ترندهای روز

شوهرم چشم به زنان غریبه دارد

پایگاه خبری تحلیلی افق میهن (irtahlil.com):

اینها بخشی از اظهارات زن ۳۵ ساله ای است که برای مشورت در مورد طلاق از همسرش به کلانتری مراجعه کرده است. این زن جوان به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری امام رضا مشهد گفت: در خانواده ای به دنیا آمدم که پدرم در وضعیت مالی ضعیفی قرار داشت به همین دلیل هرکس به خواستگاری من می آمد بلافاصله پاسخ مثبت می داد اما وقتی خواستگارانم متوجه شدند که مادرم هم در خانه های مردم کار می کند به همین دلیل حاضر به ازدواج نشدند تا اینکه «امیر» به خواستگاری من آمد.

با اینکه ظاهر زیبایی نداشت، اما چون مادرش کارمند بازنشسته بود و خانه و ماشین داشتند، پدرم اصرار به این ازدواج کرد و من رضایت دادم که از این وضعیت خانوادگی خلاص شوم و به این ترتیب نشستم. سفره عقد در ۱۶ سالگی اما هنوز یک ماه بیشتر از نامزدی مان نگذشته بود که متوجه رفتار غیرطبیعی و عصبانیت های بی مورد او شدم و تازه فهمیدم نامزدم سیگاری است اما خودم را یک نفر دانستم. دختری با صبر و بردباری و من سعی می کردم تمام کمبودهای زندگی ام را جبران کنم.

در آن سن فکر می کردم می توانم شوهرم را اصلاح کنم و او را به مسیر درست زندگی برگردانم، به همین دلیل به خانواده ام چیزی نگفتم و سختی های زیادی را متحمل شدم. خلاصه زندگی مشترکمان را زمانی شروع کردیم که امیر یک معتاد حرفه ای شده بود و هیچ مسئولیتی در قبال من احساس نمی کرد. در این مدت متوجه شدم که شوهرم جوانی ساده لوح و تأثیرپذیر است، به طوری که تحت تأثیر دوستانش قرار می گیرد و نمی تواند به خواسته های غیرمنطقی آنها «نه» بگوید. در حالی که بچه ام را باردار بودم، اما دلم برای شوهرم می سوخت، به همین دلیل تصمیم گرفتم برای آرامش زندگیم با سختی ها مبارزه کنم. اما رنج و بدبختی همیشه بر من چیره می شد و شوهرم بیش از پیش در منجلاب اعتیاد فرو می رفت، اما از روزی که فهمیدم شوهرم هم مشکلات روحی و روانی دارد و فقط به فکر روابط با زنان غریبه است، دیگر نمی توانستم این بدبخت را تحمل کنم. وضعیت. چرا؟ چند بار در فضای مجازی مچ او را گرفتم اما به خاطر فرزندم سکوت کردم. حالا که دخترم بزرگ شده و از طرفی دیگر نمی توانم به خانه پدرم برگردم، به کلانتری آمدم تا شاید راهی برای طلاق پیدا کنم، اما ای کاش…

با توجه به اهمیت این حادثه، با صدور دستوری از سوی سرهنگ غلامعلی تیموری (رئیس کلانتری امام رضا مشهد) در اداره مددکاری اجتماعی، بررسی های روانی و اقدامات قانونی در این مورد آغاز شد.

داستان واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا