فناوری

در نهایت ما بازیچه دست هوش مصنوعی خواهیم شد

پایگاه خبری تحلیلی ایران تحلیل (irtahlil.com):

دنیای اقتصاد: ما انسان ها همواره سعی کرده ایم شکاف بین تئوری و تجربه را به طرق مختلف مانند آزمون و خطا پر کنیم تا به درک علمی برسیم. اما با پیشرفت یادگیری ماشینی، با وضعیت جدیدی روبرو هستیم که در آن مدل ها نه از طریق درک نظری و آزمون و خطا، بلکه بر اساس نتایج تجربی شکل می گیرند. در این روش جدید اکتشافات علمی، به جای استفاده از مدل‌های سنتی مبتنی بر محاسبه و تحلیل، از روش درک عمیق و تشخیص اینکه کدام داده‌ها برای ارائه آموزش مناسب به هوش مصنوعی مناسب‌تر هستند، استفاده می‌شود.

اهمیت و نقش روزافزون یادگیری ماشینی در حوزه اکتشافات علمی این چالش را نیز به همراه داشته است که نوع نگاه ما انسان ها به خود و نقش هایی که در حال حاضر در جهان ایفا می کنیم تغییر می کند و دیگر عامل اصلی و تعیین کننده نیستیم. دنیای اطراف ما ما خودمان نیستیم و بسیاری از امور مربوط به تحقیقات علمی را به هوش مصنوعی سپرده ایم و خودمان هم به حاشیه رفته ایم. اما در گذشته این افراد بودند که از صفر تا صد به تحقیق و کشف علمی می پرداختند; اما امروزه با ورود عاملی غیر انسانی به این حوزه به نام هوش مصنوعی، تمامی معادلات قبلی به هم ریخته است. به طور کلی، دانشمندان و متخصصان در زمینه‌های مختلف علمی به هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی به‌عنوان رقیبی سرسخت و بی‌رقیب نگاه می‌کنند که عاملیت و ابتکار عمل را از انسان می‌گیرد و به احتمال زیاد هرگز آن را به انسان پس نخواهد داد.

در عصری که شاهد رشد و گسترش سریع هوش مصنوعی بوده ایم، روابط ما با یکدیگر و با خود دستخوش تغییرات و دگرگونی های شدیدی شده است. به طوری که نه تنها بین «نسل دیجیتال» و «نسل غیردیجیتال» فاصله زیادی وجود دارد، بلکه نسل دیجیتال نیز نوعی فاصله بین خود و «نسل هوش مصنوعی» احساس می کند. در آینده بسیار نزدیک، کودکان با “دستیاران هوش مصنوعی” خود بزرگ خواهند شد. دستیارانی که بسیار پیشرفته‌تر از الکسا و گوگل هومز هستند و می‌توانند به طور همزمان پرستار کودک، مربی، مشاور و دوست و همراه همیشگی کودکان باشند. چنین دستیاران باهوشی می توانند به کودکان ما به زبان های مختلف آموزش دهند و بر تمامی موضوعات علمی تسلط کامل داشته باشند و با توجه به ویژگی های هر کودک بهترین و مناسب ترین روش آموزشی را ایران تحلیل کنند. همچنین می توانند بهترین همبازی کودکان باشند و در مواقعی که والدینشان در خانه نیستند آنها را به بهترین شکل سرگرم کنند و در نتیجه به عاملی تبدیل شوند که جای والدین را در تربیت و آموزش و بازی با کودکان بگیرد. باز هم ما با چالش عاملیت و نقش فزاینده هوش مصنوعی روبرو هستیم که عاملیت انسانی را در خانواده ها به چالش می کشد.

امروزه مرز بین انسان و هوش مصنوعی بسیار مبهم شده است و به همین دلیل است که کودکان در دوران کودکی با دستیارهای دیجیتالی به آن عادت می کنند. علاوه بر این، باید دانست که این دستیارهای دیجیتال با بزرگ شدن کودکان و آشنایی بیشتر با آنها تکامل می یابند و به گونه ای به فرزندانمان خدمت می کنند که مطابق با خواسته های آنها باشد و از این نظر بسیار شبیه به والدین واقعی است. آن کودکان نقش بازی خواهند کرد.

