نقش ریاست سازمان بورس در جریان معاملات و آینده بازار سرمایه
مشکل کنونی ناکارآمدی سازمان های دولتی است.
این کارشناس بازار سرمایه تصریح کرد: بازار سرمایه به عوامل کلان اقتصادی و سیاسی توجه بیشتری دارد و برای این عوامل وزن بیشتری قائل است. نمی توان خوش بین بود که شرایط بازار با تغییر در راس سازمان بهبود می یابد. اگرچه فرصتی برای بهبود شرایط بازار وجود دارد، اما دلیل تغییر شرایط نمی تواند تغییر رهبری سازمان باشد و باید در مباحث کلان بررسی شود.
حمید کوشکی کارشناس بازار سرمایه در گفتگو با اخبار بورس پیشنهاد: اگر تصمیمات بازار سرمایه را به تصمیمات درون بازاری و برون بازاری تقسیم کنیم، بیشترین تاثیر از تصمیمات خارج از بازار حاصل می شود. تصمیمات سیاسی و اقتصادی اتخاذ شده، روند معاملات را شکل داده و تغییر می دهد. بنابراین انتخاب رئیس جدید سازمان بورس اگرچه اهمیت چندانی نخواهد داشت، اما اهمیت چندانی نیز نخواهد داشت..
وی افزود: رئیس سازمان بورس تنها با شنیدن اعتراض سهامداران در مراجع بالادستی و یا ارائه راهکارهایی برای شفاف سازی و روان شدن معاملات در دل بازار می تواند به بهبود شرایط بازار سرمایه کمک کند.
رئیس جدید سازمان بورس باید نشان دهد که از فعالان بازار با توجه به پیامدهای تصمیمات خارج از بورس حمایت می کند.
کوشکی تصریح کرد: ممکن است یک مقام عالی رتبه بخواهد تصمیم سیاسی یا اقتصادی بگیرد و نداند یا نداند که این تصمیم چه تاثیری بر جریان معاملات در بازار سرمایه خواهد داشت فعالان بازار را در نظر بگیرید که از عواقب آن آگاه هستند و از این تصمیم آگاه هستند و اقدامات آنها به نفع سهامداران مهم است. رئیس قبلی سازمان این اقدام را دنبال نکرد و به همین دلیل اهالی قدیمی بازار اعتماد خود را به بازار از دست دادند. بنابراین بسیاری از این افراد از انجام معامله امتناع کردند، به صندوق های اوراق قرضه رفتند یا بازار را ترک کردند.
یک کارشناس بازار سرمایه گفت: اگر رئیس جدید سازمان بتواند نشان دهد که از فعالان بازار در مورد پیامدهای تصمیمات خارج از بورس حمایت می کند، می تواند روند معاملات را اندکی بهبود بخشد.
کوشکی ادامه داد: پس از معرفی رئیس جدید سازمان بورس تغییری در روند بازار سرمایه رخ نداد. تنها یک روز پس از راه اندازی، بازار مثبت شد، اما پس از آن بازار با ادامه روند قبلی خود کاملا منفی شد. بازار سرمایه به عوامل کلان اقتصادی و سیاسی توجه بیشتری دارد و به این عوامل وزن بیشتری می دهد.
وی خاطرنشان کرد: اگر آقای سعیدی بر وضعیت بازار سرمایه تکیه می کرد و پس از دوره ریاست جمهوری خود دامنه نوسانات را به سطح قبل برمی گرداند، این مشکل نشان دهنده بی اطلاعی ایشان از شرایط بازار و مهم ترین و فوری ترین اقدامات پس از اخذ مجوز است. دفتر ریاست جمهوری، از آنجایی که علیرغم اعتراض به محدودیت دامنه نوسان و تعیین قیمت، هنوز هیچ اقدامی در این زمینه صورت نگرفته است. بنابراین نمی توان به بهبود شرایط بازار از طریق تغییر در رهبری سازمان خوش بین بود. اگرچه فرصتی برای بهبود شرایط بازار وجود دارد، اما دلیل تغییر شرایط نمی تواند تغییر رئیس سازمان باشد و باید در مباحث کلان بررسی شود..
