سرمایهگذاری 200 میلیون دلاری صندوق توسعه ملی؛ قطرهای در دریای ناترازی برق / با 200 میلیون دلار فقط 120مگاوات برق خورشیدی تامین میشود!
استاد دانشگاه شاریف در مورد تخصیص ۲۰۰ میلیون دلار آمریکا از صندوق توسعه ملی برای جبران برق گفت و گفت که با ۵ میلیون دلار آمریکا ، ظرفیت اسمی نیروگاه خورشیدی امکان پذیر است. میانگین ظرفیت نیروگاه های خورشیدی در ایران حدود ۲۲ ٪ است. بنابراین ، ظرفیت عملی تولید برق ۲ مگاوات مربوط به حدود ۲ مگاوات است. اگر این تعداد اکنون با کسری از حدود ۲۴۰۰۰ مگاوات روبرو باشد ، این پروژه فقط حدود نیمی از درصد بی حوصلگی موجود را جبران می کند.
براساس Business News ، کمبود برق در کشور مشکلات مهمی برای شبکه خانگی دارد که باعث ایجاد صنعت و سایر بخش های اجتماعی می شود. به منظور جبران کمبود برق در کشور ، صندوق توسعه ملی در پروژه های انرژی سرمایه گذاری کرده است.
به گفته مهدی غزانفاری ، رئیس صندوق توسعه ملی ، اولین پرداخت برای نیروگاه های خورشیدی به مبلغ ۵ میلیون دلار آمریکا از این صندوق برای تجهیز و توسعه زیرساخت های تولید برق و کاهش ناتوانی جنسی در شبکه برق کشور پرداخت شده است.
سؤال اصلی با توجه به هزینه واردات جمع کننده های خورشیدی و تجهیزات کامل نیروگاه های خورشیدی است. آیا این شماره از نظر پوشش کسری الکتریکی قابل توجه است؟
در این رابطه اخبار تجاری وی مصاحبه ای با هاشم اورای ، استاد برق برق در دانشگاه فناوری شریف انجام داد که در زیر آن را خواهید خواند.
**************
با ۲۰۰ میلیون دلار آمریکا ، فقط ۱۲۰ مگاوات انرژی خورشیدی / صندوق توسعه ملی باید ۲۰۰ میلیون دلار آمریکا بپردازد!
!
حداقل سرمایه گذاری برای ساخت ظرفیت کیلووات نیروگاه خورشیدی در حدود ۲ دلار آمریکا تخمین زده می شود. با این حال ، برخی این تعداد را کافی نمی دانند و از ۱ تا ۲ دلار آمریکا پول جمع می کنند. با توجه به حداقل ۱ دلار آمریکا ، ساخت مگاوات ۶۰۰۰ دلار آمریکا باید ساخته شود.
با این حال ، هر سه مگاوات ۱ میلیون دلار آمریکا هزینه دارد. با تخصیص ۵ میلیون دلار آمریکا ، می توان ظرفیت اسمی نیروگاه خورشیدی را ایجاد کرد. تولید ۶۰۰ مگاوات برای جبران کسری عملکرد قابل توجه نیست ، زیرا امسال بین ۲۲۰۰۰ تا ۲۴۰۰۰ مگاوات برق وجود دارد.
سال آینده این تعداد به حدود ۲۷۰۰۰ به ۲۸۰۰۰ مگاوات افزایش می یابد. ساخت نیروگاه های خورشیدی امسال نمی رسد و برای سال آینده پیشنهاد ۶۰۰ مگاوات در مقایسه با ۲۷۰۰۰ مگاوات ناچیز است.
در نیروگاه های خورشیدی موضوعی وجود دارد که به آن ضریب ظرفیت گفته می شود. این بدان معناست که چقدر برق در ساعت تولید می شود. دلیل ضریب ظرفیت آن این است که نیروگاه های خورشیدی به دلیل کمبود نور خورشید نمی توانند بعد از ۲۴ ساعت در روز برق تولید کنند.
