حرکت اشیا با قدرت ذهن؛ واقعیت علمی یا جادوی خیال؟
علم نتوانسته است شواهد معتبری برای اثبات حرکت اجسام با قدرت ذهن بیابد. در واقع، تمام آزمایشهایی که برای بررسی تلهکینزی در محیطهای کنترلشده انجام شدهاند، هیچ نتیجه قابل اعتمادی ارائه نکردهاند.
آیا تا به حال دیده اید که کسی ادعا کند که فقط با تمرکز می تواند قاشق ها را خم کند، اشیاء را بلند کند یا حتی اشیا را از فاصله دور حرکت دهد؟ شاید این ایده را در فیلم های علمی-تخیلی یا برنامه های تلویزیونی دیده باشید که در آن فردی با چهره ای پر از تمرکز به قاشق خیره می شود و بعد از چند لحظه قاشق خم می شود. اما سوال اینجاست که آیا این ادعاها واقعی است یا یک ترفند شبه علمی دیگر برای جذب مخاطب؟
این پدیده که تلهکینزی یا سایکوکینزیس نامیده میشود، ادعا میکند که انسانها میتوانند با قدرت ذهن، اجسام فیزیکی را جابجا یا تغییر دهند. طرفداران این ادعا می گویند که این توانایی ناشی از انرژی های ذهنی است و با تمرین و تمرکز می توان آن را تقویت کرد. در برخی از این ادعاها، افراد نشان میدهند که میتوانند بدون تماس فیزیکی اشیا را جابهجا کنند، قاشقها را خم کنند یا حتی توپهای سبک را به جلو برانند. اما آیا این پدیده ها واقعاً از نظر علمی قابل توضیح هستند یا فقط از ترفندهای جادویی استفاده می کنند؟
علم نتوانسته است شواهد معتبری برای اثبات حرکت اجسام با قدرت ذهن بیابد. در واقع، تمام آزمایشهایی که برای بررسی تلهکینزی در محیطهای کنترلشده انجام شدهاند، هیچ نتیجه قابل اعتمادی ارائه نکردهاند. هر زمان که مدعیان تلهکینزی در محیطهای تحت کنترل علمی قرار گرفتهاند، نتوانستهاند تواناییهای خود را نشان دهند.
به عنوان مثال، در یک آزمایش معروف، قاشق های خم شده به دقت مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که خم شدن ها ناشی از فشار فیزیکی است نه قدرت ذهن. از سوی دیگر، بسیاری از این ادعاها به دلیل تلقین ذهنی در مخاطب عمل می کند. هنگامی که از قبل به توانایی ذهنی یک فرد اعتقاد دارید، ممکن است حرکات جزئی یا تغییرات کوچک در اشیا را به عنوان دلیلی بر توانایی او در نظر بگیرید. بخش بزرگی از این ادعاها نیز به دلیل شعبده بازی های ساده است. استفاده از ابزارهای پنهان، رشته های نامرئی یا حتی تکنیک های حواس پرتی راه های رایج برای ایجاد این توهم هستند.
اما آیا همه چیز یک توهم است؟ اگرچه بیشتر این ادعاها با ترفند یا توهم توضیح داده می شوند، اما برخی از دانشمندان هنوز این احتمال را که ذهن انسان دارای قدرت های ناشناخته ای است را رد نمی کنند. تحقیقات در مورد ارتباط بین مغز و اشیا (به عنوان مثال از طریق سیگنال های الکترومغناطیسی) هنوز ادامه دارد. به عنوان مثال، فناوری BCI به افراد اجازه می دهد تا با استفاده از سیگنال های مغزی دستگاه هایی مانند بازوی رباتیک را کنترل کنند.
اگرچه این فناوری به معنای واقعی تله کینزی نیست (چون نیاز به واسطه دارد)، اما نشان می دهد که مغز ما توانایی برقراری ارتباط با دستگاه های خارجی را دارد. برخی افراد همچنین ادعا می کنند که قوانین ناشناخته فیزیک کوانتومی می تواند تله کینزی را توضیح دهد. با این حال، هیچ مدرک مستقیمی وجود ندارد که ذهن انسان بتواند میدان های کوانتومی را به گونه ای کنترل کند که باعث حرکت اجسام شود.
یکی از نمونه های معروف این ادعاها، اوری گلر است که در دهه های ۷۰ و ۸۰ با ادعای اینکه می تواند قاشق و کلید را با قوای ذهنی خود خم کند، به شهرت رسید. اما بعدها مشخص شد که بیشتر این نمایش ها از ترفندهای جادویی استفاده می کردند. گلر بارها نتوانست توانایی های خود را در محیط های کنترل شده تکرار کند.
باور این ادعاها ممکن است بی ضرر به نظر برسد، اما می تواند عواقب جدی داشته باشد. مردم ممکن است به جای جستجوی حقیقت و استفاده از روش های علمی به باورهای غیرمستند روی بیاورند. برخی از مدعیان این قدرت ها از افراد زودباور سوء استفاده می کنند و با قدرت ذهن مبالغ هنگفتی را برای «آموزش» یا «درمان» می گیرند و از همه مهمتر این باورها می تواند موجب تقویت خرافات و کاهش اعتماد عمومی به علم شود.
ذهن انسان بدون شک یکی از پیچیده ترین و شگفت انگیزترین پدیده های جهان است. اما تا به امروز، هیچ مدرک علمی معتبری مبنی بر اینکه اشیاء را می توان تنها با نیروی ذهن حرکت داد، وجود ندارد. بیشتر این ادعاها یا ناشی از ترفندهای جادویی است یا از باورها و پیشنهادهای ذهنی نادرست.
اگر کسی به شما گفت که می تواند قاشق را با قدرت ذهنش خم کند، ممکن است بخواهید لبخند بزنید و از او بخواهید این کار را در یک محیط کاملاً کنترل شده انجام دهد. علم همیشه آماده غافلگیری است، اما تا زمانی که شواهد محکمی به دست نیاید، بهتر است این ادعاها را بیشتر به عنوان سرگرمی تلقی کنیم تا واقعیت.
منبع: آنا