این کارشناس بازار سرمایه تصریح کرد: یکی از موضوعات مهم در اقتصاد هر کشوری بحث سیاست پولی و مالی است. این سیاست های پولی و مالی نباید به صورت مغرضانه انجام شود. اگر دولت به دلیل ناکارآمدی در سایر بخش ها با کسری بودجه مواجه شود، بازارها هزینه آن را پرداخت خواهند کرد. ممکن است اتفاقات غیرقابل پیشبینی مانند شیوع کرونا رخ دهد و دولتها و بانکهای مرکزی مجبور به اتخاذ تصمیمهای سختی شوند که موضوع بحث نیست، اما گاهی شاهد هستیم که ناکارآمدی در اقتصاد ظاهر شده و منجر به کسری بودجه میشود. سپس هر تصمیمی برای متعادل کردن کسری بودجه بدون توجه به آینده اقتصاد گرفته می شود.
وی افزود: مشکل فعلی ناکارآمدی دستگاه دولتی است که منجر به آسیب در بخش واقعی اقتصاد می شود. اگر اقتصاد واقعی آسیب ببیند نمی توان انتظار داشت که بازار سرمایه به خوبی توسعه یابد; بنابراین تصمیم گیری در زمینه نرخ بهره و حذف ضرایب نرخ ارز از اهمیت بالایی برخوردار است.
کوشکی ادامه داد: در حال حاضر تولیدکنندگان کشور گاهی به این نتیجه می رسند که مبادلات ارزی (گرفتن ارز از بانک مرکزی و فروش آن در بازار آزاد) بسیار سودآورتر و کمتر از شروع تولید است! علاوه بر این، موضوع قیمت گذاری اجباری همچنان وجود دارد و مهم است که این مسائل حل شود.
وی بیان کرد: از سوی دیگر حقوق شرکت ها در صنایعی مانند اوره و دارو در قالب مطالبه گری نادیده گرفته می شود; این حقوق باید احیا شود. پول زیادی در دست دولت است و پرداخت نمی شود، که می تواند به شرکت ها سرازیر شود و بیشتر توسعه یابد. اما باید در نظر داشت که شرکت ها هم مسئول هستند و بعید است این تحول با شرکت های پتروشیمی اتفاق بیفتد، این مبلغ به سمت شرکت ها برمی گردد و به صورت سود تقسیم می شود و از بین می رود. این مسائل در صورت حل شدن، می تواند به چشم انداز امیدوارکننده تری برای بازار منجر شود.
این کارشناس بازار سرمایه به حمایت سازمان بورس از بندهای ده گانه مانند واریز ۱۰ حمت از سیستم بانکی به بازار سرمایه اشاره کرد و گفت: سازمان نباید از این بندها حمایت می کرد چرا که این بندها ساخت و ساز مسکن است که ساخت مسکن است. از منابع سایر بخش های اقتصاد کسر می کند تا روند مثبتی در بازار ایجاد کند، اما از آنجایی که در اقتصاد کلان تغییری ایجاد نشده است، استفاده از منابع به معنای هدر رفت منابع است و منجر به کسری می شود که در نهایت به قیمت تمام می شود. مردم بازار برداشت وجوه از صندوق توسعه ملی یا درخواست از بانک ها برای خرید سهام از جمله اقدامات غیرکارشناسی است که در کوتاه مدت و بسته به جابه جایی وجوه می تواند تاثیرات مثبتی بر بازار داشته باشد اما هزینه چنین اقداماتی بسیار بیشتر است. و فردی که شناخت درستی از اقتصاد و بازار سرمایه دارد باید با چنین تصمیماتی مخالفت کند و تصمیمات اساسی تری مانند اصلاح ساختار بودجه و تصمیمات سیاستی دولت را برای جلوگیری از آسیب به اقتصاد دنبال کند.