ترندهای روز

فریدون فروغی: حاضرم خوانندگی را ترک کنم

پایگاه خبری تحلیلی افق میهن (ofoghmihan.ir):

«زندون دل» نام ترانه ای بود که در پایان مرداد در سال ۱۳۵۱ طرفداران زیادی پیدا کرد و صفحه آن به یکی از پرفروش ترین صفحات آن روزها تبدیل شد. فریدون فروغی خواننده این ترانه در آن زمان ۲۲ سال داشت و ۹ سال در عرصه موسیقی و خوانندگی فعالیت داشت اما تا تابستان سال ۱۳۵۱ با اینکه نزدیک به یک دهه از عمر حرفه ای خود را در موسیقی سپری کرده بود. معروف نبود، یک اتفاق ناگهانی باعث شد که از گمنامی بیرون بیایند و به یک نام آشنا تبدیل شوند. این اتفاق اختلاف و عصبانیت «داریوش» و «کیوان» خوانندگان برنامه ششم و هشتم سیما بود. پس از آن فرشید رمزی، کارگردان این برنامه، برای پرکردن جای خالی آنها، گروه جدیدی از ۶ و ۸ را تشکیل داد و فریدون فروغی از بین خوانندگانی که در این گروه جدید شروع به کار کردند، استخدام شد. خبرنگار مجله زن روز در همان روزها و به بهانه شهرت با فریدن فروغی مصاحبه ای انجام داد که در شماره ۴ به چاپ رسید. شهریور ۵۱ چاپ شده در مجله فوق الذکر. مشروح این گفتگو را در ادامه می خوانید:

فریدون فروغی: حاضرم خوانندگی را کنار بگذارم

کار با تلویزیون را چگونه شروع کردید؟

یک روز برای ملاقات با یکی از دوستانم به تلویزیون رفتم و در آنجا به من پیشنهاد شد که در گروه ششم و هشتم شرکت کنم و پذیرفتم. پیش از این ۹ سال فعالیت هنری داشتم و مراحل مختلف از خواندن ترانه های گلپایگانی تا نواختن پیانو، جاز و گیتار و خواندن آهنگ های خارجی را بدون مزه شهرت طی کردم. اما بعد از چندین بار اجرای برنامه در تلویزیون و به خصوص بعد از اجرای آهنگ زنده دل به شهرتی رسیدم که هیچ وقت آرزوی آن را نداشتم و انتظارش را نداشتم!

اگر به دنبال شهرت نبودید پس چرا حرفه خوانندگی را افق میهن کردید؟

تقریبا بچه بودم که به این کار مبتلا شدم و نمی توانستم آن را کنار بگذارم. من حتی به سختی تحصیلاتم را تا مقطع دیپلم به پایان رساندم، در حالی که عشق من به تحصیل بسیار قوی تر از عشق من به موسیقی بود.

حالا که موفق شدید و جایی برای خودتون در بین خوانندگان روزانه باز کردید، درباره آینده خود چه فکر می کنید؟

می خواهم ادامه تحصیل بدهم چون خوانندگی حرفه قابل اعتمادی نیست. مردم امروز به یک خواننده لطف می کنند و فردا به او پشت می کنند. نمونه های متعددی از این افت و خیز را در سال های اخیر با خوانندگان مختلف دیده ایم. ضمن اینکه در کشور ما هنوز گروهی به خواننده به عنوان خواننده نگاه می کنند و نمی توان روی این حرفه به عنوان یک شغل جدی حساب کرد. البته فعلا تا زمانی که مردم صدایم و آهنگ هایم را دوست داشته باشند به خوانندگی ادامه می دهم، اما علاقه زیادی دارم که بتوانم در عین هنرمندی به تحصیلاتم ادامه دهم.

فریدون فروغی: حاضرم خوانندگی را کنار بگذارم

ازدواج وسط شما چطور؟ به نظر شما نان را تا زمانی که فر داغ نشده باید پخت؟ مثل «کیوان» خواننده قبلی ۶ و ۸ که معروف شد با نادیا ازدواج کرد.

