مرموزترین نوشته مصر باستان چه معنایی دارد؟
یکی از گیج کننده ترین و اسرارآمیزترین قسمت های متون اهرامی، به اصطلاح «آواز آدم خوار» مصریان باستان است که بر اساس آن فرعون در زندگی پس از مرگ به عنوان موجودی خون آشام و درنده که خدایان را می بلعد معرفی می شود.
بیایید نگاهی عمیق به یکی از عجیبترین، خشنترین و شگفتانگیزترین قطعات ادبیات اولیه مصر بیندازیم.
متون اهرام و سرود آدم خواری مصریان باستان
هنوز دشوار است تعیین کنیم که چه زمانی “اولین” اتفاقات در تاریخ رخ داده است. ما هنوز دقیقاً نمی دانیم دین مصر از چه زمانی و از کجا شروع شد و همین امر در مورد متون مکتوب نیز صادق است. در مورد مصر، گنجینه های بی شماری وجود دارد که هنوز در زیر شن ها مدفون هستند. به همین دلیل است که وقتی به اصطلاح «متون هرمی» اشاره می کنیم، اگرچه نمی توانیم ادعا کنیم که آنها «نخستین» متون دینی در تاریخ مصر هستند، اما با قطعیت می توان گفت که آنها قدیمی ترین متون دینی «معروف» مصری هستند.
متنهای اهرام، برخلاف کتابهای مصر باستان که میشناسیم، بر روی پاپیروس نوشته نشدهاند، بلکه در دوران پادشاهی قدیم بر روی دیوارهای داخلی برخی از اهرام حک شدهاند. تا به امروز مشخص شده است که یازده اهرام دارای تمام متون هرمی یا حداقل بخشی از آنها هستند. این متون به دستور شش فرعون و پنج تن از همسرانشان نوشته شده است.
به طور سنتی، مصر شناسان متون هرم را به چندین “گفته” تقسیم می کنند، زیرا اعتقاد بر این بود که توسط کشیشانی که مراسم تشییع جنازه را انجام می دادند، خوانده می شدند. خود متون به چندین موضوع مذهبی در مورد زندگی پس از مرگ فراعنه یا ملکه می پردازد. اعتقاد بر این بود که فرعون یا ملکه تنها از طریق مجموعه ای از اعمال، به «آخ» (به گفته مصریان بخشی از روح) تبدیل می شود و به سلامت به سوی زندگی ابدی شاد پرواز می کند.
دیوار اتاقی در داخل هرم اوناس که سرود آدم خواری روی آن حک شده است.
از این میان، سرودهای که معمولاً سرود آدمخوار نامیده میشود، گیجکنندهترین است. این کلمات تنها در دو هرم یافت می شوند: اوناس و تتی. با این حال، سرود آدمخواری فرعون اوناس طولانی ترین و کامل ترین سرود است. این متن همچنین یکی از اشتباه ترین قطعات نوشته مصری است. ما آن را عمیقاً تجزیه و تحلیل خواهیم کرد، اما ابتدا به پیشینه بیوگرافی نیاز داریم.
اوناس کی بود؟
بیشتر اهرام مصر باستان که امروزه به خوبی می شناسیم در زمان این سلسله خاص پادشاهی قدیم ساخته شده اند. هرم یوناس در حدود ۲۳۰۰ سال قبل از میلاد در ساقارا، نزدیک قاهره کنونی ساخته شد و اگرچه اکنون شبیه یک ویرانه به نظر می رسد، اما یکی از کامل ترین اهرام در زمان خود با بدنه سنگ آهکی صاف بوده است.
روایات مربوط به زمان یوناس به استثمارهای نظامی او در جنوب کنعان و چگونگی حفظ روابط تجاری او با نوبه و شام می پردازد و البته او را به عنوان پسر را و همتای اوزیریس به تصویر می کشد. این آخرین وجه سلطنت یوناس، یعنی جنبه مذهبی، در متون هرمی او به طور استثنایی روایت شده است که به زودی به بررسی آن خواهیم پرداخت.
چهار نقطه اصلی زمین
متون اهرام به مرگ و رستاخیز پادشاه و عروج او به آسمان با کمک Atom-Re می پردازند. جایی که او به اوزیریس تبدیل خواهد شد. این روند یک سری مراحل دارد که با روایت بسیار جالبی گفته می شود. اولین قدم شامل ادعای «محل چهار ستون» یعنی زمین با چهار نقطه اصلی آن است. متون توضیح می دهند که چگونه تعدادی از خدایان که شاهد سلطنت اوناس هستند به هر گوشه مصر می روند تا او را دنبال کنند.
بنابراین، در سراسر کشور، شناخته شده است که اوناس پادشاه مطلق مصر است. آیه ۲۱۷ (همه گزیدهها از ترجمه متون اصلی میریام لیختیم است) میگوید: «این یوناس میآید، روحی فساد ناپذیر. اگر او بخواهد تو بمیری، تو بمیری. اگر او بخواهد تو زندگی کنی، زنده خواهی شد!»
اوناس در آسمان با نی های شناور
اوناس پس از تایید سلطنت خود، صعود خود را به بهشت آغاز می کند، جایی که پدرش آتوم-ری در آنجا اقامت دارد: «Re-Atum، پسرت نزد تو می آید. اوناس نزد شما می آید؛ او را با خود ببرید، در آغوش بگیرید. او پسر توست، از بدن تو، برای همیشه!»
او توسط شو، خدای هوا، بلند می شود و سپس الهه آسمان، نات، دست او را می گیرد تا او را به آسمان خوش آمد بگوید. او از یوناس دعوت می کند تا به نماز بپیوندد و سپس پادشاه باید مراسم تطهیر را انجام دهد. مکان افسانهای که در آن تطهیر صورت میگیرد به «میدان نی» معروف است و گفته میشود در شرق آسمان قرار دارد.
در اساطیر مصر، آسمان را همتای نیل می دانند. بنابراین ایمن ترین راه عبور از آن روی تعدادی نیزار شناور است که توسط قایقران هدایت می شود. اینجاست که تفسیر متن مشکل میشود، زیرا از تعدادی خدایانی که در متون بعدی دیده نمیشوند نام میبرد. این مراجع نیز بسیار مبهم و استعاری هستند:
“اوه [اوناس] کسانی که به آنجا رفته اند [به آسمان] خود را تابع می کند; چهار روح پیر برایش می آورند. رؤسای عمامهداران؛ که در ضلع شرقی آسمان ایستاده اند. تکیه دادن به عصایش؛ گفتن این نام نیک یوناس به را. Onas را به Elite Kav معرفی کنید. و ورود اونس را تبریک بگو.»
اصطلاح «عمامهگذاران» به این واقعیت اشاره دارد که کودکان در مصر سر خود را تراشیدهاند، به جز یک دسته مو در یک طرف سرشان. نخبکاو نیز از خدایان اولیه مار بود، اما اطلاعات زیادی در مورد او در دست نیست. به لطف این خدایان که به او اجازه ورود به بهشت را می دهند، سرانجام جای خود را در زندگی پس از مرگ می گیرد. اما بعد، همه چیز به هم می ریزد!
بقایای هرم اوناس که یکی از کامل ترین اهرام مصر در زمان خود بود.
آهنگ آدمخوار
«آسمان میبارد، ستارهها تاریک میشوند، طاقها میلرزند، استخوانهای زمین میلرزند، سیارات ساکن میشوند، ظهور اوناس را قدرت میبینند، خدایی که از پدرانش زنده میشود، که مادرانش را میخورد!» (کلمه ۲۷۳)
این قسمت نشان می دهد که اوناس از خدایان و الهه هایی که قبل از او آمده اند قدرتمندتر است. اما اوناس تنها نیست. او یاران زیادی دارد، با این حال، آنها “زیر پای او” هستند، یعنی قدرت آنها به اندازه اوناس نیست. متون مقبره اوناس همچنان به این موضوع اشاره می کند که او می تواند به خدایان دیگر دستور دهد تا فرمان او را انجام دهند و در یک نقطه مارهای آتشین و جویای روح روی پیشانی او رشد می کند. در واقع، تعدادی از قدرت های حیوانی وجود دارد که او بر آنها مسلط شده است:
«اوناس گاو آسمان است، که در دل خشمگین است، از وجود هر خدایی زنده میشود، احشاء آنها را میخورد.
