صفر تا صد طرح جدید فروش ایران خودرو با قرعه کشی
طرح بزرگ فروش خودرو (خارج از سیستم یکپارچه) از چهارشنبه گذشته راه اندازی شد. به نظر می رسد بخش قابل توجهی از تقاضا غیرمصرفی و در راستای سرمایه گذاری باشد.
در طرح فروش جدید خودرو، اکثر محصولات تولیدی شرکت عرضه کننده به صورت فروش فوری (با قیمت قطعی) و پیش فروش (با قیمت نامشخص) عرضه می شود، محصولاتی که تفاوت زیادی و وسوسه انگیز بین آنها وجود دارد. قیمت کارخانه و بازار آنها این تفاوت قیمت انگیزه اصلی شهروندان برای شرکت در این طرح فروش است. البته متقاضیان را باید به دو دسته مصرف کننده واقعی و تاجر تقسیم کرد. در واقع این تفاوت قیمت هم برای مصرف کنندگان واقعی و هم برای کسانی که تقاضای غیرمصرفی دارند و به دنبال معامله هستند انگیزه ایجاد کرده است. طبق آمار غیررسمی تا ظهر پنج شنبه حدود یک میلیون نفر در طرح فروش خودرو شرکت کرده اند و با توجه به اینکه این طرح محدودیتی در تکمیل ظرفیت (با توجه به بسته شدن سایت فروش) ندارد و سایت فروش خواهد بود. تا تاریخ معینی باز باشد، رقم تقاضا قطعا بالاتر است. ثبت نام خواهد کرد
البته بانک ها نیز در نقش افزایش تقاضا ظاهر شده اند که اعلام کرده اند برای وکالت حساب متقاضیان به آنها اعتبار می دهند. بنابراین متقاضیان نیازی به تامین تمامی وجوه مورد نیاز انسداد (۲۳۰ میلیون تومان) ندارند و بخشی از آن توسط بانک ها تامین می شود. البته این پول به حساب خودروساز نمی رود و در بانک ها بلوکه می شود. اما تشخیص اینکه چقدر از تقاضای ثبت شده (بعد از بسته شدن سایت فروش) واقعی و چقدر غیرمصرفی و حدس و گمان است کار آسانی نیست و بعد از چند ماه می توان در مورد آن حدس زد. اما با توجه به تجربیات قبلی، از یک سو تفاوت قیمت کارخانه و بازار خودرو و تقاضای بالای مشارکت در طرح، می توان ادعا کرد که بخشی از این تقاضا غیرمصرفی و غیرمصرفی است. متقاضیان به دنبال سود کلان و یک شبه از این مکان هستند.
طبق گزارشی که هفته گذشته در همین صفحه منتشر شد، تقاضای واقعی خودرو در سال جاری در بهترین شرایط بیش از یک میلیون و ۲۰۰ هزار دستگاه نخواهد بود، هرچند سناریوی منطقی می گوید تقاضای واقعی در سال ۱۴۰۳ کمی بیشتر از یک میلیون واحد این در حالی است که تنها در عرض ۲۴ ساعت پس از شروع فروش خودرو حدود یک میلیون درخواست ثبت شده و تا آخرین روز ثبت نام قطعا بیش از این خواهد بود. در گذشته چندین میلیون نفر در طرح های فروش خودروسازان به صورت قرعه کشی شرکت می کردند که بسیار بیشتر از تقاضای واقعی بود. با اشاره به اینکه تقاضای واقعی خودرو در یک سناریوی منطقی کمی بیش از یک میلیون دستگاه است، تقاضای بیش از این غیرمصرفی تلقی می شود. از طرفی تفاوت قیمت بین کارخانه و بازار خودرو برای مصرف کنندگان واقعی و همچنین برای تجار و متقاضیان غیرمصرف جذاب است، شاید جذابیت بیشتری داشته باشد.
سود مصرف کننده واقعی از طرح های فروش خودرو این است که می تواند خودروی مورد نظر خود را با قیمتی کمتر از بازار تهیه کند. به عنوان مثال پژو ۲۰۷ در بازار آزاد ۶۵۰ میلیون تومان قیمت دارد در حالی که همین خودرو را می توان از کارخانه با قیمت ۴۷۰ میلیون تومان خریداری کرد. بنابراین اگر مصرف کننده واقعی دستش به خودروی مورد نظر با قیمت کارخانه برسد، ۱۸۰ میلیون تومان کمتر از بازار آزاد می دهد. از طرفی متقاضیان غیر مصرف کننده در صورت برنده شدن در قرعه کشی خودرو می توانند یک شبه با فروش آن در بازار آزاد به سود کلانی دست یابند. اختلاف قیمت فعلی کارخانه و بازار با توجه به تداوم سیاست قیمت گذاری دستوری و تاثیرگذاری بازار خودرو از تحولات سیاسی و قیمت ارز ممکن است در آینده افزایش یابد.
سیاست گذار در چهار سال گذشته از روش های مختلفی از قرعه کشی گرفته تا محدود کردن فروش به سامانه یکپارچه و حتی عرضه در بورس کالا برای فروش و قیمت گذاری خودرو استفاده کرده است. هدف سیاستگذار ایجاد عدالت در فروش (در واقع عدالت در توزیع رانت) از این طرح ها بود نه حذف رانت. بنابراین پس از چهار سال آزمون و خطا، جدول اجاره در بازار خودرو همچنان گسترده است و گمانه زنی ها برطرف نشده و قرار نیست تمامی خودروهای عرضه شده (در قالب طرح های فروش) به دست مصرف کنندگان واقعی برسند. به گفته فعالان صنعت خودرو و برخی کارشناسان، تا زمانی که سیاست قیمت گذاری اجباری ادامه داشته باشد، اختلاف قیمت کارخانه و بازار خودرو باقی خواهد ماند، بنابراین رانت و سفته بازی از بین نخواهد رفت. فروش خودروهای جدید (با تقاضای احتمال زیاد و فراتر از تقاضای واقعی) این پیام را به سیاست گذار خودرو در دولت جدید خواهد داد که ادامه سیاست قیمت گذاری دستوری به معنای ادامه رانت و تقاضای کاذب در بازار خودرو است. .
اگر سیاستگذار به همین منوال ادامه دهد، رانت و تقاضای کاذب همچنان میهمان شیطانی بازار خودرو خواهد بود و در صورت تصمیم به راندن آنها، مسیر حذف قیمت گذاری دستوری خواهد بود. اتفاقا وزیر پیشنهادی در برنامه های خود بر حذف قیمت گذاری دستوری اما به تدریج تاکید کرده است. محمد اتابک معتقد است حذف یکباره قیمت گذاری باعث التهاب در بازار خودرو می شود. بنابراین برای به حداقل رساندن عواقب آن باید به تدریج انجام شود. حداقل در دو دولت گذشته، سیاستگذاران می دانستند که قیمت گذاری دستوری نتیجه مثبتی در پی نداشته و منجر به توزیع رانت در بازار خودرو و حتی افت کمی و کیفی خودروها شده است، اما برای درمان این موضوع نرفته اند. درد اکنون که شاهد جدید علیه سیاست های تکلیفی در قالب خودروفروشی خودنمایی کرده است، این سیاستمدار جدید در دولت چهاردهم است که باید بین ادامه وضع موجود (کالا و رانت در بازار خودرو) و اصلاحات تصمیم گیری کند.
البته حذف اجباری قیمت گذاری خودرو به دلیل مانعی به نام انحصار کار ساده ای نیست، اما هماهنگی و همفکری ارکان مختلف بر این موضوع که ادامه سیاست قیمت گذاری دستوری نه به نفع مصرف کننده است و نه به نفع تولیدکننده می تواند حل شود. این چالش بزرگ در صنعت یک بار برای همیشه. و بازار خودرو کشور را حل کند.
اگرچه برای مشخص شدن تعداد دقیق متقاضیان طرح جدید فروش خودرو باید تا پایان این هفته منتظر ماند، اما شواهد و تجربیات قبلی نشان می دهد که همچنان تقاضای زیادی وجود خواهد داشت. با این فرض قوی و بسیار محتمل می توان دو نکته مهم را مطرح کرد. اولاً مشخص است که شهروندان تا پایان سال امید چندانی به افت قیمت در بازار خودرو ندارند و به عبارتی انتظارات تورمی آنها در این بازار بالاست. در واقع استقبال زیاد از طرح فروش فعلی که بخشی از آن پیش فروش (با قیمت روز) است نشان می دهد که شهروندان انتظار رشد قیمت در بازار خودرو را تا پایان سال دارند. این تصور هم در بین مصرف کنندگان واقعی و هم در بین غیر مصرف کنندگان وجود دارد. گروه اول با تصور اینکه قیمت در بازار خودرو و احتمالا حتی کارخانه بالا خواهد رفت، در طرح فروش فعلی شرکت کردند تا خودروی مورد نظر خود را با کمترین قیمت خریداری کنند.
گروه دوم با این فرض که قیمت خودرو در بازار آزاد حداقل تا پایان سال جاری افزایش می یابد، می خواهند با خرید به قیمت کارخانه از رانت موجود در بازار حداکثر سود را ببرند. (اعم از قیمت فعلی یا قیمت روز). با این حال، برداشت هر دو گروه از آینده بازار خودرو، رشد قیمت ها و مسائل سیاسی به ویژه انتخابات ریاست جمهوری آتی آمریکا (که نتیجه آن بر افزایش و کاهش انتظارات تورمی و قیمت ارز و البته خودرو تاثیر می گذارد) است. نقش مهمی در شکل گیری این ادراک دارند.
نکته دیگر این است که با افزایش عرضه، البته در آینده باید تقاضا کاهش یابد و قیمت نیز کاهش یابد، اما تجربه حداقل چهار سال اخیر نشان می دهد که با وجود عرضه حتی میلیونی، باز هم کاذب وجود دارد. تقاضا در بازار و قیمت تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار می گیرد. (حتی سیاسی) بالا و پایین می رود. حتی گاهی پیش آمده که با وجود عرضه، قیمت پایین نیامده و تنها سرعت رشد آن کاهش یافته است، موضوعی که نشات گرفته از اثربخشی بالای بازار خودرو (به عنوان محصولی که ناجی ارز شده است. ارزش در ایران) از بازار ارز و انتظارات تورمی.
این مشکل نشان می دهد که راهی که سیاست گذار در این سال ها رفته است (قیمت گذاری اجباری در هر شرایطی) و بی توجهی به درمان ریشه ای جوابگوی حل مشکل نیست و تا زمانی که این روش ادامه دارد، همان آش است و همان کاسه و یادآور قول معروف است که می فرماید بار کج به خانه نمی رسد.
با توجه به اینکه ظرفیت در نظر گرفته شده برای فروش خودروهای نو حدود ۱۲۰ هزار دستگاه است، می توان با یک محاسبه سرانگشتی مشخص کرد که از این فروش چه میزان رانت در بازار خودرو توزیع می شود. بر اساس محاسبات «دنیای اقتصاد» میانگین بازده قیمت فروش فعلی حدود ۲۵۰ میلیون تومان است. با ضرب این عدد در تقریبی ۱۲۰ هزار دستگاه خودرو، میانگین اختلاف قیمت کل کارخانه و بازار طرح فروش فعلی به نزدیک به ۳۰ هزار میلیارد تومان می رسد.