شیرین کردن اقتصاد با حلوا حلوا گفتن؛ ۳ مساله جدی در اقتصاد ایران
یکی از نکاتی که مسئولان این حوزه باید در حوزه حاکمیت اقتصادی مدنظر داشته باشند این است که زیاد حرف نزنند.
افق میهن، مسائل اقتصادی و معیشتی از مهم ترین دغدغه های مردم در سال های اخیر است. چالش تورم و گرانی در اقتصاد ایران و انعکاس انعکاس عینی آن در بازارهای مختلف، شرایط زندگی را برای بسیاری دشوار کرده و دسترسی به بسیاری از نیازهای خود از جمله مسکن، خودرو و حداقل شرایط لازم را برای آنها دشوار کرده است. برای تشکیل یک زندگی راحت
به گزارش فردا؛ در همین راستا دولت هایی که در سال های اخیر روی کار آمده اند نیز مدام بر شعارها و مسائل اقتصادی تاکید داشته و تاکید کرده اند که دغدغه و اولویت اصلی آنها بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم است. وی به ویژه در دولت سیزدهم از همان روزهای ابتدایی کارش از ایده جراحی اقتصادی صحبت کرد و تاکید کرد که ارتقای معیشت مردم دغدغه اصلی آن است.
با تمام این اوصاف، تقریباً خروجی اکثر دولت ها در سال های اخیر، به هر حال، شاخص های معیشتی و اقتصادی مردم را بهبود بخشیده است. گویی نوعی هرج و مرج عمیق در اقتصاد ایران وجود دارد که بهبود آن چندان آسان نیست. در این راستا می توان به ۳ نشانه آشفتگی و بی نظمی در اقتصاد ایران اشاره کرد.
۱. مسئولان اقتصادی زیاد حرف می زنند!
یکی از نکاتی که در حوزه حاکمیت اقتصادی به ویژه مسئولان این حوزه باید در نظر داشته باشند این است که زیاد حرف نزنند. حتی در عرصه بین المللی هم معروف است که می گویند روسای بانک های مرکزی تا حد امکان سکوت کنند و از مصاحبه و موضع گیری های عمومی پرهیز کنند.
این در حالی است که مسئولان ارشد اقتصادی مدام در حال موضع گیری هستند و گاه نبض های معناداری از سخنان آنها مخابره می شود. یکی از دلایل ذکر شده این است که شرایط در حوزه اقتصادی به گونه ای است که مواضع متعدد و مکرر مسئولان اقتصادی یک انتخاب نیست، بلکه یک الزام است و تلاش می کنند نوعی آرامش را به بازارها و فضای عمومی کشور تزریق کنند. اقتصاد به این شکل به عنوان مثال، روسای بانک های مرکزی از کفایت منابع ارزی ایران صحبت کرده اند.
چند ماه پیش یکی از مسئولان وزارتخانه ها در واکنش به افزایش قیمت کالاهای حوزه کاری خود دستور داد که قیمت ها به قبل برگردد! موضوعی که حتی از ابتدایی ترین مبانی اقتصاد هم خالی است.
از این منظر مسئولان ارشد اقتصادی مدام در قبال مسائل روز موضع گیری می کنند، یعنی برای آرام شدن بازارها باید صحبت کنند و این یعنی ثبات و نظم در حوزه اقتصادی برقرار نمی شود.
۲. ادامه چالش کسری بودجه
اقتصاد ایران سال هاست که با چالش کسری بودجه قابل توجه دست و پنجه نرم می کند. چالشی که افزایش قیمت ارز و تشدید تورم در ایران را به یکی از طبیعی ترین و طبیعی ترین پیامدهای آن تبدیل کرده و فشار زیادی را بر کل اقتصاد ایران و به ویژه مردم وارد کرده است.
این در حالی است که حداقل تا کنون سیاست قوی و معناداری برای مقابله با این وضعیت اتخاذ نشده و کسری بودجه در اقتصاد ایران همچنان رو به افزایش است و حتی برخی ارزیابی ها حاکی از آن است که کسری بودجه اقتصاد ایران در حال افزایش است. حدود ۴۰۰ هزار میلیارد تومان. در سال ۱۴۰۲ می تواند به بیش از ۶۰ درصد در سال ۱۴۰۳ برسد. موضوعی که از بحران بزرگی برای اقتصاد ایران خبر می دهد و می تواند سیل تورم و تورم را بیش از پیش افزایش دهد.
۳. بی برنامه بودن در حوزه اقتصاد
کشور ما سال هاست که هیچ استراتژی و گفتمان کلان اقتصادی ندارد. اقتصاد ایران آمیزهای از دستورالعملها و برنامههایی را دنبال میکند که گاه ماهیتی جزیرهای دارد و به نظر نمیرسد در کلیت خود نوعی انسجام ایجاد کند. در غیاب گفتمان و طرح واره اقتصاد کلان، دستگاه بوروکراسی نمی تواند منسجم باشد و به جای اینکه اقتصاد در مسیری مشخص و مشخص حرکت کند، به سادگی به سمت جلو حرکت می کند که گویی منتظر معجزه ای برای بهبود وضعیت است.
دولت در ابتدای دولت سیزدهم به صورت ویژه بر انجام جراحی اقتصادی در اقتصاد ایران تاکید کرد. با این حال خیلی زود این ایده به مجموعه ایده های مهجور اقتصادی ایران پیوست. باید پرسید چه اتفاقی می افتد که ایده مثبت و مفید اقتصادی خیلی زود کنار گذاشته می شود و به این نتیجه می رسد که بهتر است با دستور قبلی در فضای اقتصادی حرکت کنیم و وارد عمل شویم.
همچنین این سوال مطرح می شود که چرا با وجود سال ها افشاگری مبنی بر اینکه بانک ها در ایران دلالی و تجارت می کنند و از این طریق آسیب های جدی به اقتصاد وارد می کنند، این روند همچنان ادامه دارد و روز به روز انباشته می شود؟ در این حوزه بحران هایی رخ می دهد. چرا به جای رویکردهای فعال، انفعال در معادلات کنونی اقتصاد ایران وزن محوری دارد.
کارشناسان معتقدند تنها موضع گیری افراد و چهره های مختلف اقتصادی بدون طرح و برنامه چندان منطقی نیست و این ضرب المثل قدیمی را به ذهن متبادر می کند که «دهان با خوردن حلوا شیرین نمی شود».