نباید بعد از طلاق از پسرعمویم دوباره با او ازدواج میکردم، باز هم طلاق میخواهم
چند سال با همسرت زندگی کردی؟
ما ۲۵ سال با هم زندگی کردیم اما دیگر فایده ای ندارد.
*ظاهرا این دومین بار است که می خواهید طلاق بگیرید. دفعه قبل از همون مرد جدا شدی؟
بله من سال هاست با عباس زندگی می کنم و قبلاً طلاق گرفته بودم و چندین بار از هم جدا زندگی کردیم اما طلاق نگرفتیم اما این بار می خواهم این مرد را ترک کنم.
چرا در این سالها نتوانستید زندگی پایداری داشته باشید؟
چون شوهرم جنایتکاره!
* زمانی که ازدواج کردید، او را می شناختید؟
عباس پسر عموی من است. ۱۶ ساله بودم که همسرش شدم. پدرم مخالف ازدواج ما بود. عباس مرا فراری داد. من هم فکر می کردم عاشق شده ام و چاره ای جز فرار ندارم اما از همان روز اول بدبخت بودیم.
* چرا پدرت مخالف بود؟
چون می دانست عباس یک جنایتکار است.
مشکل شوهرت چیه؟
او دزدی می کند. او در ابتدا فقط دزدی می کرد، اما اکنون چندین سرقت خشن انجام داده و در حال حاضر در زندان است. جان فرزندانم در خطر است. چاره ای جز جدایی از او ندارم.
* چرا جان فرزندانتان در خطر است؟
چون دوستان جنایتکارش با او دعوا کرده اند و می گویند پول را گرفتی و به ما ندادی. الان پیش سه دخترم آمده اند. آنها می خواهند پدرشان را مجبور کنند که از طریق بچه ها به آنها پول بدهد. خودم و فرزندانم را کشتم و فرار کردم.
چرا بعد از طلاق آشتی کردید؟
چون عباس را دوست داشتم. هر بار که می گفت دیگر این کار را نمی کنم، باورش می کردم. بعد از چند ماه دوباره به طرف مقابل می رفت و همه چیز از اول شروع می شد.
نظر دختراتون چیه؟
آنها از دست پدرشان بسیار ناراحت هستند و اصلا دوست ندارند با او در ارتباط باشند.