سیاست جدید ارزی؛ حذف ارز نیمایی و پیامدهای آن بر بازار ایران
تاثیر حذف ارز اسمی بر اقتصاد ایران بستگی به نحوه مدیریت و اجرای این تغییر دارد. شفافیت در بازار ارز، کنترل موثر نقدینگی و تورم و بهبود شرایط اقتصادی داخلی و بین المللی می تواند به موفقیت این سیاست کمک کند.
افق میهن قاسم رضاییان رئیس اتاق بازرگانی گیلان در یادداشتی نوشت:
حذف ارز نیمایی به عنوان یکی از مهم ترین تغییرات در سیاست های ارزی کشور، تاثیرات گسترده ای بر اقتصاد ایران خواهد داشت. این تصمیم نه تنها تجارت خارجی و واردات کالاهای اساسی را تحت الشعاع قرار می دهد، بلکه تأثیر عمیقی بر رقابت پذیری تولید داخلی خواهد داشت. این سیاست اگرچه ممکن است در کوتاه مدت منجر به فشارهای تورمی و افزایش قیمت شود، اما در صورت اجرای آن در کنار سیاست های اصلاحی مناسب می تواند به تقویت تولید داخلی و کاهش وابستگی به ارزهای خارجی کمک کند.
در کوتاه مدت، حذف ارز فیات احتمالا باعث نوسانات نرخ ارز و افزایش هزینه های واردات می شود. این امر به ویژه برای صنایعی که به شدت به واردات مواد خام و ماشین آلات وابسته هستند چالش برانگیز خواهد بود. اما این اقدام در درازمدت می تواند به بازنگری در ساختار اقتصادی و تجاری کشور منجر شود. به عنوان مثال، جایگزینی ارز نیمایی با سایر ارزهای معتبر مانند یوان چین یا سایر ارزها برای تسویه تجارت می تواند بازارهای جدیدی را برای واردات و صادرات ایجاد کند.
یکی از پیامدهای مثبت حذف ارز فیات، افزایش شفافیت در تخصیص ارز است. ارز نیمایی به دلیل تفاوت نرخ آن با بازار آزاد زمینه ساز ایجاد رانت و فساد بود. حرکت به سمت سیستم ارزی شفافتر که نرخ ارز در بازار آزادانه تعیین میشود، میتواند روند تخصیص منابع ارزی را سادهتر و قابل کنترلتر کند. رقابت در بازار ارز نیز احتمال ابهام یا رانت را به حداقل می رساند و باعث افزایش اعتماد فعالان اقتصادی به سیاست های ارزی می شود.
برای کاهش اثرات منفی حذف ارز فیات، دولت باید برنامه های جامعی برای مدیریت منابع ارزی و تقویت تولید داخلی ارائه کند. از جمله این سیاست ها می توان به تسهیلات مالی، یارانه مالیاتی، حمایت از صادرات، ممنوعیت واردات کالاهای مشابه داخلی و تسهیل فرآیندهای اداری اشاره کرد. همچنین دولت می تواند با تقویت صادرات غیرنفتی و جذب سرمایه گذاری خارجی، جایگزین منابع جدید ارزی شود و از فشارهای ناشی از حذف ارز اسمی بکاهد.
یکی دیگر از اثرات بلندمدت این سیاست کاهش وابستگی به ارزهای خارجی است. اگر این تصمیم با تقویت تولید داخلی و افزایش ظرفیت های صادراتی همراه باشد، می توان از وابستگی به ارزهای خارجی کاسته و به ثبات بیشتر نرخ ارز دست یافت. علاوه بر این، حذف ارز فیات ممکن است منجر به تقویت بازار داخلی و تشویق واحدهای تولیدی به استفاده از منابع داخلی شود. این تغییر می تواند به نوآوری در تولید، کاهش هزینه ها و افزایش بهره وری و در نهایت سرعت بخشیدن به رشد اقتصادی کشور کمک کند.
از سوی دیگر، تاثیر حذف ارز فیات در صنایع مختلف متفاوت خواهد بود. صنایعی که با حاشیه سود کم کار می کنند یا با رقابت شدید واردات مواجه هستند ممکن است آسیب بیشتری ببینند. اما صنایعی که قادر به انطباق با تغییرات هستند می توانند از فرصت های جدید برای تقویت رقابت خود بهره مند شوند. در این میان نقش دولت در حمایت از این صنایع از طریق تحقیق و توسعه، تسهیلات مالی و حمایت از صادرات بسیار حیاتی است.
در سطح بین المللی، حذف ارز نیمایی ممکن است واکنش های متفاوتی را در میان شرکای تجاری ایران به همراه داشته باشد. ممکن است برخی کشورها از این تصمیم استقبال کنند، زیرا کاهش وابستگی به ارز دولتی و شفافیت بیشتر در بازار ارز را مفید می دانند. از سوی دیگر، برخی دیگر نیز ممکن است نگران کاهش صادرات خود به ایران باشند. به ویژه، کشورهایی که کالاهای غیر ضروری صادر می کنند ممکن است با کاهش تقاضا مواجه شوند و به دنبال بازارهای جدید باشند.
در نهایت تاثیر حذف ارز اسمی بر اقتصاد ایران به نحوه مدیریت و اجرای این تغییر بستگی دارد. شفافیت در بازار ارز، کنترل موثر نقدینگی و تورم و بهبود شرایط اقتصادی داخلی و بین المللی می تواند به موفقیت این سیاست کمک کند. اگر دولت بتواند از فرصت های ایجاد شده استفاده کند و چالش های موجود را مدیریت کند، این تغییر می تواند موجب رشد و توسعه اقتصادی کشور شود. اما اجرای دقیق و هماهنگ سیاست های حمایتی و اصلاحی شرط لازم برای دستیابی به این اهداف است.