شرایط مثل دهه ۶۰ شده و نیمی از مردم فقیرند | خط فقر در بسیاری از شهرها بالای ۳۰ میلیون تومان است

نظر سه نفر از کارشناسان در مورد معیارهای تشخیص اعشار
دولت برای هدفمندی بیشتر یارانه ها دهک های درآمدی را بازتعریف می کند، اما اقتصاددانان هشدار می دهند که اعداد دهک ها هیچ ارتباط واقعی با فقر و نیاز ندارند. وضعیت خط فقر و معیشت خانوارها فراتر از ارقام رسمی است و اصلاح یارانه ها بدون شاخص های دقیق ناکافی است.
به گزارش دیارمیرزا احمد میدری، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در جلسه علنی مجلس به موضوع یک دهم درآمد و یارانه پرداخت. وی گفت: خانواده سه نفره دارای خانه با درآمد ماهیانه ۳۰ میلیون تومان و یک خانواده مستاجر با درآمد ۴۲ میلیون تومان در دهک هشتم قرار دارند.
به گزارش خبرآنلاین؛ وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی تاکید کرد: تعیین دقیق مرز درآمدی هر دهک بدون همکاری مجلس ممکن نیست و نیازمند تعامل و تصمیم گیری مشترک است. به گفته وی، بازتعریف عشریه و شفاف سازی شاخص های درآمدی به دولت کمک می کند تا منابع حمایتی را هدفمندتر در اختیار نیازمندان واقعی قرار دهد.
میدری همچنین اشاره کرد که برخی از گروه ها از فهرست یارانه بگیران خارج شده اند. معلولان، جانبازان و بیماران خاص همچنان از حمایت دولت برخوردار خواهند بود و از تغییرات جدید بیتأثیر خواهند ماند.
اظهارات وزیر نشان می دهد که دولت در حال بازنگری در سیاست های رفاهی و تلاش برای تحقق عدالت اجتماعی به ویژه در شرایط نوسانات قابل توجه هزینه های زندگی و درآمد خانوار است. اما هنوز جزئیات اجرایی و زمان بندی تغییرات مشخص نشده است و تصمیم گیری نهایی نیازمند تصویب و همکاری مجلس است. سرزعیم: الان شرایط ما شبیه دهه ۶۰ است. حدود نیمی از مردم زیر خط فقر هستند.
در همین رابطه، علی سرزعیم، کارشناس اقتصادی در گفت وگو با خبرگزاری خبرآنلاین درباره اظهارات اخیر احمد میدری، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در خصوص عشریه یارانه ها، گفت: هر چند اظهار نظر در مورد دهک ها مستلزم داده های دقیق است، اما بعید نیست که فردی با درآمد بالای ۳۰ میلیون نفر در تهران جزو افراد بالای ۳۰ میلیون نفر به حساب بیاید. مردم به شدت فقیر شده اند.»
وی افزود: حدود یک سوم جامعه به سختی می توانند نیازهای اولیه مانند غذا، پوشاک، مسکن، تحصیل و درمان را تامین کنند، دو یا سه دهم بالاتر از آن کمی بالاتر از خط فقر است و مخارج اولیه زندگی را به سختی تامین می کند، دهک های بالا در واقع کسانی هستند که رفت و آمد دارند، خریدهای غیرضروری دارند و از نظر مالی نسبتا راحت هستند، نه تنها کسانی که ۳۰ میلیون درآمد دارند.
اعشار نزدیک خط فقر در بقا نقش دارند نه زندگی!
به گفته وی، تصور عمومی از قشر مرفه با واقعیت اقتصادی جامعه فاصله زیادی دارد: «دهک بالا یعنی کسانی که درآمدهای بالای ۱۰۰ میلیون تومان دارند، چندین خودرو و خانه گران قیمت دارند و فرزندانشان در مدارس استثنایی و مدارس عالی درس می خوانند، اما این گروه ممکن است تنها یک درصد جامعه را تشکیل دهند.
سرزعیم با انتقاد از فضای رسانه ای گفت: رسانه ها و شبکه های اجتماعی با نشان دادن زندگی چند سلبریتی توهم سعادت ایجاد می کنند و واقعیت فقر گسترده در جامعه پنهان می ماند؛ دهک های زیر خط فقر و دهک های نزدیک خط فقر به بقا مشغول هستند نه زندگی.
وی درباره چشم انداز اقتصادی کشور نیز اظهار داشت: الان شرایط ما شبیه دهه ۶۰ است؛ در آن زمان حدود نیمی از مردم زیر خط فقر بودند، بعد از جنگ با شروع ساخت و سازها و ایجاد اشتغال و سرمایه گذاری، شرایط مردم به تدریج بهتر شد و الان باید همین مسیر را طی کنیم، هیچ فرمول جادویی دیگری وجود ندارد جز اینکه بتوانیم اصلاحات را شروع کنیم و دوباره در طبقه متوسط توسعه پیدا کنیم.
