قاتل شوهرخواهر در یک قدمی چوبه دار
نام این مرد که از چوبه دور نیست یک روز ساعت چهار صبح آبان در سال ۱۴۰۰ در پرونده قتل در شعبه دوم بازپرسی بازپرسی دادسرای جنایی تهران به ثبت رسید. همان روز به بازپرس قتل پایتخت اطلاع داده شد که مردی میانسال در منزلش در جنوب تهران مجروح شده و با جراحات ناشی از ضربات چاقو و قمه به بیمارستان منتقل شده و جان خود را از دست داده است.
وقتی تحقیقات جنایی از همسر مقتول آغاز شد، این زن گفت: من و شوهرم با هم درگیری داشتیم. برادرم فرهاد متوجه ماجرا شد و همان شب با دو نفر از دوستانش به خانه ما آمد و با شوهرم درگیر شد. برادرم با شوهرم درگیر شد و او را مجروح کرد. چهار نفری شوهرم را بردیم بیمارستان و آنها فرار کردند.
در ادامه تحقیقات پلیس به دنبال متهمان بود که در نهایت چند روز بعد دستگیر شدند. برادر همسر مقتول و دو تن از دوستانش به اتهامات خود اعتراف کردند. فرهاد گفت: خواهرم مدت ها با شوهرش درگیری داشت. شب حادثه خواهرم دوباره تماس گرفت و گفت با شوهرش دعوا کرده است. خیلی ناراحت بود. من هم عصبانی شدم و با دوستانم به خانه خواهرم رفتیم. وقتی به آنجا رسیدیم دامادمان همچنان با خواهرم درگیر بود که من با دیدن این صحنه عصبانی شدم و با قمه ای که متعلق به مقتول بود به او زدم و فرار کردم. پس از آن سرگردان شدیم تا اینکه دستگیر شدیم.
با اعترافات فرهاد و دو همدستش، تحقیقات ادامه یافت و در پایان تحقیقات، پرونده برای محاکمه به شعبه دهم کیفری استان تهران ارجاع شد. والدین مقتول که دختر و پدر و مادر مقتول بودند خواستار قصاص شدند. در پایان محاکمه برادر زن و دو دوستش، فرهاد به قصاص و دو متهم دیگر هر کدام به ۱۰ سال زندان محکوم شدند. پس از آن پرونده در شعبه چهل و هشتم دیوان عالی کشور مورد رسیدگی قرار گرفت و آرای صادره جهت ارجاع به شعبه دوم بازپرسی دادسرای امور جنایی تهران جهت اجرای حکم تایید شد.