لشکر دکترهای بیکار؛ 70 درصد فارغالتحصیلان مقطع دکتری در جستوجوی کار هستند
آخرین آمار حاکی از بیکار بودن ۷۰ درصد فارغ التحصیلان مقطع دکتری است. چندی پیش طاها رمضانی مدیرکل دفتر سیاست گذاری و توسعه اشتغال این آمار را تایید کرد. زهرا نژاد بهرام فعال سیاسی اصلاح طلب اخیرا بیکاری فارغ التحصیلان دکتری را نگران کننده دانسته و هشدار داده است: نمایندگان به فکر پنج هزار دکتری بیکار باشند.
افق میهن به نقل از دنیای اقتصاد، اگر چند سال گذشته را مرور کنیم در سال ۱۳۹۳ بود که مسعود شفیعی رئیس دانشگاه فنی و حرفه ای گفت: ۸۰ درصد افراد جامعه مایل به ادامه تحصیل هستند و این باعث شده است که شاهد افرادی باشیم که دارای مدرک دکترا هستند اما بیکار هستند.” وی با استناد به آمار ۷۰ درصدی فارغ التحصیلان کشورهای پیشرفته مدعی شد: در کشورهای دیگر پس از اخذ مدرک اول دانشگاهی وارد بازار کار می شوند و سپس زندگی مشترک را آغاز می کنند اما در ایران ۸۰ درصد افراد به تحصیل ادامه می دهند. و این باعث شده که شاهد افراد دارای مدرک دکترا اما بیکار در جامعه باشند.»
این تنها یک مورد از صدها تذکر و تذکر و تحلیل کارشناسی است که در حد حرف مانده و به نتیجه نرسیده است. یکی از فارغ التحصیلان رشته مخابرات به «دنیای اکونومیست» گفت: در سال ۱۳۹۷ از دانشگاه تهران فارغ التحصیل شدم به امید فعالیت در پروژه های بزرگ، اما متاسفانه در چند سال گذشته بسیاری از پروژه ها مسکوت مانده اند و از سوی دیگر ، رابطه تغییر کرده است.” گرفته است. از طرفی کارفرمایان ترجیح می دهند از نیرویی استفاده کنند که مدرک تحصیلی پایین تری دارد و در نتیجه می توان دستمزد کمتری برای آن پرداخت. البته این بخشی از مشکلات ماست.»
کدام اول آمد، مرغ یا تخم مرغ؟
بسیاری بر این باورند؛ بسیاری به این دلیل که کار یا برنامه ای ندارند. آنها به دنبال ادامه تحصیل و تحصیل در مقطع دکتری هستند. برخی دیگر برخلاف آنها می گویند که مدرک دکترا توقعات را بالا می برد و کاریابی برای فارغ التحصیلان دکتری سخت می شود. روایات این افراد ما را به این سوال سوق می دهد که آیا بیکاران در مقطع دکتری تحصیل می کنند یا دانشجویان دکترا بیکار می شوند؟ نمونه ای از سوال قدیمی، “کدام اول آمد، مرغ یا تخم مرغ؟” یک سوال قدیمی که به نظر می رسد هرگز پاسخ داده نشده است. البته این ماجرا جنبه دیگری هم دارد. به نظر می رسد جامعه از آن دوران آرمانی گذشته است که جویندگان علم و دانش به دنبال پاسخی برای پرسش ها و اندیشه های ذهنی خود بودند و به همین دلیل به تحصیل ادامه می دادند.
روزی روزگاری هر پایان نامه دکتری می توانست دردی را درمان کند، اما امروزه به یک معضل جدی تبدیل شده است. سال گذشته محمدعلی ذوالفیگل وزیر علوم با افتخار اعلام کرد: در اوایل انقلاب کل دانشجویان کشور ۱۷۰ هزار نفر بود و در حال حاضر ۳ میلیون دانشجو در حال تحصیل هستند که ۳۰ درصد آنها را دانشجوی کارشناسی ارشد تشکیل می دهند و به نظر می رسد که این آمار باید حکایت از پیشرفت در حوزه آموزشی داشته باشد اما بسیاری از کارشناسان علوم اجتماعی در همان زمان گفتند برنامه شما برای ۳۰ درصد تحصیلات تکمیلی چیست؟روزنامه اطلاعات نیز نوشت: به جای اینکه به رشد کمی دانشگاه افتخار کنید. و دانشجویان، قصد دارند کاری کنند که جوان فارغ التحصیل بیشتر از کارگر کم سواد به خاطر بیکاری پشیمان نشود.»
امید علیزاده یکی از فارغ التحصیلان رشته مدیریت توسعه که چهار سال است بیکار شده است به «دنیا اختزد» می گوید: شاید اگر می دانستم ظرفیت کاری برای این رشته وجود ندارد، تصمیم دیگری می گرفتم. و حتی رشته دیگری را مطالعه کردم اما متاسفانه در رشته انتخابی راهنمایی مناسبی از سوی مسئولین مربوطه صورت نگرفت و یا اطلاع رسانی گسترده ای صورت نگرفت به همین دلیل راهی را انتخاب کردم و هزینه آن را پرداخت کردم که با شکست و اعصاب تمام شد.
بدون ایده، بدون تحقیق به دلیل بیکاری
بر اساس آمار، تصویر کنونی جامعه ایران این است; جمعیت بیش از ۸۸ میلیون نفری حدود ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار دانشجو دارد و تقریباً ۴ درصد جمعیت کشور را دانشجویان تحصیلات تکمیلی تشکیل می دهند. تعداد شرکت کنندگان در آزمون دکتری در سال ۱۴۰۲ ۱۶۹۹۶۴ نفر بوده است. اگرچه این رقم نسبت به سال ۱۴۰۱ اندکی کاهش یافته است، اما تعداد بیکاران این فاز در دو سال متوالی همچنان ۵ هزار نفر است و مشکلات این قشر در حال چرخش است.
جلال کریمیان کارشناس آموزش به «دنیای اقتصاد» می گوید: اگرچه افزایش تعداد دکتری در بسیاری از کشورها با چالش هایی همراه است، اما در ایران، زیرا سیاست های دولت نمی تواند بازار اشتغال بسیاری از افراد را پس از فارغ التحصیلی در مقطع کارشناسی ارشد بهبود بخشد. مدرک و دکترا. «فضای شغلی کافی وجود ندارد.» او بسیاری از این مطالعات را نه در تلاش دانشجویان برای ایده پردازی یا تحقیق، بلکه برای جلوگیری از اتلاف وقت به دلیل بیکاری می داند. در مقطع دکتری مشکل بیکاری این افراد حل نمی شود، اما بدتر از گذشته باقی می ماند؛ زیرا مردم حتی پس از گرفتن دکتری هم نمی توانند برخی از مشاغل را بپذیرند.کریمیان مشکل افزایش دانشجویان دکتری را به عوامل متعددی نسبت می دهد که از جمله آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد. علل روانی و نبود بازار کار
مهندسی بیشترین شغل را دارد، تاریخ کمترین!
گفته می شود حدود ۴۲ درصد از بیکاران کشور دارای مدرک دانشگاهی هستند. کارشناسان آموزشی این موضوع را عامل بسیاری از مهاجرت ها و فرار مغزها از کشور می دانند. آنها می روند تا یک فرصت طلایی در کشور دیگری بدست آورند و به آرزوهایشان برسند. به گفته محمدسعید سیف، مدیرکل دفتر ارتباط با جامعه و صنعت وزارت علوم، رشته های عمران با ۹۴.۵۲ درصد و مهندسی کامپیوتر با ۸۸.۹۰ درصد بالاترین نرخ اشتغال و پرطرفدارترین رشته ها را به خود اختصاص داده اند. بازار کار در مقطع دکتری مهندسی برق، حقوق، فیزیک، مهندسی مکانیک، اقتصاد، حسابداری، شیمی، روانشناسی، تاریخ، آموزش زبان انگلیسی و مهندسی هوافضا رشته هایی هستند که موقعیت شغلی بهتری نسبت به سایر رشته ها دارند.
این در حالی است که رشته های تاریخ ۶۱.۱۱ درصد و آموزش زبان انگلیسی ۶۰ درصد کمترین میزان اشتغال را در این مقطع دارند. بر اساس آمار ذکر شده، دانشگاه های «دولتی» بیشترین سهم اشتغال فارغ التحصیلان مقطع دکتری را به خود اختصاص داده اند. در این میان دانشگاه الزهرا در رتبه اول قرار دارد و پس از آن دانشگاه قم، پژوهشگاه صنعتی سهند، دانشگاه علامه طباطبایی، دانشگاه یزد، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، علم و صنعت، دانشگاه زابل، پژوهشکده صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی، شهید موسسه علوم باهنر کرمان. و صنایع دریایی خرمشهر، مازندران، یاسوج، ولیعصر رفسنجان و صنعتی اصفهان در رتبه های بعدی قرار دارند. جالب اینجاست که با وجود اینکه رشته های انسانی بیشترین دانشجوی دکترا را دارد، امکان یافتن شغل در آن وجود ندارد.
بازنگری اساسی؛ اقدام به تعویق افتاد
اگر بخواهیم سوابق بیکاری دانشجویان دکتری را بررسی کنیم ممکن است به اواخر دهه ۸۰ برگردد و اوج آن در دوره ریاست جمهوری روحانی باشد. دقیقاً زمانی که مجتبی شریعتی نیاسر معاون سابق آموزشی وزارت علوم آمار ۱۰۰ هزار فارغ التحصیل دکتری در کشور را اعلام کرد و هشدار داد: این آمار بیش از نیازهای کنونی جامعه است و باید اصولی وجود داشته باشد. بررسی تناسب جذب دانشجوی دکتری با نیاز جامعه.» هشداری که همچنان داده می شود و به نظر می رسد تا امروز بازنگری صورت نگرفته است و این سوال باقی است که چه باید کرد؟ کریمیان راه برون رفت از این وضعیت را محدود کردن مجوزهای تحصیلات تکمیلی در دانشگاه هایی که مرجع نیستند، می داند: «حذف برخی از رشته های دانشگاه ها و کاهش ظرفیت ها از دیگر راهکارهاست، از طرفی دکتری برای برخی افراد تبدیل به یک تجارت شده است. و رونق این کسب و کار باعث تشدید علاقه مردم به ادامه تحصیلات تکمیلی می شود.مسئولین اجازه ندهند دوره دکتری بدون حساب و کتاب برگزار شود.
وی همچنین بر این باور است که دولت و شرکت های وابسته به آن باید تصمیم جدی برای استخدام کارگران بگیرند، معیارهای ارزیابی آنها نباید به صلاحیت ها بستگی داشته باشد و باید بیشتر عملگرا باشد. از طرفی باید مدارک دانشگاه ها و تفاوت آن ها را به صورت واقعی درک کرد و سایر مهارت ها را در استخدام در صلاحیت های شغلی سنجید، زیرا اگر غیر از این باشد ناامیدی به وجود می آید.
حتی خواب هم نمی دیدند!
اگرچه گزارش های جهانی منتشر شده در سال ۲۰۲۱ نیز نشان می دهد؛ بیکاری دانشجویان دکتری در بسیاری از کشورهای جهان وجود دارد. گفته می شود که هشت کشور اسلوونی، سوئیس، لوکزامبورگ، آمریکا، سوئد، انگلیس، آلمان و استرالیا بیشترین تعداد فارغ التحصیلان با مدرک PHD را دارند. بر اساس این آمار، اسلوونی با ۵ درصد از جمعیت آن دارای مدرک دکترا در راس کشورها قرار دارد و پس از آن سوئیس با ۳ درصد و کشورهای زیر با ۲ درصد در رتبه های سوم تا هشتم جهان قرار دارند. دارند. این گزارش توسط OECD، سازمان همکاری و توسعه اقتصادی منتشر شده است که در آن آمده است: «به طور متوسط در بین کشورهای عضو OECD که کشورهای سازمان همکاری و توسعه اقتصادی هستند، نرخ بیکاری در بین دارندگان مدرک دکترا تنها ۲ درصد و از هفت کشور دارای بالاترین درصد، دارندگان مدرک دکترا به غیر از اسلوونی، اعضای OECD هستند.
امیر اعظمی، دانشجوی دکتری یکی از دانشگاه های معتبر کانادا در گفتگو با «دنیای اقتصاد» از شیوع بیکاری در بین دانشجویان دکتری در بسیاری از کشورهای جهان می گوید: “موقعیت های شغلی برای دکتری به ویژه در دانشکده دانشگاه ها بسیار محدود است و در اینجا متقاضیان زیادی برای این سمت ها وجود دارد. به طوری که گاهی اوقات یک فارغ التحصیل چندین کشور را برای تصدی هیات علمی دانشگاه جستجو می کند. اما معتقد است؛ ” با این حال، فارغ التحصیلان ایرانی وضعیت ناگوارتری دارند، زیرا نه تنها رشته هایی که تحصیل می کنند. بدون توجه به نیاز جامعه مورد مطالعه قرار می گیرد، اما بیشتر افراد به دلیل ادراکات اجتماعی به تحصیل ادامه می دهند.
اکونومیست در مقاله ای با عنوان «چرا تحصیل در مقطع دکتری اتلاف وقت است؟ یکی دیگر از موارد مشترک بسیاری از دانشجویان دکتری نارضایتی است. برخی از آنها کار خود را “بردگی” توصیف می کنند. کار هفت روز در هفته، ۱۰ ساعت در روز، با دستمزد پایین و چشم انداز نامشخص از ویژگی های مشترک این مرحله است. کریمیان نیز این مشکل را بین المللی می داند، اما معتقد است در ایران علاوه بر مشکلات جهانی کمبود کار برای مقطع دکتری، فارغ التحصیلان در هیچ یک از مقاطع تحصیلی از مهارت کافی برخوردار نیستند، زیرا نتوانستیم علوم بین رشته ای را تعریف کنیم. در تحصیلات دانشگاهی افراد می توانند به جای ادامه تحصیل در مقطع دکتری و دریافت آموزش های نظری، شرایط مناسبی برای اجرای عملی ایده های خود داشته باشند. حالا ایران مانده است با لشکری از دانشجویان دکتری بیکار که بیشترشان از قافله ازدواج عقب افتاده اند و درگیر مشکلاتی هستند که در دفاع از پایان نامه و آرزوی زندگی شیرینشان در خواب هم نمی دیدند، طعم تلخ آن. قرار است بیکاری در انتظار آنها باشد!