لازم به ذکر است که میانگین ظرفیت نیروگاه های خورشیدی در ایران حدود ۲۲ ٪ است. این بدان معنی است که در یک سال فقط حدود یک پنجم از ظرفیت اسمی این گیاهان منجر به تولید برق در عمل می شود. بنابراین ، ظرفیت عملی تولید برق ۲ مگاوات مربوط به حدود ۲ مگاوات است.
اگر این تعداد اکنون با کسری از حدود ۲۴۰۰۰ مگاوات روبرو باشد ، این پروژه فقط حدود نیمی از درصد بی حوصلگی موجود را جبران می کند. حتی اگر این پروژه بلافاصله اجرا شود ، سهم آن در تخلیه برق کشور کمتر از نیمی از درصد است و به عبارت دیگر ، این پروژه باید با ۲۰۰ میلیون دلار اجرا شود تا بتواند کسری عملکرد را جبران کند. این تنها افت در دریای ناترا است.
وابستگی کامل به انرژی خورشیدی منطقی نیست / فقط باید امسال چهار درصد توسط سبد انرژی / حداکثر نیروگاه ها تشکیل شود ، زیرا آب وجود ندارد!
*آیا می توان کسری ۲۴۰۰۰ مگاوات با برق را تنها با سرمایه گذاری در انرژی های تجدید پذیر و به ویژه در خورشیدی از بین برد؟
در عین حال ، لازم به ذکر است که وابستگی کامل به انرژی خورشیدی به منظور جبران ناتوانی در برق ، با توجه به شرایط اقتصادی ، فنی و منابع کشور ، یک استراتژی منطقی نیست. این امر باعث شده است كه كشور به اشتباهات قبلی در اداره سپاه انرژی كشور برسد.
به عنوان مثال ، توسعه نیروگاه های برق در دهه های اخیر تسریع شده و ۱۴ ٪ از ظرفیت تولید برق کشور به این نیروگاه ها اختصاص داده شده است. در سال جاری ، حداکثر تولید نیروگاه نیروگاه های برق تنها چهار درصد است زیرا آب وجود ندارد.
توسعه ظرفیت آب بدون ملاحظات اقلیمی باعث شده است که در سالهایی که کشور بارش را تجربه می کند ، بخش قابل توجهی از ظرفیت آب را به همراه داشته باشد. پس از آب ، آنها به نیروگاه های حرارتی رفتند. وابستگی بیش از ۵ ٪ از نیروگاه های گاز در حال حاضر است و تأمین نیروگاه ها در بحران است. این ضعف برنامه ریزی و تعیین نمونه کارها الکتریکی مناسب را نشان می دهد.
تصمیم در مورد ترکیب سپاه انرژی کشور باید مبتنی بر ارزیابی علمی ، فنی و اقتصادی محدودیت ها و مزایا باشد. اگر در حال حاضر تمام تخم مرغ ها در سبد انرژی خورشیدی وارد شوند ، خطاهای گذشته تکرار می شود.
انرژی خورشیدی و باد در جهان یکی از ارزان ترین منابع تولید برق با قیمت های واقعی / ۱۷،۰۰۰ نیروگاه گازی است که باید به یک چرخه ترکیبی تبدیل شوند.
*علاوه بر تشکیل یک سبد انرژی و کمبود برق ، چه چیزی را می توان جبران کرد؟
امروزه انرژی خورشیدی و باد در جهان ارزانترین منابع انرژی با قیمت واقعی هستند. غلظت در دامنه های گرما و الکترونیک نیز نمی تواند مفید باشد ، زیرا هیچ گاز و آب برای تولید برق لازم نیست. باید گفت که فقط یک نوع نیروگاه برای تولید برق باید در نظر گرفته شود ، سبد انرژی باید به طور موازی از صنعت برق بهینه و توسعه یابد.
