توهم درباره نقش رئیسی در ماجراهای سال ۶۷
متن این یادداشت را در زیر می خوانید:
* سید ابراهیم رئیسی برای من بیش از سید مستضعفین و رئیس جمهور خدمتگزار و نوکر رضا(ع)، تیغ انقلابیون در برابر یک مشت قاتل است که قدردانی نشدند. وقتی بحرانی در هر سطحی از کشور اتفاق می افتد، برخی پنهان می شوند، برخی ترجیح می دهند دیده نشوند تا آب از آسیاب بیفتد و برخی مردانه وسط میدان می ایستند و بهای آن را می پردازند. تابستان ۶۷ و ماجرای منافقین با حکومت امام یکی از آن دوره هاست.
* هجمه رسانه ای نباید ما را دچار لکنت کند، به طور غیرعادی در تابستان ۶۷ بعد از عملیات مرصاد منافقانی را که معتقد بودند اگر بیرون بیاییم ملت را می کشیم حذف کردیم. چه زمانی؟ اندکی پس از ذبح مجروحان در بیمارستان اسلام آباد غرب در وسط حیاط بیمارستان در عملیات فروغ جاویدان. سازمان بهداشت جهانی؟ کسانی که همین چند سال پیش با اسلحه در خانه تیمی دستگیر شدند.
* من چند سال پیش در یک برنامه تلویزیونی گفتم که باید از آقای رئیسی و دست اندرکاران سال ۶۷ به عنوان فعال حقوق بشر تشکر کنیم، زیرا اگر زمانی منافقین بر کشور مسلط بودند، فاجعه بیمارستان اسلام آباد را در سطح انجام می دادند. یک کشور و رسما مرتکب نسل کشی شد.
* ابراهیم رئیسی از نظر برخی رئیس جمهور محبوب بود. برای برخی سال های ولایت آستان قدس رنگین است و برای برخی سال های قاضی القداتی او. اما برای مردی فاتحه خواندم که روزی روزگاری بر اساس وظیفه شرعی و حکم امام خمینی (ره) ایران و ایرانی را از شر منافقین رهایی بخشید. و سه دهه بعد وقتی در مناظره های افق میهناتی به نامردها فحش می داد، دست بردار نبود. و چون از دنیا رفت، منافقان و جلادان به نشانه شادی به پایکوبی و پایکوبی پرداختند.