زنان جوان چگونه به تله مامور مخفی قلابی میافتادند؟
در روزهای آخر، زن جوان شهریورا با عجله و نگرانی وارد کلانتری شفای مشهد شد و راز عجیبی را فاش کرد.
وی به افسر نگهبان کلانتری گفت: من و همسرم اختلافات خانوادگی داشتیم تا جایی که برای جدایی از او تصمیم به طلاق گرفتم. هنوز در مرحله طلاق بودیم که حدود ۲ ماه پیش در فضای مجازی با مرد جوانی آشنا شدم که خود را «مأمور مخفی» معرفی کرد و تصاویر او را با اسلحه و پشت میزش برایم فرستاد. بعد از دیدن آن عکس ها مطمئن شدم که او یک مامور مخفی است. طولی نکشید که با او صحبت کردم و موضوع طلاق را به او گفتم.
«علیرضا» همچنین با بیان اینکه با بسیاری از مقامات قضایی و قضات ارتباط دارد، به من قول داد ظرف ۲ ماه من را از همسرم طلاق دهد و ترتیبی بدهد که تمام مهریه ام به حساب بانکی من واریز شود!
زن جوان که عصبانی شده بود، ادامه داد: سپس به بهانه رشوه و بهانه های دیگر ۸ میلیارد از من گرفت، حتی در زمانی که پولی برای پرداختش نداشتم به جای حق طلاق، وسایل خانه ام را از من گرفت. .
خلاصه به امید دریافت مهریه مدارک شناسایی و ازدواجم را به او دادم تا زودتر به طلاقم رسیدگی کند اما بعد از مدتی وقتی خواسته های نامتعارف و نامشروعی از من کرد به رفتارش مشکوک شدم و او در پرداخت پول سختگیر بود این کار را کردم تا اینکه از من خواست مقداری از طلاهایم را به او بدهم! برای همین به کلانتری آمدم تا ادعای او را بررسی کنم!
افسر نگهبان کلانتری تصاویر مرد ۳۰ ساله با لباس نظامی را مشاهده کرد که هیچ علامتی نداشت. از سوی دیگر، سرگرد احسان سبقبر که با توجه به تجربه پلیسی خود از گرفتار شدن زن جوان در دام مردی جنایتکار مطمئن بود، رهبری مستقیم عملیات دستگیری «مامور قلابی» را بر عهده گرفت و از زن جوان خواست. با ارائه آموزش مقدماتی با او تماس بگیرید. و طلاها را با او در پارک حجاب گذاشت. دقایقی بعد تصویر متهم حرفه ای روی تجهیزات و سامانه های فنی پلیس قرار گرفت و هویت وی در حالی مشخص شد که بررسی های اولیه نشان می داد «علیرضا-د» یکی از محکومان تحت تعقیب است که در یکی از شهرهای شمالی کشور کشور، او اخاذی کرد و به ۱۰ سال زندان محکوم شد.
با توجه به اهمیت و حساسیت این پرونده و احتمال تکرار جنایت، عملیات دستگیری وی با دستورات و دستورات ویژه سردار سرتیپ احمد گردانی (جانشین فرمانده انتظامی خراسان رضوی) و در نتیجه جمعی از نخبگان وارد مرحله جدیدی شد. ماموران اداره اطلاعات و بازپرسی کلانتری در اطراف پارک حجاب مشهد مستقر شدند و منتظر “مامور مخفی قلابی” بودند. ساعتی بعد مرد جوان در حالی که خیابان ها و خودروهای زیر نظر خود را زیر نظر داشت وارد کمین نیروهای پلیس شد و ناگهان در کمین تعجب خود را در محاصره پلیس دید. سیم کارت به همراه مدارک زن جوان (شاکی) کشف و به مقر پلیس منتقل شد. متهم که با دیدن تصاویر و مدارک غیرقابل انکار چاره ای جز گفتن حقیقت نداشت به افسر پرونده گفت: مدارک شاکی را گرفتم تا کارهای مربوط به طلاقش را انجام دهم و از او وکیل بگیرم به همین دلیل از او گرفتم. مقداری پول به حساب بانکی واریز کرد م سپرده شد. من به صورت آنلاین با او آشنا شدم و چون سرش شلوغ بود به او کمک کردم تا سرعت کارش را افزایش دهد…
با توجه به اینکه احتمال ارتکاب جرایم دیگر از سوی این محکوم فراری وجود دارد با صدور قرار قانونی از سوی مقام قضایی روانه زندان شد تا تحقیقات تکمیلی پلیسی ادامه یابد.