داستان سردیس لنین که به ساحل دریای سیاه رسید
بی بی سی: در تاریخ ۶ ژوئیه ، یک مجسمه چوبی در سواحل AQECHEH -E -QUKH در استان پیدا شد.
روسا کیلومتری سفر کرده بودند و به سواحل این شهر کوچک در غرب دریای سیاه رسیده بودند.
به زودی مشخص شد که این مجسمه متعلق به “نام ممنوعه” آن دوره ، لنین ، ولادیمیر ایلیچ لنین ، رهبر انقلاب و بنیانگذار سوسیالیست اتحاد جماهیر شوروی است. دو سال از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی گذشته بود.
Fickert Albayerak ، شهردار Aqcheh ، تخمین زد که رئیس از ۱ تا ۵ سال در آبهای دریای سیاه سرگردان است.
هرگز مشخص نبود که سردتر از کجا آمده است ، اما در آن زمان او در افکار عمومی ترکیه توجه زیادی را به خود جلب کرد. رسانه ها همچنین علاقه زیادی نشان دادند.
سالهای انتظار در انبار
بحث هایی در مورد ظاهر سرما وجود داشت ، اما هرگز این اتفاق نیفتاد.
کاردیس در انبار بود و سالها از مردم پنهان ماند.
در افق میهن سال ، فیکرت آلبیارک به عنوان شهردار Aqcheh -e -Qoucheh شد.
در همان سال ، انجمن روزنامه نگاران و نویسندگان گردشگری سفری به Aqcheh Qukh ترتیب داده و سپس یک کارگاه گردشگری برگزار می کند.
این کارگاه نشان می دهد که لنین سرما از دیدگاه گردشگری مورد بررسی قرار می گیرد.
آلبایراک سپس سرماخوردگی را تعمیر کرد و شروع به نشان دادن آن کرد.
اما از بین نهادهای مختلف ، دیدگاه های مختلفی درباره سرنوشت ساردیس لنین مطرح شد.
به عنوان مثال ، یاشار یاکیش ، وزیر امور خارجه پیشین و نماینده حزب عدالت و توسعه گفت: “من فکر نمی کنم نمایش ساردی مناسب باشد. درست نیست. اما این یک اثر هنری است ، می توان آن را به نمایش گذاشت.” اگر ما موزه داشتیم ، می توانست در گوشه ای به نمایش گذاشته شود. “
با کمبود چراغ های سبز از آنکارا ، این روند شکست خورد.
در ۲ ، Baghum Ozden Firati ، Ilin Corill ، Amira Ati و Ahmad Morad Ooghut مستندی درباره داستان این سردتر ساختند.
این مستند دقیقاً برعکس فیلم معروف آلمانی “خداحافظ لنین” بود: “به لنین خوش آمدید”.
واقعیت به فیلم رسید
در سال ۴ ، یک داستان طولانی ، با الهام از سرنوشت مجسمه ، “شما ، من ، لنین” ، به کارگردانی Tabrow Storm و نوشته شده توسط Tabashan و Barish Behakhachi.
این فیلم طنز سیاه داستان نیمی از بنیانگذار لنین را در سواحل یک شهر کوچک بیان کرد. شهری که امید او به گردشگری بود. پس از جذب گردشگران ، شهرداری ساردی ها را در میدان شهر نصب کرد.
در ادامه ، ساردیس ناپدید شد و دو بازرس از آنکارا فرستاده شدند.
فیلم اول قرار بود در Aqcheh برگزار شود ، اما زمان مدیران موافق نبودند.
سپس اتفاق جالبی افتاد. کاردیس عملاً ناپدید شد.
در سال ۴ ، پس از آن ، شهردار محمد اوکان یمازاز اعلام کرد که “سردتر گم می شود اما ما آن را در اسرع وقت پیدا خواهیم کرد.”
در گفتگو با بخش ترکی بی بی سی ، Fickert Albayerak ، در مصاحبه ای با بخش ترکیه بی بی سی ، این رویداد را با خنده توصیف می کند: “آنچه در این فیلم روایت شده است به واقعیت رسیده است.”
در افق میهنات سال ۲ ، حزب عدالت و توسعه در افق میهنات شهرداری پیروز شد و در سال ۲ حزب جنبش ملی برنده افق میهنات بود.
هنگامی که آلبیاراک از حزب مردم جمهوریخواه در افق میهنات محلی سال مجدداً به عنوان شهردار افق میهن شد ، این موضوع به دستور کار بازگشت.
بازگشت سرد
سرانجام رئیس مفقود لنین در یک انبار پیدا شد و اقدامات لازم شروع به نشان دادن کرد.
پس از آماده سازی لازم ، اعلام شد که سردتر در مراسم “رونمایی” رونمایی می شود.
بنابراین ، سردتر لنین بار دیگر این فرصت را داشت که در سطح ملی در نظر گرفته شود.
در مراسمی که در آمفی تئاتر شهر برگزار شد ، فیلم “شما ، من ، لنین” توسط نمایندگان آن نمایش داده شد و سردتر به صورت عمومی به نمایش درآمد.
شهردار آلبیاریک می گوید رئیس در خانه فرهنگ اوزاک ، که متعلق به شهرداری است ، نمایش داده می شود.
آلبیاریک می گوید که وی از مناطق مختلف ترکیه تماس گرفته است ، به خصوص از طرف چپ گرایان که گفتند می خواهند در این رویداد شرکت کنند.
آلبیراراک معتقد است که رئیس ، که به گفته وی نیز هنری است ، سهم قابل توجهی در گردشگری در منطقه خواهد داشت.
او می گوید: “لنین در قرن بیستم تحت تأثیر قرار گرفت.” “ما فکر می کنیم که سردتر لنین در قرن بیست و یکم بر شهر ما نیز تأثیر خواهد گذاشت.”
لنین کی بود؟
لنین یکی از مهمترین چهره های سیاسی قرن بیستم بود. او متفکر بود که نظریه های جدیدی را در مورد مارکسیسم ارائه می داد.
وی متولد ۲ شد. لنین در طول تحصیلات دکترای خود را در رشته حقوق آغاز کرد.
وی طی سالها دستگیر شد ، مدت طولانی در اروپای غربی تبعید و زندگی کرد.
او حزب بلشویک را در انقلاب اکتبر رهبری کرد و تأسیس اولین کشور سوسیالیستی جهان را ارتقا داد.
پس از انقلاب ، لنین اتحاد جماهیر شوروی را از جنگ جهانی اول خارج کرد ، از جنگ استقلال ترکیه حمایت کرد و خواستار روابط دوستانه با جمهوری جوان ترکیه شد.
او از یک حمله نیم ساله جان سالم به در برد ، اما سلامتی وی به تدریج رو به وخامت گذاشت.
وی در سالهای پایانی زندگی خود ، از رشد دستگاه های دولتی و بوروکراسی در اتحاد جماهیر شوروی انتقاد کرد.
پس از مرگ وی در سال ۲ ، با وجود برعکس ، جسد وی در یک مقبره در میدان سرخ دفن شد.
برای مخالفان خود ، لنین یک دیکتاتور بی رحمانه بود. برای هوادارانش ، یک رهبر اجتماعی بزرگ.