بر خلاف بقیه ادبیات مصری که مرگ پادشاه یا خدایان را به کلی نادیده می گیرند، کلمات ۲۷۳ و ۲۷۴ متون اهرام که به درستی سرود آدم خوار نامیده می شوند، کاملاً صریح هستند. او هر چیزی را که خدایان برای عرضه دارند می خورد، “جادوی آنها را می خورد، روح آنها را می بلعد.” به دستور اوناس، خدای خون گلوی چندین خدا را بریده و احشاء آنها را در ظرفی به پادشاه میرساند. آهنگ آدمخواری به وفور از بریدن اعضای بدن و خوردن اعضا یاد می کند. اما بدون شک بحث برانگیزترین و اسرارآمیزترین قسمت های این «سرود» را می توان در پایان گفتار ۲۷۴ یافت:
او استخوان ها و مغز را خرد کرده است. او قلب خدایان را تسخیر کرده است. سرخی را خورده و سبزه را بلعیده است. یونس از ریه های خردمندان تغذیه می کند. او دوست دارد از دل و جادوی آنها زندگی کند.”
معنای این جمله امروز هم روشن نیست. اما ممکن است بحث در مورد برخی از تفاسیر موجود مفید باشد.
آیا در مصر باستان آدمخواری وجود داشت؟
در اوایل قرن بیستم، ارنست آلفرد والیس مصر شناس، یکی از مشهورترین کارشناسان متون مصر باستان بود. معروف ترین یافته او به اصطلاح «پاپیروس آنی» بود که حاوی یکی از زیباترین نسخه های کتاب مردگان بود. او همچنین حدود ۱۵۰ کتاب در موضوعات مختلف منتشر کرد.
اثر اوزیریس و رستاخیز در مصر در سال ۱۹۱۱ ادعای جسورانهای داشت: مصریها اسطوره اوزیریس را اختراع کردند تا مردم را وادار به ترک عادت قدیمی خود یعنی آدمخواری کنند. منبع اصلی این نظریه سرود آدم خواری بود که به نظر می رسد آدم خواری در آن به تفصیل شرح داده شود. به گفته او، بنابراین، کشیشان دولتی پادشاهی قدیم شروع به گفتن داستان مرگ و تکه تکه شدن اوزیریس به عنوان راهی برای ممنوع کردن چنین اعمالی کردند. اجساد مرده دیگر مجاز به خوردن نبودند، اما باید به طور کامل مومیایی می شدند و برای زندگی پس از مرگ نگهداری می شدند.
تفسیرهای بهتر (و جدیدتر) از سرود آدم خواری مصریان باستان
در ابتدا به نظر میرسید که دانشمندان از ایدههای والیس حمایت میکردند، اما به زودی مشخص شد که شواهدی که او ارائه کرد برای ادعای قطعی اینکه مصریها در مقطعی از تاریخ خود آدمخواری میکردند، کافی نبود. مطالعات و تفاسیر جدیدتر از متون هرمی تأکید می کند که محتوای آنها با واقعیت ارتباطی ندارد، بلکه به شدت استعاری است. از این نظر، آدمخواری به عنوان تأکیدی بر قدرت اوناس به عنوان حاکم در آسمان و تجسم اوزیریس در نظر گرفته می شود. تغذیه و قدرت او از روح هم خدایانش می آید، زیرا او اکنون در میان آنها در آسمان ساکن است.
در نهایت، همانطور که میریام لیختایم نشان داده است، وقتی گفته میشود که یوناس «سرخ را خورده است»، متن به «تاج سرخ» مصر سفلی اشاره میکند. در حالی که “سبز” الهه بزرگ مصر علیا، واجت است. سرود آدمخوار به جای اینکه شواهدی از آدمخواری در مصر باستان باشد، جشن “اتحاد دو سرزمین” مصر علیا و سفلی تحت حاکمیت خداوند است که حتی از تاج و تخت خود در بهشت نیز می توانست حکومت کند.