قیمت دلار از قیمت تعادلی آن بیشتر شده؛ انتظارات نسبت به آینده اقتصاد منفی است
مهدی دارابی ، یک متخصص در بازار ارز ، در تجزیه و تحلیل عملکرد بازار ارز در سال گذشته و چشم انداز آینده آن ، عوامل مؤثر در نوسانات نرخ ارز ، از جمله نادر اقتصادی ، انتظارات تورم و وقایع سیاسی را ذکر کرد. وی همچنین به تأثیر سیاست های دولت مانند ممنوعیت واردات و تغییرات ساختاری در بازار ارز پرداخته و پیش بینی کرد که در صورت انتظارات منفی ، نرخ ارز همچنان افزایش می یابد. دارابی بر لزوم اصلاحات اقتصادی و تعدیل انتظارات تورمی برای دستیابی به ثبات در بازار ارز تأکید کرد.
مهدی دارابی ، یک کارشناس بازار ارز ، در مصاحبه ای با اقتصاد آنلاین گفت: “سال گذشته ، آنچه در بازار ارز اتفاق افتاد و افزایش نرخ دلایل مختلفی داشت.” متأسفانه ، روند کاهش ارزش ارز ملی به دلیل انتظارات نادر و تورم اقتصادی ادامه دارد و ما شاهد چرخه پرش ارز در چرخه تثبیت شده ایم که طی پنج تا شش سال گذشته دیده ایم. به نظر من وقایع سیاسی تأثیر قابل توجهی در نرخ ارز داشته است. بخش دیگر دلایل اثرات داخلی و سایر مواردی است که همیشه وجود داشته اند. همچنین تعدادی از نتایج سیاست ، مانند محدودیت های واردات ۱-۵ ، ممنوعیت واردات در برابر صادرات غیر نفتی و تغییرات ساختاری که رخ داده است ، وجود دارد. اینها همچنین بر نوسانات بازار ارزی تأثیر گذاشته است ، اما اینها به صورت متقاطع بوده و به عنوان دو عامل قبلی (انتظارات نادر اقتصادی و تورم) تأثیر قابل توجهی داشته اند.
وی افزود: نرخ ارز که اکنون در بازار غیررسمی شاهد آن هستیم بالاتر از روند بلند مدت و تعادل آن است ، زیرا انتظارات نسبت به آینده اقتصاد منفی است. ” همچنین مربوط به عدم قطعیت در اقتصاد ما است. سال آینده ، اگر این انتظارات منفی که اکنون شکل گرفته اند واقعیت باشند ، نرخ ارز روند فعلی خود را ادامه می دهد. اما اگر در آینده مشخص باشد که این انتظارات بیش از حد منفی هستند و با واقعیت مطابقت ندارند ، نرخ ارز به روند طولانی مدت خود باز می گردد.
مهدی دارابی ادامه داد: “آنچه من فکر می کنم در شکل گیری این انتظارات بسیار مؤثر است ، فروش نفت و دسترسی به ارز از فروش نفت است.” به نظر من ، اگر فروش نفت ادامه یابد و اعتقاد به فعالان اقتصادی منتقل شود که ما در فروش نفت مشکلی نداریم ، انتظارات تنظیم می شود و این یکی از متغیرهای اصلی در شکل گیری انتظارات است. متغیر اصلی دیگر موضوعات سیاسی است. نکته قابل توجه این است که بسیاری از آنها با سالهای ۱ و ۲ با سالهای ۱ و ۲ مقایسه می شوند ، اما وضعیت ما به مراتب بهتر از سالهای ۱ و ۲ است. یادگیری ما بسیار افزایش یافته است و صادرات ، واردات و دور زدن تحریم ها بهبود یافته است.
وی تأکید کرد: دیگر شوک ارز ناشی از ادغام طولانی مدت نرخ ارز که در سالهای ۱ تا ۲ در این دوره دیدیم وجود ندارد و نباید انتظار داشته باشیم که در سالهای ۱ و ۲ نوسانات شدید را تجربه کنیم. اما برای متوقف کردن این روند طولانی مدت ، باید بسیاری از مراحل کوتاه مدت برداشته شود. روند کاهش ارزش ارز ملی ناشی از بلایای کلان اقتصادی و مشکلات اساسی در اقتصاد است. عامل دوم انتظارات تورم است که شکل گرفته است. اگر این دو عامل کنترل نشوند ، متأسفانه روند بلند مدت نرخ ارز که در پنج تا شش سال گذشته دیده ایم ادامه خواهد یافت.
دربی در ادامه گفت که کنترل این انتظارات و حل و فصل ناپایدار کار آسانی نیست و ابعاد جدی اجتماعی و سیاسی دارد ، با بیان اینکه باید توجه داشت که با ادغام نرخ ارز ، نرخ ارز با صفر حاصل نمی شود. فعالان اقتصادی ، همانطور که همیشه باهوش بوده اند ، می دانند که انتظارات تورم آنها تا زمانی که اقدام واقعی در زمینه اصلاحات اقتصادی و چشم اندازهای مثبت اقتصادی صورت نگیرد ، تعدیل نمی شود. فقط با تصویب صحیح و اختصاص ارز می تواند به ادامه چرخه تثبیت و بدتر از رشد یکنواخت و پایدار ارز کمک کند.
وی گفت: “این بازار می تواند در ابعاد مختلف مورد بررسی قرار گیرد.” از نظر فنی و ساختاری ، به نظر من ، این بازار گامی بسیار خوب و مثبت برای ایجاد بازار مبادله (مبدل) است. Exchange Market فرصت های خوبی را برای سازنده بازار فراهم می کند و گامی به جلو برای رهبری قیمت به بازار رسمی است. اما از نظر سیاست ، بانک مرکزی تحت فشار مختلفی قرار دارد و تا حدی باید به آن داده شود ، اما هنوز هم دستکاری قیمت را انجام می دهد. توجه به این نکته حائز اهمیت است که دستکاری قیمت با قیمت گذاری دستوری متفاوت است.
دستکاری به معنای دستکاری است که با محدود کردن تقاضا در بازار ارزهای تجاری و سیاست های اعمال شده برای صادرکنندگان عمده اجرا می شود. البته ، ما باید درک کنیم که بانک مرکزی تحت فشار اساسی است ، اما امیدوارم که این کاهش یابد. به نظر من ، این قابل حل است ، اما تا آن زمان ما باید حداقل صادرکنندگان خرد را آزاد کنیم تا ارز خود را مطابق رویه های قبلی آزاد کنیم. پس از رسیدن بازار ارزهای تجاری به بلوغ رسیده و نواقص ساختاری آن اصلاح شده است ، می توان صادرکنندگان خرد را نیز معرفی کردند. به طور کلی ، بازار ارز تجاری از نظر ساختاری قابل دفاع است و گامی مثبت است ، اما قطعاً به اصلاحات نیاز دارد.
وی گفت: “با توجه به فشار خارجی ، بانک مرکزی هنوز نتوانسته است نرخ ارز در این بازار را به طور کامل تنظیم کند.” به نظر من ، ما باید به بانک مرکزی اجازه دهیم که این کار را انجام دهد و از آن پشتیبانی کند تا فشار از شانه بانک مرکزی را از بین ببرد. در مورد انحصار ارز ، دشوار است که بگوییم با توجه به فشار سیاسی و گروه های فشار بر بانک مرکزی و دولت ، انجام این کار در شرایط فعلی بسیار دشوار است.
دارابی گفت: “از نظر اقتصادی ، ارز انحصاری خاص نیست و برای از بین بردن دستکاری قیمت ها و دستکاری عرضه و تقاضا در بازار ارزهای تجاری کافی است تا انحصار شود.” آواز به معنای داشتن نرخ در بازار رسمی است. در غیر این صورت ، ما همیشه با بازار غیررسمی تفاوت حاشیه ای خواهیم داشت که طبیعی است و به دلیل تفاوت بین دو بازار. در بازار ارز ، تقریباً بدون مداخله بانک مرکزی می بینیم که نرخ ها به نرخ حاشیه ای از بازار غیررسمی نزدیک می شوند و به نوعی منجر به بازار غیررسمی می شوند. انحصار ارز هیچ کاری برای انجام دادن ندارد ، اما مانند سایر بازارهای ایران ، اصل قیمت و قوانین بازار باید توسط همه نهادهای حاکم ، از جمله مجلس ، قوه قضاییه و دولت پذیرفته شود.
این کارشناس ارز در پایان سخنان خود گفت: “همه این نهادها باید پارادایم را تغییر داده و از مبارزه با قیمت جلوگیری کنند.” البته این به معنای رها کردن بازاریابی نیست ، زیرا برخی از مخالفان به اشتباه ادعا می کنند که پذیرش مکانیسم قیمت به معنای دخالت در دولت و رها کردن بازاریابی است. این ادعا کاملاً اشتباه است. در کلیه بازارهای مالی و دارایی ، وجود یک بازاریاب بسیار مهم است و یکی از ستون های بازار است ، اما نباید به شکل مداخلات قیمت باشد.