عزتی: کاهش درآمد ربطی به فقر و یارانه ندارد. اعداد فقط آمار هستند
مرتضی عزتی، اقتصاددان، مهم ترین نکته در تحلیل درآمد خانوار را تعداد اعضای خانوار دانست. وی گفت: مهمترین چیز این است که خانوار چند نفره باشد: دو، سه، پنج یا ده نفر در درآمد افراد تفاوت زیادی ایجاد می کند، در دخبندی ها عامل اصلی فرد است نه خانوار، البته اعشاری کردن یک کار ساده آماری است و برای خانوار نیز قابل انجام است، اما از نظر اقتصادی و تحلیلی درستی ندارد و اگر درآمد معینی از خانوار به دست می آید، نمی توان نتیجه ای صحیح گرفت. تعداد اعضا زیاد است، درآمد هر فرد به شدت کاهش می یابد و هر یک از اعضای این خانوار درآمدی برابر با اعضای یک خانوار کوچک که درآمد خانوارشان برابر است، ندارد، گاهی اوقات این خطا رخ می دهد که بدون در نظر گرفتن تعداد اعضای آن، کاهش درآمد را انجام می دهند که از ارزش تحلیلی آن می کاهد.
وی افزود: برای دهک درآمدی افراد را از کمترین درآمد تا بالاترین و ۱۰ درصد اول دهک اول و ۱۰ درصد آخر دهک دهم را مرتب می کنیم، کاهش درآمد ربطی به محل سکونت، قدرت خرید، توانایی تامین نیازها، هزینه ها یا سطح زندگی افراد ندارد و لزوماً فردی که نیاز خانوار بالاتری ندارد، ضروری نیست. یا فردی در دهک های بالاست، اما به دلیل تعدد افراد خانوار، هزینه های خاص و امثال آن، توان تامین مخارج زندگی خود را ندارد و حتی فقیر و نیازمند به یارانه و کمک تلقی می شود، مهمتر از آن، در جامعه ای که فقر گسترده است، ممکن است همه فقیر باشند، حتی در صدک دهم. نکته مهم این است که عشر ربطی به نیاز و یارانه مردم ندارد و یک کار فنی و آماری است.
وی در مورد خط فقر و رفاه گفت: برای تعیین فقیر بودن یا نبودن افراد باید از شاخص های علمی و دقیق استفاده شود؛ مانند میزان کالری، پروتئین، ویتامین ها، کمیت و کیفیت مسکن، خوراک، پوشاک و …. درآمد اعشاری ملاک تعیین فقر نیست و نمی توان آن را معیار فقر، فقر افراد، مشخص و مشخص کرد.
عزتی درباره خانه دار شدن گفت: مسکن یک دارایی است و به خودی خود نمی تواند معیار ثروت یا رفاه باشد، ممکن است یک فرد مسکن مناسبی داشته باشد اما درآمد بسیار کمی داشته باشد و نتواند نیازهای خود را به خوراک، پوشاک و تحصیل برآورده کند، هر دارایی ارزش مستقل خود را دارد و نباید با شاخص های دیگر مخلوط شود، فقط توانایی افراد برای برآوردن تمام نیازهای زندگی اش می تواند باشد.
وی افزود: در شهر تهران رقم درآمدی خانوار مانند ۳۰ میلیون تومان فقط یک عدد آماری است و به معنای رفاه نیست، اینکه این میزان درآمد یا میزان دیگری از درآمد می تواند معیاری برای خروج از فقر خانوار باشد بستگی به عوامل مهم دیگری مانند تعداد اعضای خانوار، نیازهای فردی افراد خانوار (مانند تحصیل، بیماری، هزینه های نسبی ایاب و ذهاب مصرف کننده و هزینه های نسبی ایاب و ذهاب کالا و غیره) دارد. در شرایط فعلی در ایران به دلیل محدودیت منابع، دولت به دنبال معیاری است که به برخی افراد یارانه بدهد و به برخی دیگر ربطی ندارد.
این یک واقعیت است که وظیفه اصلی دولت توزیع یارانه نقدی یا کالا نیست، بلکه باید سیاست های اقتصادی صحیحی اعمال شود تا مردم بتوانند در چرخه اقتصاد درآمد بیشتری کسب کنند و نیازی به یارانه نداشته باشند.
عزتی تصریح کرد: در جوامعی که اقتصاد سالم و توسعه یافته ای دارند اکثر افرادی که مشکل ندارند می توانند نیازهای خود را تامین کنند و تنها درصد بسیار کمی مانند معلولان یا کسانی که سرپرست ندارند و یا بیکار هستند تحت پوشش حمایت دولت قرار می گیرند.
اعشاری یک سیستم آماری ساده است و هیچ تعریف شخصی ندارد. هیچ کس نمی تواند برای خودش تعریف کند. حذف اعشار می تواند بر روی هر ویژگی برشماری افراد مانند درآمد، هزینه، سن، اندازه مسکن و غیره انجام شود. ویژگی ها و اندازه ها را می توان انتخاب کرد، اما تعریف کلی و اصولی از decation این است که افراد را در رده های ۱۰% از کم به بالا مرتب کنیم. اگر بخواهیم نیاز مردم به یارانه را بسنجیم باید برای این نیاز معیاری تعریف کنیم و برای آن شاخص ایجاد کنیم و برای همه مردم شاخص بسنجیم. سپس آنها را به اعشار تقسیم می کنیم، یعنی آنها را از کم به زیاد مرتب می کنیم و گروه های ۱۰% را از هم جدا می کنیم. چنین عشریه ای می تواند ملاک یارانه دادن یا ندادن باشد، اما دهک درآمدی هم برای خانوار خوب نیست.
وی افزود: باید به این مضامین و مفاهیم توجه کنید؛ اینکه چه کسی به یارانه یا کمک نیاز دارد بحث جداگانه ای است و نباید آن را با کاهش درآمد اشتباه گرفت، اما ممکن است دولت بگوید من پول ندارم و می خواهم عده ای را از پرداخت یارانه حذف کنم، این هیچ منطق اقتصادی در مورد نیاز مردم ندارد.
وی تصریح کرد: دسیمال زدایی ربطی به نیاز واقعی مردم ندارد، وقتی دولت می گوید «پول ندارم» و باید عده ای را حذف کنم و سه دهک بالا را حذف می کند، فقط یک تصمیم خودسرانه است و ربطی به نیاز واقعی مردم ندارد.
فیاضی: خط فقر در بسیاری از شهرها بالای ۳۰ میلیون تومان است
همچنین محمدتقی فیاضی، تحلیلگر کلان اقتصادی درباره آخرین تصمیم دولت برای حذف یارانه نقدی توضیح می دهد: دولت اعلام کرده است که حدود ۸ میلیون یارانه بگیر حذف شده اند و پیش بینی می شود این رقم تا پایان سال به ۱۸ میلیون نفر برسد. وی هدف از اجرای این طرح را «کاهش بار مالی دولت و تمرکز منابع بر نیازمندان واقعی» میداند، اما تأکید میکند: «مشکل اصلی دولت هدفمند نشدن یارانهها، شناسایی جامعه هدف و نبود بانکهای اطلاعاتی کامل و متصل است و همچنین مشکل اعتبار و محدودیت منابع، اجرای طرح را با مشکل مواجه کرده است.
فیاضی درباره معیار حذف یارانه بر اساس درآمد ماهانه ۱۰ میلیون تومان می گوید: این معیار با واقعیت معیشتی مردم فاصله زیادی دارد و خط فقر در بسیاری از شهرها بالای ۳۰ میلیون تومان است و پرداخت یارانه خانوار با درآمد ۱۰ میلیون تومانی تنها بخشی از هزینه های تعیین شده را پوشش می دهد و سقف هزینه ها را پوشش می دهد. به ۱۰ درصد نمی رسد و برنامه خاصی برای توانمندسازی خانوارها وجود ندارد.»
فیاضی در خصوص شناسایی عشرها بر اساس داده های بانکی و دارایی توضیح می دهد: این روش از نظر اقتصادی و آماری قابل اعتماد نیست، زیرا دارایی ها و حساب های بانکی گاهی به نام افراد ثبت می شود اما متعلق به اقوام یا شرکت ها است.
وی همچنین درباره یارانه های پنهان هشدار می دهد: حذف یارانه های پنهان برخلاف تصور عموم، هیچ اثر مالی مستقیمی بر شهروندان ندارد و بیشتر بر اساس تصور ذهنی از ظرفیت های بودجه ای دولت است و می گوید: افزایش قیمت حامل های انرژی نه تنها وضعیت مالی دولت را بهبود نمی بخشد، بلکه بار مالی مضاعفی را به مصرف کنندگان تحمیل کرده و قدرت خرید آنها را کاهش می دهد.
فیاضی در پایان خاطرنشان می کند: نظام فعلی یارانه ها در ایران شکست خورده است و اصلاح پایدار آن نیازمند هدف گذاری دقیق، تعیین ماموریت مشخص و تطبیق با واقعیت های معیشتی خانوارها است و بدون این اصلاحات، سیاست های حمایتی دولت تاثیر محسوسی در کاهش فشار اقتصادی بر اقشار کم درآمد نخواهد داشت.












