«نبرد من»؛ پس از مرگ هیتلر، میلیونها ثروت او به چه کسی رسید؟
یک روز از سال ، هنگامی که هرمان روتمن ، یهودی آلمانی که با آژانس اطلاعاتی انگلیس کار می کرد ، از خواب بیدار شد ، او نمی دانست که مأموریت وی چقدر خاص و منحصر به فرد خواهد بود.
وی نمی دانست که مقامات بریتانیایی یک افسر نازی به نام هاینز لورنتز ، که زمانی دبیر مطبوعاتی تبلیغات نازی بود ، به جرم ظن اسناد هویت جعلی دستگیر کرده اند.
به گفته کاپیتان هیو Trover-Rooper ، بازپرس کمیته اطلاعات کمیته اطلاعات در مورد مرگ هیتلر در سال ۶ ، نگهبان که دست خود را روی شانه لورنتز قرار داد ، ورق ها را در لباس خود پیدا کرد.
در بازرسی از ژاکت خود ، در آستر شانه خود ، اسنادی را پیدا کرد که مارتین برمن ، دبیر شخصی هیتلر ، به لورنتز داده بود تا آنها را از برلین خارج کند.
این اسناد چیزی جز اراده و آخرین خواسته های آدولف هیتلر نبود.
روتمن و چهار نفر دیگر مجبور بودند سرانجام این اسناد را ترجمه کنند. در مصاحبه ها به مناسبت انتشار کتاب “عهد هیتلر” در سال ۲ ، او این داستان را گفت.
هر پنج نفر یهودی بودند و برای آنها عجیب بود که آنها جزو اولین کسانی بودند که افکار آخرین لحظات مردی را که سعی در نابودی آنها داشت ، خواندند.
میراث بدون ثروت
هیتلر در آخرین اراده سیاسی خود ، انگیزه های خود را برای آنچه انجام داد و آنچه را که قصد انجام آن را داشت ، توصیف کرد. در طول متن ، نفرت بی امان از یهودیان موج می زد. او همچنین ساختار جانشین خود را توصیف کرد و کابینه جدید را معرفی کرد.
اما جزئیات کمی در مورد دارایی های وی وجود داشت.
“آنچه من دارم – به همان اندازه که ارزشش را دارد – متعلق به حزب است. اگر حزب دیگری وجود نداشته باشد ، به دولت برسد. و اگر دولت نابود شود ، دیگر نیازی به تصمیم من نیست.”
اینها بخشی از آخرین خواسته های هیتلر است که در یک سند جداگانه در برلین به همراه اراده سیاسی وی ، در چهار صبح در صبح ۶ آوریل ، در برلین امضا و امضا شد. روز بعد با یک گلوله به زندگی خود پایان یافت.
وی تأکید کرد که مجموعه های نقاشی وی “هرگز برای استفاده شخصی جمع آوری نشده است ، بلکه صرفاً برای ساختن یک گالری در زادگاه من ، لینتز در سواحل دانوب طراحی شده است.”
وی همچنین “ارزش عاطفی یا لازم را برای یک زندگی ساده و فروتن” به اقوام و “همکاران وفادار” خود ، از جمله خدمتکار خود ، آنی وینتر ، واگذار کرد.
به نظر می رسید که این مرد بیش از یک دهه پس از مرگ وی میراث سیاسی قابل توجهی را هدایت کرده است ، اما دارایی های مادی کمی وجود داشت که مطابق با تصویر عمومی وی بود.
زندگی ساده؟
هیتلر همیشه تصویری از یک زندگی ساده و پس انداز را ارائه می داد. سبک زندگی که بخشی از جهان بینی فاشیستی وی در دهه ۱۹۸۰ و جنگ جهانی دوم بود.
از نظر عمومی ، پول برای رهبر از اهمیت کمی برخوردار بود و او هیچ نشانه ای از زندگی باشکوه نشان نداد.
با این حال ، برای مترجمان تعجب آور بود که ظاهراً چنین رهبر قدرتمندی بسیار بی تاب بود.
روتمن می گوید: “ما همیشه فکر می کردیم که این کار بسیار زیادی دارد.”
و البته معلوم شد که آنها درست هستند.
او با جزئیات در مورد فقر و سختی های خود در طول هنرمند در وین قبل از جنگ جهانی اول ، در طول زندگی خود ثروت قابل توجهی داشت.
میلیارد ها؟
تعیین رقم دقیق ثروت هیتلر آسان نیست.
تحقیقات ، مستندها و گزارش های مختلف سعی در تخمین مبلغ ، برخی با توجه به همه منابع درآمد و برخی با از بین بردن برخی از آنها – از جمله پرداخت برای استفاده از تصویر در تمبر پستی به کمک های مالی بازرگانان یا شرکت ها.
کریس وتون یکی از کسانی بود که سعی در روشن شدن این موضوع داشت. وی اطلاعات گسترده ای را برای نوشتن کتاب خود با عنوان ثروت هیتلر ، که در سال ۲ منتشر شد ، جمع آوری کرد و خاطرنشان کرد که حتی تبدیل مبالغ Reichark به یورو یا دلار کار ساده ای نبود.
وی با استفاده از “روش سبد سبد” – جایی که آنها هزینه زندگی در دو دوره تاریخی را مقایسه می کنند – نتیجه گرفت: “در تاریخ ۷ آوریل (شش روز قبل از خودکشی در برلین) ، آدولف هیتلر احتمالاً ثروتمندترین مرد اروپا بود ، با ثروت بین ۲.۵ تا ۲.۵ میلیارد یورو.”
چه در یورو ، چه در دلار ، این ارقام بسیار زیاد است و نشان می دهد که چه میزان در مورد آن صحبت می کند. علاوه بر این ، فاصله زیاد این دو رقم نشان دهنده دشواری تخمین میزان دقیق این ثروت است.
و این همه چیز نیست.
در صورت عدم وجود شواهد قطعی ، مکان دقیق ثروت هیتلر یکی از سؤالات معمول بوده است. در میان این پرونده ها بیش از ۵ میلیون دلار دلار آمریکا در حسابها در تحقیقات دفتر خدمات استراتژیک در دهه ۱۹۸۰ قبل از سیا کشف شد. این اطلاعات بر اساس اسنادی است که ده ها سال پس از طبقه بندی منتشر شده است.
با گذشت سالها ، اطلاعاتی در مورد حساب هایی در کشورهایی مانند سوئیس وجود داشته است که ممکن است متعلق به هیتلر باشد ، اما حسابرسان قضایی می گویند که هر پولی که بدون یک مدعی مدت طولانی بوده است احتمالاً قبلاً آن را ثبت کرده است.
با این حال ، اطلاعاتی در مورد برخی از جنبه های امور مالی رهبر وجود دارد که موافق هستند.
نبرد او
دارایی های هیتلر در زمان مرگ شامل خانه ای در کوه های آلپ بایرن به نام بورگوف و یک آپارتمان در مونیخ بود.
اما آنچه پسر آرزو داشت یک هنرمند شود ، که آرزو داشت یک هنرمند شود ، کتاب او بود.
هیتلر در سال ۹ ، هنگامی که حکم خود را در زندان با رودولف هس گذراند – که بعداً شخص دوم در سلسله مراتب حزب نازی شد ، دیکته کردن این کتاب را آغاز کرد. این دوره کودتای ناکام مونیخ بود. تلاش ناکام وی و حزب سوسیالیست کارگران ملی آلمان برای به دست آوردن قدرت در جنوب کشور.
یکی از انگیزه های هیتلر برای نوشتن “نبرد من” تأمین هزینه های حقوقی وی از حق تهیه این کتاب بود.
وی در ابتدا نام پرشور را برای کار خود افق میهن کرد: “چهار سال و نیمی از نبرد با دروغ ، حماقت و ترسو: حل و فصل با نابودی جنبش ملی سوسیالیستی.”
اما مکس امان ، افسر حزب نازی ، محرم مخفی هیتلر و مدیر انتشارات Franz Erlag در مونیخ ، عنوان بسیار کوتاه تر و مؤثرتری را پیشنهاد کردند: Mein Kampf یا Battle My.
این نشریه ۲ صفحه اول کتاب را در تاریخ ۵ ژوئیه به عنوان جلد اول منتشر کرد که زیر مجموعه آن “بررسی گذشته” بود. باقیمانده این کتاب در ۵ دسامبر با عنوان “جنبش ملی سوسیالیستی” به عنوان جلد دوم منتشر شد.
کل کار در ماه مه به شکل یک نسخه واحد منتشر شد.
هدیه عروسی
در ابتدا ، فروش “نبرد من” نسبتاً کم بود: فقط ۶۰۰۰ نسخه در سال.
اما هرچه آدولف هیتلر به عنوان نویسنده محبوب تر شد ، به عنوان نویسنده محبوب تر شد.
تا سال ۳ ، حزب نازی به دومین حزب بزرگ آلمان تبدیل شده بود. در همان سال ، تعداد نسخه های فروخته شده از کتاب از ۶۰۰۰ فراتر رفته است.
سرانجام ، این کار به جایی رسید که کتاب نبرد من در برنامه درسی مدرسه گنجانده شده بود ، و شهرداری ها در حال خرید نسخه هایی از آن بودند تا به زوجین به عنوان هدیه ازدواج هدیه دهند.
فقط در سال ۲ ، این کتاب بیش از یک میلیون نسخه از فروش داشته است ، عمدتا به دلیل فشار بر همه شهروندان آلمانی برای خرید آن.
مطابق اسناد موجود در بایگانی مونیخ ، در همان سال فروش کتاب برای هیتلر درآمد ۱.۵ میلیون دلاری داشت که این رقم بسیار بالایی بود. در آن زمان ، متوسط حقوق سالانه یک معلم یک مارک رایش بود.
صورتحساب مالیاتی
سرانجام هیتلر از جای نوشتن کتاب خود چنان ثروت به دست آورد که مالیات پرداخت شده وی به بیش از ۶۰۰۰ مارک رایش رسیده است. ما این را از آنجا می دانیم که یک شخص ، چه جسورانه و چه نادان ، هنگام رهبر دیگر آلمان ، این لایحه را برای او ارسال کرد.
این لایحه به وزارت دارایی ارسال شد و آنها به زودی اعلام کردند ، “رهبر مالیات نمی پردازد.”
کتاب “نبرد من” به چهار زبان ترجمه شد که برای هیتلر سودآورتر بود. این درآمد توسط ماکس امان اداره می شد ، که مدیر مالی هیتلر شد و مدیر Franz Frelag ، یکی از ثروتمندترین و تأثیرگذارترین ناشران آلمانی نازی بود.
بدون شک ، “نبرد من” هیتلر را بسیار ثروتمند کرد.
“به حزب … به دولت”
پس از خودکشی هیتلر و شکست نازی ها ، متفقین دارایی های وی را مصادره کردند.
آخرین وصیت نامه هیتلر – “آنچه من متعلق به حزب هستم” – به عنوان مثال ، به عنوان مثال ، زیرا ، همانطور که او پیش بینی کرده بود ، دیگر حزب نازی وجود نداشت و منحل شد.
گزینه دوم او “دولت” بود که به عنوان دولت نازی ها دیگر عملاً دیگر نبود. وی گفت: “اگر دولت نابود شود ، نیازی به تصمیم من نیست.”
سرانجام ، متفقین ، که برنده جنگ شدند ، تصمیم گرفتند دارایی هیتلر را به ایالت بایرن منتقل کنند ، جایی که نام وی به عنوان یک ساکن رسمی ثبت شده است.
در پایان جنگ ، خانه کوهستانی وی توسط سربازان بمباران و غارت شد.
در سال ۴ ، دولت ایالتی بایرن آنچه را که از این خانه خارج شده بود ، برای جلوگیری از تبدیل شدن به یک جاذبه توریستی نابود کرد.
ساختمان قدیمی آپارتمان Pishwa باقی ماند و بعداً به کلانتری تبدیل شد.
ایالت بایرن متعلق به انتشارات کتاب بود و مانع از انتشار آن در سرزمین های آلمانی می شد. و تا حدی در سایر کشورها موفق شد ، تا زمانی که حقوق انتشار کتاب در ۷ آوریل منقضی شد ، با ۷۰ سالگرد مرگ نویسنده.
منبع: بی بی سی