دولت، پدر معتاد اقتصاد ایران
نیاز به مطالعه حاکمیت فرهنگی و سواد جامعه اقتصادی؛
در اقتصادی که بازدهی حداقل ۲۰ درصدی تضمین شده است، اموال مردم به امانتداری سپرده می شود که هر سال ۵ درصد از آن بازدهی دریافت می کنند و این مشکل حل نمی شود مگر اینکه مردم قبول کنند که دولت نیست عقلانی تر است. او بیش از مردم، عاملی است که باید ارتباط با مردم را تسهیل کند و هیچ پدری نیست که بخواهد مشخص کند این ارتباطات با چه مکانیزمی و از چه راهی باید برقرار شود.
چیزی را گزارش کنید اخبار بورسمواردی مانند عدم ثبات قوانین، قیمت های اجباری و همچنین عدم ایجاد فضای امن سیاسی برای سرمایه گذاری های داخلی و خارجی را می توان نشانه عدم احترام به سرمایه گذار دانست. از جهاتی به نظر میرسد خصوصیسازیها و ایجاد بورس در ایران با سیاست و اداره غیردموکراتیک کشور همخوانی نداشته است.
مهدی سوری، تحلیلگر و مدرس بازار سرمایه در گفتگو با اخبار بورسوی در این خصوص گفت: این سوال از منظر فلسفی و بنیادی و از منظر شیوه های اجرایی و تصمیمات یکباره از زمانی که ملک علی خسروشاهی و محسن تموک بوده قابل بررسی است در کشور مصادره شد و نام کارآفرین مستکبر بر سر زبان ها افتاد، تا زمانی که بورس به عنوان قمارخانه شناخته شد و آن نگاه پوپولیستی و تنگ نظرانه که سود بخش خصوصی را به رسمیت نمی شناسد، ایجاد شد (این از دیدگاه افزایش حقوق مدیران دولتی و در نتیجه ضعف تحصیلی در مقابله با مهمترین ارکان اقتصادی کشور فرار سرمایه بود. نگاه تعزیری به گرانی در فرهنگ ما وجود داشت و مردم ما هنوز منتظرند قوام السلطنه ای ماست ها را کیسه کند و رضاخانی شطر را در تنور بگذارد و هیچکس به مردم توضیح نداده است که با چاپ پول تورم ایجاد می کند. و قیمت ها باعث تورم نمی شوند بلکه نتیجه تورم هستند. این موضوع فرهنگ حکومت داری و سواد اقتصادی جامعه است که بسیار ریشه دار است و باید مورد توجه قرار گیرد.
موضوعی که حاکمیت باید به آن توجه کند
وی با اشاره به موضوعی که دولت می تواند به آن توجه کند، افزود: کارشناسان و فرهیختگان راه حل های اقتصادی زیادی را می شنوند، مثل خانواده ای هستند که نشسته اند و به این فکر می کنند که پدر معتاد این خانواده از کجا می تواند هزینه اعتیادش را تامین کند که کمترین ضرر را داشته باشد!
سوری گفت: ما با دولتی روبرو هستیم که ۱ درصد جمعیت و ۷ درصد منابع جهان را در اختیار دارد، اما نمی تواند نیازهای عمومی این یک درصد را که هفت برابر متوسط ثروت دنیا دارد، از طریق ثروت خود برآورده کند.
این تحلیلگر بازار سرمایه گفت: اگر مدیریت یک کویر را به دولت ها بسپاریم، شن و ماسه می آورند و در حال حاضر شاهد نمونه عملی این مشکل هستیم. مدیریت یکی از بزرگترین منابع گازی دنیا را به دولت سپرده ایم و نتیجه این شده است که گاز صنعت پتروشیمی به دلیل کمبود گاز قطع شده است!
وی خاطرنشان کرد: گاهی اوقات دولت فکر می کند دانای کل است و فکر می کند دانش بیشتری نسبت به بخش خصوصی دارد. دولت سعی می کند همه چیز را تحت کنترل خود درآورد و دست به اقدامات ماجراجویانه و آزمایش نشده می زند و زمانی که در نهایت با ناکارآمدی این اقدامات مواجه می شود، چون طاقت زیان های این تصمیم را ندارد، موضع دیگری اتخاذ کرده و بار اینها را سنگین می کند. تصمیمات بر دوش مردم خواهد افتاد.
سوری ماهیت غیرعادی عدالت و غیرمنطقی بودن بازگرداندن اجباری را برجسته کرد و گفت: این تصمیمات از جمله اقدامات ماجراجویانه ای است که از این ایده ناشی می شود که دولت خود را عقل سلیم می داند، هرچند که این برعکس آن است. نقش دولت ها باید این باشد که بخش خصوصی را قادر به فعالیت کنند. بخش خصوصی افکاری دارد و آن افکار در بستر مناسب، باعث رشد خواهد شد.
مزیت خصوصی سازی این است که مدیریت به بخش خصوصی منتقل می شود
وی ادامه داد: همین مشکل در بخش تولید وجود دارد. دولتها مکانیسم بازار را به رسمیت نمیشناسند و با تصور اینکه میتوانند، تصمیم میگیرند برای همه چیز قیمت بگذارند، اما هرگز موفق نشدند. این مشکل ربطی به دولت فعلی یا قبل و حتی دولت امروز و دیروز ندارد. هیچ زمانی امکان کنترل شرایط از طریق قیمت های دستوری و تعزیر در قیمت ایجاد نشد.
این تحلیلگر بازار سرمایه توضیح داد: تا زمانی که دولت ها سازوکار بازار را به رسمیت نشناسند و همه چیز را تحت کنترل خود نگیرند، شرایط اقتصادی سالمی نخواهیم داشت.. بسیاری از شرکت ها وارد بازار سرمایه شدند و سهام خود را در حالی که شعار خصوصی سازی بود به مردم عرضه کردند. مزیت خصوصی سازی این است که مدیریت به بخش خصوصی داده می شود که بهتر از دولت می تواند مدیریت کند، اما دولت نتوانست در برابر وسوسه مدیریت و کنترل خود مقاومت کند.. بسیاری از خصوصی سازی های ما به صورت فاینانس بوده و دولت سهام این شرکت را در اختیار گرفته اما مدیریت را به بخش خصوصی واگذار نکرده است.
هر شرکتی که مدیران آن توسط دولت منصوب شوند، مولد نخواهد بود
سوری گفت: هر شرکتی که مدیران آن توسط دولت منصوب شوند، مولد نخواهد بود. بر اساس یک محاسبه تقریبی برای به روز رسانی دارایی های شرکت، میانگین بازده حقوق صاحبان سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس با مدیران منصوب شده ۵٪ است. در اقتصادی که بازدهی حداقل ۲۰ درصدی قطعی است، اموال مردم به مدیرانی سپرده می شود که هر سال ۵ درصد بازدهی دریافت می کنند و این مشکل حل نمی شود مگر اینکه بپذیریم دولت این کار را منطقی تر از این است. مردم، او عاملی است که باید ارتباط با مردم را تسهیل کند و پدری نیست که بخواهد مشخص کند این ارتباطات با چه مکانیزمی و به چه شکلی باید برقرار شود.