مگر رهبری بانکها را از بنگاهداری نهی نکردند، چرا می خواهید پرسپولیس و استقلال را به آنها بفروشید؟
روزنامه جوان با انتقاد از این عملکرد نوشت: همین آقایان می گویند استقلال ۷۹۰ میلیارد تومان و پرسپولیس ۸۲۶ میلیارد تومان. صورت های مالی نشان می دهد که ضرر انباشته استقلال بیش از ۷۷۰ میلیارد تومان و پرسپولیس ۶۹۰ میلیارد تومان است. جدای از این آقایان می گویند شرایط واگذاری پرسپولیس به این صورت است که خریدار باید ۶۰۱ میلیارد تومان اقساط با سود ۲۳ درصد پرداخت کند. از آنجایی که سقف بودجه ۳۲۵ میلیارد تومان است، باید حدود ۴۰۰ میلیارد تومان برای مدیریت تیم در نظر گرفته شود. درآمد سالیانه در بهترین حالت حدود ۲۰۰ میلیارد تومان است و ۸۰۰ میلیارد ضرر به خریدار احتمالی تحمیل می کند.
اینها حقایقی است که دست اندرکاران واگذاری پرسپولیس و استقلال مطرح کردند. حقایقی که نشان می دهد این کار بدون برنامه ریزی چگونه پیش می رود. در اینکه این دو باشگاه بازنده و بدهکار باید واگذار شوند شکی نیست اما مشکل اینجاست که هیچ عاقلی حاضر نیست چنین ضررهای عجیبی را به خود تحمیل کند. به غیر از اعداد و ارقامی که خود مسئولان اعلام می کنند و واقعیت را نشان می دهد، باید به موارد دیگری نیز توجه کرد.
اولین نکته و مهم ترین موضوعی که باید به آن توجه کرد این است که ظاهراً نام چند بانک برای واگذاری پرسپولیس و استقلال به آنها مطرح شده است و این در شرایطی است که رهبر معظم انقلاب به طور جدی و صریح بانک ها را از تجارت منع کرد. این مهم ظاهراً مورد غفلت آقایانی است که به راحتی نام بانک ها را برای واگذاری این دو باشگاه به آنها می آورند و ظاهراً بانک ها وظیفه اصلی خود را که رسیدگی به معیشت و رفاه مردم است را فراموش کرده و خلاف می کنند. دستورات رهبری
نکته دومی که خریدار یا خریداران فقیر این دو باشگاه باید به آن توجه کنند این است که در فوتبال ایران از سهم بلیت فروشی، تبلیغات محیطی و پخش تلویزیونی خبری نیست و فقط باید برای دو تیم هزینه میلیاردی کنند. عادت به خرج کردن پول و تقریبا هیچ درآمدی ندارند. خریدار یا خریداران ابتدا بدهی های میلیاردی پرسپولیس و استقلال را تسویه کنند و سپس میلیاردها را خرج کنند و منتظر چیزی نباشند.
نکته سوم اینکه خریدار یا خریداران احتمالی این دو تیم زیر ذره بین قرار می گیرند که باید زیر بار هزینه های بالا بروند و بازپرداخت کنند که قطعاً آن را نمی پسندند.
در چنین شرایطی مشخص است که هیچ دولتی و سازمان شبه دولتی پا پیش نمی گذارد، زیرا هیچ عقل سلیمی حاضر به سود نبردن و همچنین زیان دادن نیست. در این بین، آنچه اتفاق می افتد تقریباً قطعی است. مغربی ها همچنان از وزارت ورزش باقی خواهند ماند، با این تفاوت که به صورت رسمی و برای قانع کردن کنفدراسیون فوتبال آسیا مالک یا مالکان جدیدی پیدا می کنند. بعید نیست یکی قربانی شود تا مشکل دیگری حل شود و این ماجرایی است که هر سال تکرار می شود بدون اینکه اتفاق خاصی بیفتد و البته همه مسئولان و آقایان خوب بازی می کنند.