ارتش های ائتلاف فقط در نبردهایی با ناپلئون شرکت کنند که احساس می کردند می توانند پیروز شوند.

هدف از این راه حل ها کاهش تعداد نیروهای فرانسوی و متحدانش در «ارتش بزرگ» (نام نیروهای مسلح ناپلئون) بود. به این ترتیب ائتلاف تعداد زیادی نیرو از مناطق دیگر جمع کرد و در نهایت ارتشی به قدری ایجاد کرد که حتی ناپلئون نیز نتوانست آن را شکست دهد.

پس از جلسه در تراختنبرگ، ائتلاف شش بار در میدان جنگ با مارشال های فرانسوی روبرو شد و هر بار پیروز شد. وقتی ناپلئون به لایپزیگ رسید، نقشه تراخنبرگ عملی شد و ناپلئون شکست خورد. دور شکست های ناپلئون در اینجا متوقف نشد.

پس از اینکه امپراتور مجبور به عقب نشینی به فرانسه شد، ائتلاف این استراتژی را ادامه داد. آنها تا پاریس با فرانسوی ها جنگیدند و در نهایت امپراتور فرانسه را شکست دادند و او را به تبعید فرستادند.

منبع: یورونیوز

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا