فروش بیرویه اوراق، رکود بازار سرمایه را عمیقتر میکند
بورس اوراق بهادار تنها نتیجه جنگ نیست. بحران اعتماد و بی تاب ساختاری در محل کار است.
این کارشناس بازار سرمایه گفت: تجمع چالش های ساختاری مانند اختلالات انرژی ، خرابی برق ، نوسانات ارزی و دستورالعمل های گرامری نیز اعتماد سرمایه گذاران را محکم کرده است.
Soheila Naghipour ، کارشناس بازار سرمایه ، در مصاحبه ای با بورس اوراق بهاداربا توجه به آخرین کاهش در بورس اوراق بهادار ، ریشه این کاهش نه تنها در تنش های ژئوپلیتیکی بلکه در تجمع چالش های ساختاری مانند اختلالات انرژی ، خرابی برق ، نوسانات ارزی و دستورالعمل های گرامری نیز بحران اعتماد به نفس سرمایه گذار را محکم کرده است.
با توجه به آخرین کاهش شاخص بورس سهام تهران ، کارشناس بازار سرمایه توضیح داد: “سؤالات مهمی در بین سرمایه گذاران وجود دارد که آیا این کاهش فقط به دلیل تنش های ژئوپلیتیکی ، به ویژه آخرین جنگ شش روزه و نگرانی در مورد درگیری های جدید یا ریشه های عمیق تر در اقتصاد ایران است.”
وی گفت: “بررسی دقیق از وضعیت نشان می دهد که وضعیت فعلی محدود به عوامل خارجی نیست ، بلکه نشانه های بحران اعتماد به بازار سرمایه است.”
نقیپور بر تأثیرات مستقیم جنگ و عدم اطمینان سیاسی بر بازار و تقویت جریان سرمایه تأکید کرد: “با این حال ، نمی توان مضرات ساختاری اقتصاد ایران را نادیده گرفت.” به ویژه ، اختلالات انرژی و اختلالات مکرر برق که باعث ایجاد صنایع بزرگ مانند ایران Khodro و Saipa شده و زنجیره تأمین و سودآوری شرکت را برای چند روز تحت فشار قرار داده است.
وی گفت: “این مشکلاتی که قبل از تنش های اخیر وجود داشته است باعث کاهش اعتماد سرمایه گذاران به نمایندگی بازار از طریق عرضه بازار شده است.” نوسانات ارزی و کسری بودجه دولت به عنوان عوامل داخلی پایه و اساس تشدید بحران است.
نقیفور دریافت که بازار سهام نه تنها نتیجه جنگ است ، بلکه محصول انباشت چالش های ساختاری است که باعث تضعیف اعتماد سرمایه گذاران می شود و گفت: “بهبود این وضعیت ، اصلاح انرژی و افزایش زیرساخت ها مهم است.”
وی افزود: “در سالهای اخیر ، بازار سرمایه ایران رکود عمیقی پشت سر گذاشته است ، و تقویت تحریم های قریب به اتفاق در سالهای اخیر فشار جدی به اقتصاد کشور وارد کرده است ؛ به طوری که نرخ تورم به سطح بالایی رسیده است.
کارشناس بازار سرمایه ادامه داد: دولت و بانک مرکزی ادامه تورم بالا در تنگناهای پی در پی و آنها را مجبور به استفاده از دستورالعمل هایی از قبیل نرخ بهره بالا ، سرکوب نرخ ارز و اجرای قیمت های گرامری برای کنترل بحران کردند. اگرچه این اقدامات با هدف ادغام اقتصاد کلان است ، اما به گفته نقیپور ، وی ناخواسته بازار سرمایه را در رکود اقتصادی گرفت.
نقیپور گفت: “نرخ بهره بالا سرمایه گذاری شرکت های سهام را افزایش داده و با افزایش هزینه های تأمین مالی ، بازده مورد انتظار سرمایه گذاران را کاهش داده است.”
وی افزود: سرکوب نرخ ارز ، به ویژه برای شرکتهای با صادرات ، حاشیه سود را به جلو سوق داده و جذابیت سهام این شرکت ها را کاهش می دهد. علاوه بر این ، قیمت گذاری گرامری با تحمیل محدودیت های صنعت ، اعتماد سرمایه گذاران در پایداری شرکت ها را تضعیف کرده است.
به گفته نقیپور ، این “مثلث سیاسی” بازار سهام را در دام رکود اقتصادی تحت الشعاع قرار داده و نقش و جذابیت بازار را کاهش داده است. وی بر لزوم تجدید نظر در سیاست های اقتصادی ، کاهش فشار گرامری و تثبیت متغیرهای بزرگ به منظور خارج شدن از وضعیت فعلی تأکید کرد و هشدار داد: در غیر این صورت بازار سرمایه در رکود است. وی همچنین گفت که فروش اوراق بهادار در وضعیت فعلی اقتصاد ایران ، که به بورس اوراق بهادار وصل شده است ، تأثیرات زیادی بر بازار داشته است.
با توجه به تأثیرات انتشار دولت بر بازار سهام ، کارشناس بازار سرمایه گفت: “مسئله اوراق بهادار به عنوان ابزاری برای تأمین اعتبار کسری بودجه ، نقدینگی بازار را به خود جلب کرده و می تواند فشار بر نقدینگی سهام را افزایش دهد.” وی گفت: “این باعث می شود سرمایه گذارانی که در جهت بازده تضمین شده حرکت می کنند ، که در نهایت منجر به کاهش مسئله سهم و کاهش بیشتر در بورس سهام می شود.” نرخ بهره بالا همچنین هزینه های تأمین مالی شرکت های سهام را افزایش داده و بر سودآوری آنها تأثیر گذاشته است.
وی گفت: “از طرف دیگر ، اقتصاد ایران با چالش های ساختاری مانند تورم شگفت انگیز ، تحریم های قریب به اتفاق و بی طرفی مالی روبرو است.” این شرایط ظرفیت تأمین مالی دولت را توسط بازار بدهی محدود می کند و حجم اوراق بهادار را افزایش می دهد ، در حالی که توانایی بازپرداخت بدهی های دولت قبلی می تواند عدم اعتماد به نفس سرمایه گذاران نسبت به این ابزارها را محکم کند.
نقیپور به محدودیت های بازار بدهی ایران اشاره دارد و گفت: “به دلیل عمق پایین و مشارکت محدود سرمایه گذاران نهادی ، بازار بدهی این کشور نمی تواند مقادیر زیادی اوراق بهادار را به خود جلب کند.” به گفته وی ، دولت باید تعادل بین تأمین اعتبار از طریق بازار بدهی را حفظ کرده و از بازار سرمایه حمایت کند. در غیر این صورت ، فروش غیر ضروری اوراق بهادار می تواند بازار سهام را بدتر کند و اعتماد سرمایه گذاران را تضعیف کند.