دستیارهای دیجیتال نه تنها همراهان کودکان ما خواهند بود، بلکه به عنوان یکی از گزینه های اصلی برای همراهی بزرگسالان در آینده نیز خواهند بود. برای بسیاری، برخورد با دستیارهای دیجیتال بسیار خوشایندتر و کم دردسرتر از برخورد با انسان است و ترجیح می دهند به جای ارتباط با انسان های دیگر، با دستیار دیجیتال خود وقت بگذرانند و این به معنای کاهش روابط انسانی است. در اینجا نیز شاهد کاهش عاملیت و نقش آفرینی انسان در زندگی آینده بشر خواهیم بود. همه اینها به این معنی است که بسیاری از چیزها در آینده تغییر خواهند کرد. از جمله تغییر خاطرات دوران کودکی، بازی و یادگیری در طبیعت، دوست یابی و برقراری روابط عاطفی با دیگران.

وجود اطلاعات دیجیتال در همه جا و در همه زمان ها باعث تحولات بزرگی در آموزش و سایر تجربیات فرهنگی نسل جدید شده است و کودکان و دانش آموزان نسل جدید با تجربیات متفاوت ساخته و پرداخته ماشینی روبرو هستند. در واقع، معلمانی که به نسل آینده آموزش خواهند داد، دسته ای از انسان ها نیستند، بلکه ماشین هایی هستند که همان کاری را انجام می دهند که معلمان انسانی قبلاً انجام می دادند. با این تفاوت که فاقد حساسیت، دلسوزی و عواطف انسانی هستند. باز هم اینجا با از دست دادن عاملیت و نقش آفرینی انسان، این بار در عرصه آموزش مواجه هستیم. این موضوع باعث شده است که زنگ خطر برای بسیاری از والدین، معلمان و سیستم های آموزشی به صدا درآید.

والدین در آینده با چالشی جدی و جدید روبرو خواهند شد و آن موافقت یا مخالفت با نقش قوی هوش مصنوعی در زندگی فرزندانشان است. بسیاری از والدین نسل گذشته سعی می کردند ساعات تماشای تلویزیون را برای فرزندانشان محدود کنند تا تماشای تلویزیون جایگزین گفتگو و رابطه بین والدین و فرزندان نشود. والدین نسل امروزی نیز به روش های مختلف سعی می کنند زمان حضور فرزندانشان در اینترنت و شبکه های اجتماعی را محدود کنند تا بتوانند نقش پررنگ تری در زندگی فرزندان خود داشته باشند. آنها به دنبال محدود کردن ساعات تماشای تلویزیون بودند، این بسیار کمتر بود. به احتمال زیاد تلاش والدین نسل فردا که به دنبال جلوگیری یا محدود کردن نقش هوش مصنوعی و دستیارهای دیجیتال در زندگی فرزندان خود هستند به جایی نخواهد رسید. به خصوص زمانی که جایگزین های مناسب و قدرتمندی برای رقابت با آنها نداشته باشند. با این حال والدین فردا باید خود را برای این چالش جدی آماده کنند و بدانند که فرزندانشان خواسته یا ناخواسته به سمت هوش مصنوعی و دستیاران دیجیتال و یا دوستان گرایش پیدا خواهند کرد.

نکته تکان دهنده و نگران کننده در اینجا این است که اگرچه دیجیتالی شدن همه چیز باعث افزایش قابل توجهی در جریان اطلاعات به سمت ما شده است، اما به همان اندازه باعث دور شدن ما از افکار عمیق و تمرکز بر افکارمان شده است. و کیفیت افکار ما تا حد زیادی کاهش می یابد. امروز و به مراتب فردا با حجم عظیمی از اطلاعات مواجه هستیم که توسط الگوریتم ها و هوش مصنوعی برای ما تولید و ارسال می شود و به طرق مختلف تمرکز ما را مختل می کند و ما را از افکار عمیق و انسانی دور می کند. از بین خواهد رفت همه اینها باعث می شود عاملیت و استقلالی را که در گذشته داشتیم از دست بدهیم و به اسباب بازی های هوش مصنوعی تبدیل شویم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا