اخبار اقتصاد ایران

می‌خواهند رقمِ کسری بودجه را از سفره‌های کارگران، کارمندان، پرستاران و بازنشستگان بردارند

مرتضی افگه گفت: دولت در نظر دارد کسری بودجه اجتناب ناپذیر را از جیب مردم عادی پر کند و این رویکرد فشار بیشتری بر حقوق بگیران و خانواده های با درآمد محدود وارد می کند.

افق میهن، در بودجه سال آینده اعتبار اختصاص یافته برای واردات کالاهای اساسی و دارو ۳ میلیارد دلار کاهش یافته است. در تبصره ۴ قانون بودجه سال جاری مبلغ ۱۳.۶ میلیارد یورو معادل ۱۵ میلیارد دلار برای واردات کالاهای اساسی کشاورزی، دارو و مواد اولیه آن و مواد مصرفی پزشکی تعیین شده است. این رقم در لایحه بودجه سال آینده که به مجلس تقدیم شد با ۲۰ درصد کاهش به ۱۱ میلیارد یورو معادل ۱۲ میلیارد دلار رسیده است. چرا دولت دست به چنین اقدامی زده است و کاهش اعتبار دولتی برای واردات کالاهای اساسی سفره های مردم به ویژه دهک های پایین چه پیامدهایی دارد؟

«مرتضی افگه» استاد اقتصاد دانشگاه شهید چمران اهواز در تحلیل بودجه سال ۱۴۰۴ به ایلنا می گوید: دولت در نظر دارد کسری بودجه اجتناب ناپذیر را از جیب مردم عادی پر کند و این رویکرد فشار بیشتری را بر حقوق بگیران وارد می کند. و خانواده هایی با درآمد محدود.

کاهش ۳ میلیارد دلاری ارز ترجیحی بودجه ۱۴۰۴ و افزایش نرخ آن متناسب با تورم را چگونه تحلیل می کنید؟ خانلو سخنگوی ستاد بودجه دولت مدعی شد: نرخ ارز واردات کالاهای اساسی باید متناسب با نرخ تورم رسمی در کشور افزایش یابد. در چنین شرایطی احتمال افزایش قیمت کالاهای اساسی در سال آینده را چقدر جدی می دانید؟

متأسفانه سیاست نادرست دولت آقای مزیکیان البته از سر ناچاری و کمبود بودجه تبعات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی فراوانی دارد. آقای همتی روی افزایش نرخ ارز و تک نرخی شدن ارز تمرکز کردند و تک نرخی شدن ارز در واقع رمز گران شدن آن است. آقایان تصورشان این است که اگر قیمت ارز افزایش پیدا کند، تجار و بازرگانان تشویق شوند که ارز حاصل از صادرات را وارد کنند و عرضه ارز زیاد شود و افزایش قیمت متوقف شود. با این حال، متغیر تأثیرگذار برای تشویق معامله گران به آوردن ارز خارجی است، نه داخلی. یعنی حتی اگر قیمت ارز نیمایی افزایش پیدا کند، تا زمانی که در منطقه تنش وجود دارد و با توجه به پیروزی ترامپ در انتخابات آمریکا، معامله گران ارز خود را به بازار داخلی نمی آورند و در نتیجه فقط مردم این کار را انجام می دهند. از دست دادن

افزایش قیمت ارز ترجیحی تورم شدیدی را برای اقتصاد کشور به همراه دارد، به ویژه در مورد کالاهایی که تا امروز مشمول واردات با ارز دولتی بودند. بنابراین، امکان گرانی کالاهای اساسی، دارو، تجهیزات پزشکی، احتمال جدی است. متاسفانه با این سیاست های ارزی در سال آینده موج جدیدی از تورم خواهیم داشت.

در کنار سیاست های ارزی، باید سیاست های دولت چهاردهم را در حوزه انرژی نیز مدنظر قرار دهیم؛ وزیر نیرو در روزهای گذشته از آزادسازی قیمت برق صحبت کرد و مدعی شد که «براساس قانون رفع موانع صنعت برق، دولت موظف است دیگر نقشی در تامین برق نداشته باشد. و مردم برق مورد نیاز خود به ویژه پرمصرف را بخرند…». گرانی انرژی در کنار آزادسازی و افزایش نرخ ارز چه پیامدهایی خواهد داشت؟

دولت به آرامی نرخ خدمات اساسی مانند برق، مخابرات و اینترنت را افزایش می دهد و قیمت آنها را افزایش می دهد. البته حساسیت اجتماعی روی افزایش قیمت بنزین است و باز هم با صحبت های رئیس جمهور – چه قبل و چه بعد از انتخابات – گمان می رود در اولین فرصت درصدد افزایش قیمت بنزین هستند، البته آنها به صراحت قیمت بنزین را در بودجه لحاظ نکرده اند، اما به نظر می رسد این تصمیم دولت برای افزایش قیمت بنزین جدی است.

متأسفانه آثار و عواقب این گرانی‌ها فقط متوجه مردم عادی به ویژه کارگران و حقوق بگیرانی است که درآمد ثابتی دارند. نکته اینجاست که برخلاف تصور دولت، این سیاست ها کسری بودجه را جبران نمی کند، اگرچه ممکن است به طور موقت کسری بودجه را کاهش دهد، اما در درازمدت به دلیل اینکه تورم را دامن می زند و خود دولت یکی از خریداران بزرگ است. از این میان، تورم باعث افزایش هزینه‌های دولت و افزایش ناگزیر کسری بودجه می‌شود

در این بودجه تورمی افزایش حقوق شاغلان و بازنشستگان برای سال آینده تنها ۲۰ درصد در نظر گرفته شده است. با توجه به تورم فعلی و تورم مورد انتظار سال آینده، افزایش ۲۰ درصدی دستمزد و حقوق توجیهی ندارد. به نظر شما با این افزایش اندک فاصله حقوقی با سبد معیشتی در سال آینده چقدر افزایش می یابد؟

این افزایش جزئی دستمزدها نیز ناشی از انحراف فکری دولت هاست. دولت ها فکر می کنند اگر دستمزدها را به اندازه کافی افزایش ندهند، می توانند تورم را کنترل یا از بین ببرند. این در حالی است که با این تصمیمات قدرت خرید و سطح رفاه حقوق بگیران به ویژه کارگران روز به روز کاهش یافته و به سمت وخامت بیشتر پیش می رود.

تضعیف قدرت خرید کارگران در شرایطی که قیمت دلار به دلایلی خارج از اختیارات مدیریتی بانک مرکزی بی وقفه در حال افزایش است، بحران معیشتی را تشدید می کند و نمی دانیم اگر ترامپ شروع به تشدید تحریم ها علیه ایران کند، آیا این فروش خواهد بود. از همان ۱.۵ میلیون بشکه نفت در روزی که پیش بینی می کردند محقق می شود یا خیر.

به هر حال دولت‌ها خود را گرفتار هزینه‌های بالا کرده‌اند، ردیف‌های هزینه‌ها و بخش‌های خاص خود را کم نمی‌کنند، بلکه برای جبران کسری بودجه به دنبال کسب درآمد از مردم هستند. در دولت های گذشته مدتی اموال مازاد دولت و شرکت های دولتی را تحت عنوان «بهره وری» می فروختند، اما حالا آن کفگیر به یک دیگ رسیده و به همین دلیل به سمت افزایش مالیات و افزایش رفته اند. قیمت کالاها و خدمات و به عبارتی مسیر کسب درآمد مستقیم به جیب مردم به ویژه حقوق بگیران بسته شده است.

در واقع سال آینده از یک طرف تورم ۳۰ یا ۴۰ درصدی داریم و اگر روند فعلی حاکم شود نرخ تورم افزایش می یابد و از طرف دیگر فقط ۲۰ درصد افزایش دستمزد و حقوق را خواهند داشت. یعنی قدرت آنها فقط به طبقه حقوق بگیر رسیده است. آنها می خواهند رقم کسری بودجه را از جدول کارگران، کارمندان و پرستاران شاغل و بازنشسته حذف کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا