ترندهای روز

شواهدی که نشان می‌دهند تهران دیگر قابلیت سکونت ندارد!

پایگاه خبری تحلیلی افق میهن (ofoghmihan.ir):

شاید این روزها یک جمله را زیاد بشنوید: “تهران دیگر جای زندگی نیست!” پیشنهادی که از دلزدگی شهروندان از زندگی در پایتخت نشات می گیرد. به نظر می رسد تهران دیگر با ساکنانش مهربان نیست. تلفیقی از دود، صدا و تاریکی. حالا کاربری به نام «سعید» توییتی درباره این موضوع منتشر کرده که واکنش هایی را در پی داشته است. وی نوشت: در سال ۱۳۶۵ در ۱۸ سالگی به تهران آمدم، از آن به بعد ساکن تهران هستم، از زیرزمین ۳۵ متری امام حسین تا بالاشهر، بعد از این همه سال هنوز در کنار هر چند ماه یک بار در خیابان و بگو سعید اینجا چه غلطی می کنی؟ اینجا جایی برای زندگی نیست. حداقل برای تو خوب نیست.»

اما می توان احساس کرد که سعید تنها نیست. شاید میلیون ها نفر مثل او در شهرستان دردشت زندگی می کنند و شب که به خانه برمی گردند از خود می پرسند اصلا چرا اینجا هستند؟ شهری که با بحران مدیریت شهری دست و پنجه نرم می کند و وسایل نقلیه اش قادر به جابجایی مسافرانش بدون مشکل نیستند، شهری که برای اکثر ساکنانش کمتر از هزینه هایشان درآمدزایی دارد، شهری که هزینه های بیمارستانی آن ضربان قلب شهروندانش را افزایش می دهد. ، شهری که فراتر از یک استادیوم استاندارد است. او غافل است و… بله! تهران شهری است که نفس ندارد…

شواهدی که نشان می دهد تهران دیگر قابل سکونت نیست!

نظر کاربران چیست؟

محمود نوشت: شلوغ، شلوغ، آلوده، گران، بدون آرامش. این شهر چه کالایی دارد؟ بالای شهر، پایین شهر، جایی در مرکز شهر وجود ندارد. افغانستان نیز اضافه شده است. زندگی تهران هر روز سخت تر می شود.

امیرحسام یه پیشنهاد داره: برای کسی که پول دارد و کارش از راه دور و فیزیکی نیست، ماندن در تهران برای خودش دشمن است. حداقل باغ های اطراف تهران و کرج می توانند باقی بمانند.

معصومه: 2 سال در تهران درس خواندم اما بعد از اتمام فوق لیسانس به سرعت برگشتم. زندگی در یک شهر کوچک با وجود برخی مشکلات، مزایای زیادی دارد که نمی توان به راحتی از کنار آن گذشت.

فرزاد که در تهران بزرگ شد: سعید جان برای من که در تو متولد شدم و در کوچه پس کوچه ها بزرگ شدم به همین نتیجه رسیدم. وای به حال بقیه که از جایی با هوای خوب و صمیمیت آمده اند.

شواهدی که نشان می دهد تهران دیگر قابل سکونت نیست!

همکار: من دو بار در تهران بودم، یک بار در دهه ۶۰ و یک بار در دهه ۸۰ به مدت ۳ سال با وجود اینکه تهران امکانات بیشتری نسبت به شهرستان دارد، اما نتوانستم ادامه دهم و دفترم را به شهرستان منتقل کردم.

محمد: من از بچگی در تهران زندگی می کردم، مدتی به خاطر دانشگاه، سربازی و کار از تهران دور بودم. وقتی برگشتم مدتی کار کردم دیدم حالم خراب است. ناک اوت کردم، راحت

کیهان: به ۸۰ رسیدم سال ۹۰ به این نتیجه رسیدم چند سال عمر کنم که جوانی ام را در ترافیک و استرس و شلوغی تلف کنم؟ به شهری خلوت مهاجرت کردم. بعد از ۱۰ سال وسایل را جمع کردم و از کشور خارج شدم. شما نمی خواهید خیلی دور بروید، حداقل به شمال.

اما فریبا در محکومیت شهرهای کوچک نوشت: اگه تو یه شهر کوچیک بیکار نیستی دنبال کار بگرد ببین کار نیست یا اگه هست رسما بیکار هستی. تو یه شهر کوچیک زندگی نمیکردی دیدی اگه لباست خاص باشه همه بهت انگ میزنن. تو یه شهر کوچیک زندگی نمیکردی دیدی که روابط همه محدود است چون همه همدیگر را می شناسند. در یک شهر کوچک، روان ما نابود شده است.

نیما: من اصلا حوصله تهران را ندارم. هر وقت فکر می کنم برای زندگی در تهران بیایم نفسم تنگ می شود. چرا؟ آنجا درس خواندم، اما نتوانستم لحظه ای دوام بیاورم.

شواهدی که نشان می دهد تهران دیگر قابل سکونت نیست!

علیرضا: این را تا آخر عمر هر جا که باشید می گویید. من ۵۰ سال سن دارم و هنوز فکر می کنم که اینجا چه اشتباهی انجام می دهم، اما به طور کلی چه اشتباهی انجام می دهم؟ جواب خیلی قانع کننده ای ندارم. ادامه خواهیم داد…

غزل نیز متفاوت نوشته شده است: من یک سفر ۲۴ ساعته رفتم شهری با مردم اصیل، آنها در مرحله دیگری از ادب، آرامش و صداقت هستند و به این فکر کردم، اگر تورم نبود، حالا چه می شد، مردم چگونه شده اند. این واقعا یک رویا است

تجهیزات: من که متولد تهران هستم و در شهر دیگری زندگی نکرده ام، اغلب مثل شما فکر می کنم. برخی مسائل واقعا آزاردهنده هستند.

و اهورا: چند شب پیش میگفتم کنار اتوبان اینجا جای تو نیست. سهم ما از تهران دود و باربری است که دولت و سرمایه داران پولدار شوند. پس چرا من اینجا هستم؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا