حالا نوبت گلزنی مهدی طارمی است
زمانی ستاره قرمز نماد فوتبال یوگسلاوی، برزیل و اروپا بود. ساویچویچ، پروسینچکی، پانچف، یوگوویچ، استویکوویچ. ورزشگاه ماراکانا جو وهم انگیزی داشت. فینال جام باشگاه های اروپا در سال ۱۹۹۱ با پیروزی مقابل مارسی در ضربات پنالتی و به دنبال آن جام بین قاره ای. اما پس از آن ستاره شروع به افول کرد و دیگر در آسمان اروپا نمی درخشید. شرق ناپدید شد، یوگسلاوی بالکانیزه شد و صربستان به حاشیه رانده شد.
ستاره سرخ که همیشه در لیگ داخلی برتر است، هرگز از مرحله گروهی عبور نکرده و از زمان تبدیل جام باشگاه ها به لیگ قهرمانان، هر ۹ بازی خارج از خانه خود را باخته است. اینتر در ۹ بازی اخیر خود در اروپا در خانه شکست نخورده است. به نظر می رسد که این “تست شماره ۹” است. ستاره سرخ در بازی رفت در خانه با نتیجه ۱-۲ مغلوب بنفیکا شد و حالا به مصاف اینتر، فینالیست ۲۰۲۳ و یکی از مدعیان اصلی می رود. سرنوشت او قطعی به نظر می رسد. اما امشب چه خواهیم دید؟
اینزاگی هم مثل بقیه از وضعیت و عملکرد شروع این فصل شگفت زده شده است. دو تساوی و یک شکست (در دربی) در لیگ، هفت گل خورده. سال گذشته در این زمان، با انرژی یک بازی نزدیک مقابل منچسترسیتی در استانبول، اینتر مانند یک کشتی جنگی بود: پنج برد از شش بازی سری A، و تنها سه گل خورده (فقط ۹ گل تا پایان نیم فصل اول). ).
این تیم قبل از شروع بازی قدرت شکست ناپذیر خود را نشان داد و حریفان را به وحشت انداخت. بازیکنان به طور خودکار حرکت کردند و فراتر از عادات فصل اول اینزاگی رفته بودند: حرکت سریع و پیچیده با توپ، دو یا حتی سه هافبک بازیساز (و یک بارلای بالغ)، دفاعی که به سختی می توانستید به آن نزدیک شوید، و باستونی در نقش آن بال اضافی جلو می آمد. این یک انقلاب بازی بود که در اروپا مورد ستایش قرار گرفت.
این ابرقدرت ها ناپدید نشده اند، اما کمی ضعیف تر شده اند. به نظر می رسد اینتر دیگر نمی تواند آن تمرکز شدید را در تمام ۹۰ دقیقه حفظ کند. گل هایی که این تیم دریافت کرد تکراری بود و تا بازی با اودینزه در بازی کالهان اوغلو، مخیتاریان و لائوتارو هیچ الهامی وجود نداشت. با این حال، برد ۴-۰ مقابل آتالانتا و تساوی “به سبک قدیمی” با سیتی نشان داد که این فقط یک رکود طبیعی و انسانی است.
تصادفی نیست که اینزاگی که به ندرت به بازیکنان چرخشی تکیه می کرد، حالا بیشتر از همیشه تیمش را می چرخاند. شاید حتی بیش از حد، مثل دربی. اما اگر یک بازی به چرخش بازیکنان اختصاص داده شود، آن بازی اینتر و ستاره سرخ است که روی کاغذ سادهترین بازی از بین هشت تیم این گروه بزرگ لیگ قهرمانان است. تیم هایی مانند یانگ بویز و اسپارتا پراگ در بازی های خارج از خانه ممکن است چالش های سخت تری داشته باشند.
پیروزی و بس! چاره ای جز پیروزی نیست. سه امتیاز و چند گل برای یک رتبه مرموز که حالا محاسبات و مدیریت در آن ممنوع است. تساوی با سیتی قابل احترام بود، اما تنها یک امتیاز به ارمغان آورد. اینتر واقعی مورد نیاز است، نه لزوما تیم اصلی. تیم دوم اینزاگی بهتر از ستاره سرخ است.
در خط دفاع، ترکیب پاورد، دیفری و باستونی نباید از ندایه و ماکسیموویچ ۱۷ ساله هراسی داشته باشند. در خط هافبک هدایت بازی به چالهان اوغلو سپرده خواهد شد و مخیتاریان و ژیلینسکی در کنار او خواهند بود. کارلوس آگوستو احتمالا به دیمارکو استراحت می کند. در خط حمله، حضور طارمی قطعی است و هنوز در مورد شریک او تردید وجود دارد: شواهد به آرناوتوویچ اشاره می کند که از نظر تاکتیکی تفاوت چندانی با بازیکن ایرانی ندارد، اما منطق به نفع لائوتارو است که اخیراً به فرم گلزنی بازگشته است.
طارمی تازه وارد لیگ قهرمانان نیست. او یکی از نمادهای پورتو بود و ۱۰ گل به ثمر رساند که بسیاری از آنها زیبا بودند. ظرافت و چابکی حرکات او فقط به صورت سطحی با هیکل قدرتمند او در تضاد است. او به عنوان مهاجم دوم با حرکات ناگهانی و باز کردن فضا برای دیگران عمل می کند و حضور چشمگیری در محوطه جریمه دارد. این ویژگی ها نقش او را مشخص می کند. گل های او کم نبوده است، اما دربی داستان دیگری است. بازی جنوا و مونزا نشان داد که اینتر دیگر نمی تواند مانند گذشته بازی های آسان را به راحتی حل کند. متوقف کردن آن آسان تر شد.