در حال حاضر ایران بیش از ۶۰۰۰ مگاوات نیروگاه های گازی دارد که به عنوان یک چرخه ترکیبی طراحی نشده اند. اضافه کردن یک واحد بخار به این سیستم ها بدون افزایش مصرف گاز می تواند عملکرد شما را به میزان قابل توجهی افزایش دهد. اجرای چنین پروژه هایی می تواند به موازات توسعه انرژی خورشید و باد باشد.
این کشور به سمت انرژی خورشیدی و باد اقتصادی حرکت می کند ، زیرا به دلیل کمبود گاز و آب ، ظرفیتی برای افزایش تولید برق از طریق گرما و نیروگاه برق وجود ندارد و ایران توانایی استفاده از انرژی باد و خورشیدی را دارد. مهمترین چیز این است که انرژی خورشیدی را به شکل یک مرد انرژی جستجو و به اشتراک بگذارید.
پس از تعیین نسبت انرژی خورشیدی ، روش ها نیز باید تغییر کنند. دلیل کمبود برق در کشور وضعیت دولت است و هیچ راه حل دیگری جز صنعت برق که به دولت و بخش خصوصی واگذار شده است ، وجود ندارد.
یکی از اصلی ترین چالش های توسعه تجدید پذیر ، ادامه مدیریت دولت در اجرای پروژه است. به عنوان مثال ، Sataba به عنوان یک آژانس ، که مسئولیت انرژیهای تجدید پذیر را بر عهده دارد ، برنامه ای برای ساخت ۲ مگاوات نیروگاه خورشیدی دارد. با این حال ، دولت تمام فرایندهای تأمین مالی ، خرید دستگاه ، نصب و بهره برداری را در این پروژه به تأخیر انداخت.
این کشور ، که در افزایش بهینه سازی برق / مصرف نقش دارد ، از توسعه ظرفیت تولید مهمتر است
*چه چیزی نه تنها باید در حوزه مدیریت مصرف ارائه شود؟
توسعه پروژه های دولتی دولتی با بوروکراسی پیچیده ، تأثیرات اجرای پروژه را خنثی می کند ، حتی اگر این پروژه یک نیروگاه ۲ کیلو وات ایجاد شود. این همان تجربه ای است که قبلاً اتفاق افتاده است و می توان از آن به عنوان “اختلال افزایشی” یاد کرد. این بدان معنی است که رشد مصرف با هر افزایش ظرفیت تولید فراتر می رود.
دلیل اصلی این ضرر فزاینده ، تمرکز بیش از حد تصمیمات سیاسی -سازندگان در افزایش تولید و غفلت از مدیریت مصرف است. در حالی که بهینه سازی مصرف از توسعه ظرفیت تولید مهمتر است. متأسفانه ، هیچ اقدامات مؤثر و مؤثر برای بهینه سازی مصرف برق انجام نشده است.
مدیریت مصرف دو استراتژی اساسی دارد. اول ، اصلاح اقتصاد اقتصاد. هر کیلووات ساعت برق ۵۰۰۰ تومانیان به پایان می رسد ، اما ۴۰۰ دلار فروخته می شود. اگر ۵ ٪ از برق کشور با یارانه های شدید ارائه شود ، بهینه سازی بهینه سازی نمی شود.
مشکل دوم افزایش کارآیی دستگاه های برقی از جمله موتورهای برقی ، پمپ های کشاورزی ، دستگاه های صنعتی و لوازم خانگی با فناوری مدرن است. در حال حاضر ، کارآیی آنها در مصرف الکتریکی نقشی ندارد. بی اعتنایی به قیمت و کارآیی دستگاه های الکترونیکی منجر به مصرف شده است.
در نتیجه ، می توان گفت که تولید در مسابقه بین افزایش ظرفیت تولید و رشد مصرف همیشه یک بازنده خواهد بود و با ادامه روش های مدیریتی ، غلبه بر جریان کشور امکان پذیر نیست.
برای بررسی های بیشتر گزارش سفارش عباس -کالیبادی ، بحران ساختاری آب و برق را جبران می کند؟ در اخبار تجاری بخوانید