میخکوب ارزی و تکرار الگوی شکست خورده؛ منطق قیمت ها راه دستوری دولت را نمی رود
گروه بانکی و بیمه: سیاست پولی یکی از حساس ترین و تأثیرگذارترین ابزارهای اقتصادی است که نه تنها نرخ دلار ، بلکه کیفیت زندگی ، توانایی رقابت ، صنعت ، مسیر سرمایه گذاری و حتی ثبات مالی کشور را نیز تشکیل می دهد. کوچکترین انحراف در این سیاست می تواند منجر به اجاره ، رکود و بی ثباتی بازار شود. در هفته های اخیر ، با رسیدن دلار آزاد به حد ۴۰۰۰ تومن و ادغام گرامری نرخ بهره ۶۰۰۰ تومن ، شکاف ارز از ۲ ٪ فراتر رفته است. بانک مرکزی قول داده است که به اصطلاح حدید و حتی شکل گیری بازارهای جدید را ادغام کند ، در نهایت سعی در کنترل بازار دارد. با این حال ، تجربه گذشته نشان می دهد که این مسیر نه تنها پایدار است ، بلکه بارها و بارها منجر به بی اعتمادی و ظلم اقتصادی شده است.
این گزارش سه طرف اصلی سیاست پولی فعلی را مورد بررسی قرار می دهد و می پرسد: چرا هنوز بر روی نسخه ای که بارها شکست خورده است اصرار دارد؟
اصرار بر تثبیت نرخ بهره در قلب بحران ارز
محمد ریزاژین ، رئیس بانک مرکزی ، دوباره اعلام کرد که در یکی از بحث برانگیزترین موقعیت های ارز خود ، دلار را با ۴۰۰۰ دلار تثبیت خواهد کرد. از آنجا که دلار رایگان از ۴۰۰۰ دلار سد و فاصله بیش از ۲ درصد بین دو قیمت رسمی و آزاد عبور کرده است ، به یک نقطه بحرانی رسیده است. فرسین تصمیم را مطابق با “مدیریت انتظارات تورمی” و “تثبیت” توصیف می کند. با این حال ، تجربیات قبلی ، از جمله ادغام نرخ ۴ تن در زمستان ، نشان داده است که چنین سیاست هایی نه تنها در کنترل تورم ، بلکه در منجر به اجاره ، بی ثباتی و فشارهای دوگانه بر تولید و بازار سرمایه نیز موفق بوده اند.
نکته قابل توجه این است که این سیاست گذار همچنان اصرار دارد که به جای خواندن علل اشتباهات گذشته ، آنها را تکرار کند. در حالی که بازار ارز آزاد مسیر خود را دنبال می کند و قیمت ها با منطق انتظارات ، تحریم ها و محدودیت های منابع تشکیل می شود ، سیاست ارزهای خارجی دولت در جهت مخالف حرکت می کند. مسیری که با واقعیت های اقتصاد یا قوانین اقتصاد مطابقت ندارد.
شکاف نرخ ارز ۵ ٪ باعث شده است که سیاست گذاران نسخه ناموفق را تکرار کنند
توافق فقط در نام ؛ از ساخت تا مهندسی نرخ
بازار توافق شده باید الگویی برای تحقق نرخ ارز بر اساس مکانیسم عرضه و تقاضا باشد. این صادرکننده و وارد کننده را در مکانیسم تنظیم شفاف و اتوماتیک پیشنهادات برای گرفتن نرخ ارز از قلب هدف قرار داد. اعلام سیاست عددی داده شده به عنوان نرخ پایه. با این حال ، در عمل ، بازار توافق شده نیز به سرنوشت NIMA تبدیل شد و به یک بازار روز جدید تبدیل شد.
ادغام نرخ بهره ۴۰۰۰ تومان در حلقه متناوب ، در حالی که نرخ سود بازار آزاد از ۶۰۰۰ تومان فراتر رفته است ، نه تنها بر خلاف منطق مچ ، بلکه نشانه بازگشت به سیاست “ارز” است. سیاستی که به دلیل کمبود ذخایر ، فشارهای تورمی و عدم استقلال پولی چندین بار شکست خورده است. در حقیقت ، نامهای جدیدی مانند “بازار دوم” یا “توافق” نمی توانند واقعیت بازار ارز ایران را پنهان کنند.
بازار توافق شده باید مکانی برای کشف باشد ، نه مکانی که می توان شماره های از پیش تعیین شده را تثبیت کرد
الگوی شکست را تکرار کنید. از نیما به مرکز مبادله
الگوی سیاست ارزی در ایران ، به ویژه از سال دوم ، نشان می دهد که بدون نظم و انضباط مالی ، سیاست پولی مستقل و منابع پولی پایدار ، سیاست های تثبیت به سرعت از کنترل خارج می شوند. هر بار که سازنده سیاست سعی در کنترل نرخ داشته باشد ، بازار آزاد و نتیجه باعث شده است که چند درصد ، اجاره ، فشار بر تولید کننده و از بین بردن شفافیت اقتصادی ایجاد شود.
نرخ تثبیت نرخ بهره در دوره قبل سرانجام با پرش بازار آزاد و تعدیل تأخیر نرخ NIMA به پایان رسید. اکنون ادغام ۴۰۰۰ تومن در سایه دلار رایگان فقط یک فاصله دیگر برای پر کردن است. شکافی که دیر یا زود با تصحیح رسمی قیمت ها یا با پرش بازار آزاد تخلیه می شود.
تثبیت موقت همیشه پیش از جهش های آینده بود