نجات قاتل زن جوان از چوبه دار بعد از ۲۵ سال
وسط شهریور در سال ۱۳۷۸ به پلیس دزفول گزارش شد که زن جوانی در منزل خود به قتل رسیده است. با حضور تیمی از کارآگاهان در محل حادثه مشخص شد زن جوان بر اثر خفگی جان خود را از دست داده و مقداری پول و طلا از منزل وی به سرقت رفته است. این زن که اهل لرستان بود و سرپرستی ۳ فرزندش را بر عهده داشت، برای کار با آنها به دزفول رفته بود و در آن خانه زندگی می کرد. شواهد نشان می داد که انگیزه قتل سرقت بوده و قاتل یا قاتلان شب هنگام که اعضای این خانواده در خواب بودند وارد خانه شده و پس از کشتن مادر خانواده اقدام به سرقت کرده و متواری شده اند. سرنخ ها و شواهد به دست آمده در صحنه جنایت و تحقیقات میدانی پلیس را به سمت ۳ مرد که در این جنایت دست داشتند، هدایت کرد. هر ۳ نفر در عملیاتی جداگانه دستگیر شدند و در بازجویی از آنها مشخص شد عامل اصلی جنایت یکی از آنها که جوانی ۳۰ ساله است است. او با کمک دو تن از دوستانش برای سرقت به خانه مقتول رفت و دست به این جنایت زد.
متهم در بازجویی ها گفت: مقتول را می شناختم و می دانستم که تنها زندگی می کند. به همین دلیل قصد سرقت از خانه او را داشتم و این موضوع را با دوستانم در میان گذاشتم.
قاتل افزود: شب حادثه وقتی برای سرقت به خانه او رفتیم زن جوان از خواب بیدار شد و شروع به سر و صدا کرد. از ترس اینکه بچه ها بیدار شوند و گرفتار شوند، دهانش را گرفتیم، اما او مرا دیده بود و شناخت. از این رو از ترس لو رفتن او را با سیم تلفن خفه کردم و پس از سرقت پول و طلاهایش متواری شدیم.
مدتی بعد محاکمه متهمان در دادگاه کیفری استان خوزستان آغاز شد. در ابتدای جلسه اولیای دم متوفی که مادر و ۳ فرزند مقتول بودند در جایگاه قرار گرفتند و خواستار قصاص متهم شدند. قاتل نیز در جلسه محاکمه به تشریح جزئیات شب حادثه پرداخت و تقاضای بخشش کرد. وی گفت که متاسفم و قصد جنایت نداشتم و از ترس و ناخواسته زن جوان را کشت. اما با توجه به درخواست اولیای دم، قضات دادگاه او را به قصاص محکوم کردند.
اگرچه متهم قتل به رای دادگاه اعتراض کرد اما این رای در دیوان عالی کشور تایید شد و شمارش معکوس برای اجرای حکم قصاص آغاز شد. با وجود قطعی شدن حکم قصاص، اجرای حکم به تعویق افتاد و مرد محکوم به قصاص همچنان در زندان به سر می برد، زیرا اولیای دم برای اجرای حکم باید مابه التفاوت زن و مرد را پرداخت می کردند. در تمام سال هایی که قاتل در زندان بود، واحد صلح و سازش دادسرای و خیرین، بزرگان عشایر و ایلات بارها برای جلب رضایت بزرگان تلاش کرده بودند، اما هیچ تلاشی به جایی نرسید. در این شرایط مرد محکوم به قصاص ۲۵ سال از عمر خود را پشت میله های زندان گذراند و به امید روزی آزاد شد. در این سال ها نه تنها توبه کرده بود، بلکه حافظ کل قرآن و نهج البلاغه بود و پیوسته درگیر فعالیت های فرهنگی زندان بود. به همین دلیل تلاش های واحد صلح و سازش برای جلب رضایت اولیای دم ادامه یافت.
مرد محکوم به انتقام سال ها در زندان ماند و اتفاقات تلخی که برای خانواده پدر و مادر افتاد باعث شد پرونده به سرانجام نرسد. مقتول ۲ دختر و یک پسر داشت. در این سالها یک دختر و یک پسر به دلیل بیماری فوت کردند و به این ترتیب پدر و مادر متوفی تنها مادر مقتول و یکی از فرزندان وی بودند. در محرم امسال شیخ علی زبید که از فعالان اجتماعی خوزستان است و در بسیاری از موارد صلح و سازش را به همراه داشته است با درخواست واحد صلح و سازش دادسرای و دادگستری خوزستان وارد این پرونده شد. رضایت والدین وی در جلسات مختلفی که با بزرگان داشت، سرانجام در ماه محرم امسال و در ستاد «عفو به حب حسین (علیه السلام)» موفق شد تا آنان را به بخشش و بزرگان به حرمت امام رضا (ع) راضی کند. ماه محرم بدون هیچ قید و شرطی از قصاص گذشت. بدین ترتیب مرد زندانی پس از ۲۵ سال حبس آزاد و این پرونده مختومه شد.