او هنوز از من خیلی عقب است چون مدتی است ازدواج کرده و طلاق گرفته ام!

عجب! چرا اینقدر عجله؟!

دنیای ما دنیای سرعت است. من و او فقط ۹ ماه با هم زندگی کردیم و با اینکه عاشق هم بودیم و هنوز هم هستیم از هم جدا شدیم.

دلیل

راستش را بخواهید نمی دانم، یعنی هنوز به کارش برخورد نکرده ام. فکر می کردم وقتی دو نفر همدیگر را دوست داشته باشند همه مشکلات حل می شود و مشکلی بین آنها وجود نخواهد داشت اما بعد از ازدواج متوجه شدم موضوعی به نام تفاهم مهمتر از عشق است. ما همدیگر را می پرستیم، اما همدیگر را درک نمی کردیم. همسرم با دانستن این که خواننده هستم مرا به همسری پذیرفته بود، اما مدام به من می نالید که اگر دوستش دارم، این حرفه را رها کنم و خوانندگی را کنار بگذارم. من آماده بودم و هنوز هم آماده بودم که این شغل را ترک کنم، به شرطی که شغل دیگری با درآمد کافی برای زندگی خودم و همسرم داشته باشم، اما کار کجاست؟ به جوان فارغ التحصیل که عادت به خرج کردن دارد چه شغلی می دهند تا درآمدش کفاف مخارجش را بدهد؟

اگر به چنین شغلی دست پیدا کنید، آیا حاضرید دوباره با همسرتان ازدواج کنید؟

قطعا من زیاد به شهرت و خوانندگی وابسته نیستم و هنوز هم همسرم را دوست دارم و فکر نمی کنم با او کار بدی کرده باشم. عیب دختر و پسر ایرانی این است که در دوران ازدواج با یکدیگر روراست نیستند و اغلب با هم بازی می کنند. این دو نامزد همیشه در تعاملات خود خودنمایی می کنند و هر دو آراسته و آراسته هستند. بعد از ازدواج ناگهان این رنگ و روغن از بین می رود و هر کدام دیگری را با چهره واقعی خود می بینند. همسرم قبل از ازدواج می دانست شغل من چیست و پس از اطلاع از این موضوع جواب بله را داد اما به محض اینکه خرگوش از روی پل رد شد شروع به گلایه کرد و مدعی شد که از کار من متنفر است. محیط زیست چه کاری می توانستم انجام دهم؟ جز آواز خواندن نمی توانستم کاری انجام دهم. با بن بست مواجه شدم و راهی جز طلاق برایم نمانده بود!… حالا اگر شغلی با درآمدی معادل درآمد فعلی ام پیدا کنم، فوراً خوانندگی را کنار می گذارم و اولین کارم پیشنهاد ازدواج خواهد بود. همسرم برای دومین بار…

از کار و آهنگ های جدیدتان بگویید؟

همونطور که میدونید اولین آهنگ من که تو پیج بود “زندون دل” بود که شعر و شعرش توسط “ویلیام” سروده شده بود. البته قبل از آن صفحه آدمک با صدای من اجرا می شد اما آن زمان من معروف نبودم و همین آهنگ باعث شد نام فیلم آدمک از اسم من بیشتر شود!

دیگر با گروه ۶ و ۸ تلویزیون برنامه اجرا نمی کنید؟

من آنقدرها کار گروهی را دوست ندارم.

چه آهنگ جدیدی در کیف داری؟

غم به تنهایی تو را تسخیر می کند آهنگ جدید ویلیام و شعر از آرش است. دو آهنگ دیگر هم دارم که خودم ساختم یکی به نام «کزک پا» و دیگری «کوچه پیچک».

و نظر شما در مورد آهنگسازان؟

برخی از آنها که معروف هستند هنوز نت اول را ننوشته اند و در فکر هستند که چه زمانی پولشان را می گیرند!… اما آهنگسازان جوان کارشان را بیشتر دوست دارند. من با آهنگساز خاصی کار نمی کنم و برایم مهم نیست که معروف باشد یا نه. من آهنگ را افق میهن می کنم نه آهنگساز!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا