بانک و بیمه

سنگینی تورم کمر مردم را شکسته است!

Alireza Mobasar ؛ بانک و گروه بیمه: طبق آخرین گزارش دفتر شمارش ایران ، نرخ تورم در این مورد خرداد ماه به تعداد نگران کننده ۴.۹ درصد رسیده است که مربوط به افزایش ۴.۹ درصد در مقایسه با ماه قبل است. از طرف دیگر ، تورم ماهانه ۳.۵ ٪ بالاترین رکورد در سال گذشته است. نشانه ای واضح از بازگشت فشار تورم بر خانه داری. اگرچه تنش های ژئوپلیتیکی اخیر و پرش نرخ ارز نقش مهمی در افزایش قیمت ها داشته است ، تکرار این جهش ها در فواصل کوتاه نشان می دهد که اقتصاد ایران یک شوک موقتی نیست بلکه با ساختار بیمار است. ساختاری که در آن بانکها بدهی ، اعتبار ناکارآمد ، سیاست های ناپایدار پولی و تسهیلات تصمیم گیری در تصمیم گیری اشتباه گرفته می شوند.

به این معنا ، ما سعی می کنیم تجزیه و تحلیل های سطحی را انجام دهیم تا به لایه های پنهان این بحران مزمن نگاه کنیم: از دستورالعمل های انقباضی غیر پشتیبانی کننده گرفته تا بحران اعتماد عمومی و از مؤسسات مالی دولت گرفته تا چالش های تجارت پردازش. سوال این است: چه مدت می توان مشکل را بدون مراجعه به ریشه ها حذف کرد؟

تورم سالانه عصر قبل از ۵ ٪ عصر قبل

زنگ آمار ؛ تورم در راه بازگشت؟

براساس گزارش رسمی مرکز آمار ایران ، نرخ تورم سالانه در خرداد ۱ تا ۴.۹ ٪ ، که در ماه مه نسبت به اردیبههت است ، افزایش ۴.۹ درصد را نشان می دهد. با این حال ، تورم نقطه به نقطه (تغییر قیمت در مقایسه با سال قبل) با ۴.۹ درصد افزایش به ۴.۹ درصد رسید. یک عددی نه تنها از میانگین تورم سالانه فراتر رفت ، بلکه نشانه ای واضح از تورم محکم کننده کوتاه مدت نیز داشت.

از طرف دیگر ، تورم ماهانه خانوارها در کشور به ۴.۹ درصد رسیده است. بالاترین نرخ تورم ماهانه در سال گذشته. نگاهی به جزئیات این فهرست تصویری دقیق تر از مطبوعات مطبوعات ارائه می دهد:

  • غذا ، نوشیدنی و دخانیات: افزایش ۳.۵ درصد در یک ماه

  • نه غذای و خدمات: افزایش ۳.۵ درصد در مدت مشابه

این تفاوت معنی داری بین دو گروه مواد اولیه تأیید می کند که بار اصلی تورم روی سبد با خانواده های کم با درآمد کم واقع شده است. گروه هایی که بیشتر هزینه های ماهانه خود را برای غذا و نیازهای روزانه خرج می کنند.

تورم از ژوئن

نرخ تورم ده تا دهم اول

توزیع تورم در کشورهای مختلف درآمد نیز این واقعیت را تأیید می کند. براساس مرکز آمار ، نرخ تورم سالانه برای دسیك دوم تنها ۴/۴ درصد و برای دسیك نهم ۴.۹ درصد بود. اگرچه شکاف تورم بین دهک ها به ۴.۹ درصد کاهش می یابد ، اما این همگرایی فشار عمومی را برای هر دهک افزایش می دهد تا اینکه عدالت اقتصادی را بهبود بخشد. به طور کلی ، ترکیبی از این سه شاخص (ماهانه ، نقطه و سالانه) نشان می دهد که تورم از روند نزولی قبلی به نظر می رسد بازده نگران کننده ای است. این فرایند که بیشتر محصول چاپ های خارجی است ، نتیجه انباشت طراحی سیاسی و عدم تحرک ساختاری در اقتصاد ایران است.

در پاسخ به رشد روزافزون تورم ، دولت به جای تجدید نظر در سیاست های کلان اقتصادی ، فقط از بین بردن یارانه ها با لایه های بالا محدود می شود که این حرکت را با شعار حمایت از Decile پایین توجیه می کند. با این حال ، اگر ما به روند فعلی با دیدگاه رو به جلو نگاه کنیم ، واضح است که در صورت عدم وجود اصلاحات اساسی ، دیر یا زود همان حداقل پشتیبانی از جدول پایین با درآمد کم حذف می شود. زیرا دستورالعمل مبتنی بر حذف به ندرت منجر به عدالت می شود

بیماری مزمن اقتصاد ایران با سرم سیاست انقباض برخورد نمی شود!

تورم فزاینده ، اگرچه کوتاه مدت می تواند تحت تأثیر عواملی مانند شوک ارزی ، بحران های ژئوپلیتیکی یا اختلالات بازنشستگی باشد ، اما ریشه های ساختاری و دائمی این بحران بیشتر نگران کننده است. ریشه ها به یک کشور خاص وابسته نیستند ، اما نتیجه چهار دهه طراحی سیاسی ناکارآمد و تجمع تصمیمات کوتاه مدت در اقتصاد ایران.

سیستم بانکی و بحران دقت

یکی از مهمترین تنگناهای اقتصاد ایران بانک هایی هستند که از نقش توسعه خود منحرف شده اند. در صورت عدم وجود سیستم اعتبار سنجی کارآمد ، وجوه به شرکت های تولیدی و رقابتی ، برای شرکت ها ، پروژه های اجاره ای یا ناکارآمد تبدیل می شود. این چرخه نقص نه تنها باعث کاهش بهره وری شده است ، بلکه راهی برای تأمین مالی تولید نیز مسدود شده است. در چنین شرایطی ، سیاست های پولی حتی اگر انقباض باشد ، نمی تواند به هدف کنترل تورم دست یابد. زیرا ریشه نقدینگی در جای دیگر تولید می شود.

وابستگی خانگی به منابع ناپایدار

ساختار بودجه در ایران به طور مزمن به درآمد نفت و مالیاتی وابسته است. منابعی که هم ناپایدار هستند و از ثبات تصمیم گیری مالی جلوگیری می کنند. در سالهای زیاد درآمد نفت ، دستورالعمل های گسترش غیر عمدی اجرا می شود. و در سالهای پایین ، اولین گزینه حذف پشتیبانی مالیاتی و کنترل فشار بر آسیب پذیر است. این نافرمانی دولت ها را برای اجرای دستورالعمل های پشتیبانی پایدار و هدفمند سرقت کرده است و عملاً اقتصاد را در معرض شوک های ترافیکی قرار داده است.

شاید سؤالی که تاکنون پیش آمده این است که چرا دولت درآمد پایدار مانند مالیات را اعمال نمی کند؟ در پاسخ به این سؤال ، لازم به ذکر است که دولت دیگر هبیکون ندارد که افراد رنگی باشد و از بخشهای مختلف اجتماعی مالیات بپردازد. ذکر غیر ضروری که دولت در بسیاری از موارد از مردم در انتخابات حمایت می کند ، که همچنان به نابودی سرمایه اجتماعی ادامه خواهد داد.

اصول اقتصاد بزرگ

اقتصاد ایران سالهاست که با رشد کم نقدینگی در برابر رشد کم تولید مبارزه می کند. این نابرابری ساختاری منجر به تورم بعدی به کشور حاصلخیز شده است ، حتی اگر میزان تورم مهار شود. رشد نقدینگی نتیجه رشد سرمایه گذاری یا ارتقاء بهره وری نیست ، بلکه ایجاد پول در سیستم بانکی و کسری بودجه دولت است. این شکاف نه تنها کنترل تورم را دشوار می کند ، بلکه منجر به تضعیف ارز ملی ، افزایش بی ثباتی در بازارها و فشار مداوم بر روی میز افراد می شود.

به طور کلی ، بودجه ، بحران در شبکه بانکی و سیاست پولی واکنشی زنجیرهای اصلی است که تورم در اقتصاد ایران را به یک پدیده مزمن و خود غذایی تبدیل کرده است. برای خلاص شدن از شر این چرخه ، اصلاحات ساختاری ، شجاع و چند بعدی مورد نیاز است. نه فقط واکنشهای موقتی و حذف یارانه.

به منظور کنترل تورم ، نه افزایش سود بانکی و نه از بین بردن یارانه ها. مسیر رستگاری از طریق اصلاحات ساختاری پیش می رود:

اصلاح سیستم بانکی و اعتبار

کاهش وابستگی بودجه نفت

رشد نقدینگی غیر ضروری

تأمل در مورد نقش بانک مرکزی به عنوان یک تولید کننده سیاسی مستقل و پاسخگو تا زمانی که این تغییرات اساسی رخ دهد ، تورم فقط اشکال جدیدی را می پذیرد. اما ریشه در همان کف تنبل باقی می ماند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا