ترندهای روز

حدادعادل: در محله خیلی بدی زندگی می‌کردم

پایگاه خبری تحلیلی افق میهن (irtahlil.com):

غلامعلی حددادال رئیس فرهنگستان ادبیات و هنر فارسی و رئیس شورای ائتلاف در گفتگوی تفصیلی به بیان خاطراتی از گذشته، خانواده و محل زندگی خود در کودکی پرداخت.

در بخشی از خاطرات حدادال آمده است:

*پدرم در دوره رضاشاه کلاس ششم بود و تحصیلات دبیرستانی و دانشگاهی نداشت. شغلش با ادبیات همخوانی نداشت اما به کتاب علاقه داشت. از جمله کتاب های پدرم مثلاً «مثنوی کلاله خاور» یا «کلیات سعدی» بود که هنوز هم همه آنها را دارم. البته تعدادی کتاب تاریخی، سیاسی، اجتماعی و ادبی هم هست که من به آنها مراجعه می کردم یا دیوان حافظ که در خانه ما بود و مقدمه دیوان حافظ را در مقدمه کتاب «وحشی» شرح داده ام. آهو» و در اینجا تکرار نمی کنم. پدرم اصرار داشت که این کتاب ها را بخوانم.

*قبل از دبستان به دبستان می رفتم. من پنج ساله بودم و شش ساله بودیم که مادربزرگم مرا به همان مدرسه ای برد که پدر و عموهایم در آن درس می خواندند. اصلاً آن زمان در محله ما که جنوب تهران بود، مهدکودک و پیش دبستانی وجود نداشت. محله ما هم محله خیلی بدی بود به اصطلاح گارد ماشین پاخات. جای عجیبی بود.

* خانه ما بعد از میدان قیام روبروی ایستگاه دود قدیم بود که با ماشین دودزا به شهر ری و حضرت عبدالعظیم سفر می کردیم. گفتم محله خوبی نیست و مادربزرگم مرا به مدرسه برد و به کلاس آمادگی بردند. آن موقع گفتند آمادگی برای کلاس. آنقدر کوچک بودم که بچه های کلاسم مرا در آغوش گرفتند و روی طاقچه گذاشتند. به معلم هم گفتند که سر کلاس نشسته و کاری به او نداشته باش چون همه می گفتند چرا او را به کلاس آوردی. من نگاه می کردم و استاد درس می داد و از من چیزی نپرسید، اما از بقیه پرسید و تکالیف و این جور چیزها را دید.

عکسی از حدادال در ۸ سالگی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا