سوءاستفاده از زن جوان و نقص عضو یک مرد؛ نتیجه رقابت در فضای مجازی
متهم که مردی جوان است مدعی است طرفین برای شکست او از دختر جوانی استفاده کرده اند و همین امر باعث قطع انگشت مردی به نام شهاب شده است.
شهاب ۸ سال پیش به پلیس شکایت کرد و مدعی شد دستش بر اثر درگیری به شدت آسیب دیده است. گفت: پسر عمویم با مردی دعوا کرد. روز حادثه برای جلوگیری از درگیری رفته بودم که صاحب کارگاه با ضربه شمشیر دستم را فلج کرد.
تحقیقات برای شناسایی علت این درگیری آغاز و صاحب کارگاه به نام مسعود دستگیر شد. مسعود گفت: من اصلا با شهاب درگیری نداشتم. درگیری من با پسر عمویش محسن بود. آنها به کارگاه من حمله کردند و من برای دفاع از خودم با چوب آنها را زدم.
در نهایت پرونده تکمیل و جهت رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. شهاب در جلسه یک بار دیگر ادعای خود را تکرار کرد و مسعود گفت که او را با چوب زده و قصد فلج کردنش را نداشته است.
پس از پایان جلسه دادگاه، قضات به شور آمدند و مسعود را به دیه و زندان محکوم کردند.
رأی صادره مورد تجدیدنظرخواهی قرار گرفت و دیوان عالی کشور اعلام کرد با توجه به شواهد موجود رأی نقض می شود زیرا متهم مدعی است که با چوب به شاکی حمله کرده و شمشیر نداشته است و این موضوع باید بررسی شود.
بنابراین پرونده بار دیگر به شعبه ۲ دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. شاکی در جلسه دادگاه بار دیگر ادعای خود را مطرح کرد و خواستار قصاص شد. گفت: یکی از انگشتانم قطع شد و دو انگشتم از کار افتاد. عمل هایی که روی دستم انجام دادند، حتی پیوند، نتیجه نداد و من فلج شدم. الان هم نمی توانم کار کنم و معیشتم سخت شده است. تقاضای مجازات متهم را دارم.
گفت: من اصلا درگیری نداشتم و مسعود با پسر عمویم درگیری داشت. ۸ سال از ماجرا می گذرد و من هنوز نتوانسته ام به حقم برسم. با شمشیر به من حمله کرد.
نوبت به متهم که رسید گفت: من و محسن در فضای مجازی در حال دعوا و رقابت بودیم. محسن برای اینکه مرا به دام بیاندازد و چیزی از من داشته باشد، زنی را استخدام کرده بود و پیش من فرستاده بود. من از ابتدا به آن زن اعتماد کرده بودم اما بعد از اینکه حقیقت ماجرا را فهمیدم دیگر با او رابطه نداشتم. روز حادثه محسن و شهاب با اطلاعاتی که به دست آورده بودند وارد کارگاه من شدند و به من حمله کردند. برای اینکه جلوی آنها را بگیرم با شمشیر دست ساز که داشتم ضربه ای زدم اما اصلاً قصد ناتوانی او را نداشتم و از اتفاقی که افتاده پشیمانم.
پس از اظهارات متهم و وکیل وی، قضات برای تصمیم گیری وارد دادگاه شدند.