نگاهی به آنچه در نمایش «اتللو یا بازسازی نمادین یک قتل» گذشت اتللو؛ نگاهی مدرن و تجربه گرا
نمایش «اتللو» شاهکار بزرگ «شکسپیر» با بازنویسی سمانه زمانی و طراحی و کارگردانی غزاله کنان پناه در تماشاخانه مهرگان به روی صحنه رفت. بازیگران این نمایش محمد اقبالی، علی یعقوبی، ندا اصغری، حامد آرامی، مرتضی یعقوب پور، میترا سیاوشی، مریم محمدوند، شاهین پاینده و خوانندگی محمدرضا غریب زاده به همراه طراحی صحنه فرشاد یاری هستند. […]
نمایش «اتللو» شاهکار بزرگ «شکسپیر» با بازنویسی سمانه زمانی و طراحی و کارگردانی غزاله کنان پناه در تماشاخانه مهرگان به روی صحنه رفت. بازیگران این نمایش محمد اقبالی، علی یعقوبی، ندا اصغری، حامد آرامی، مرتضی یعقوب پور، میترا سیاوشی، مریم محمدوند، شاهین پاینده هستند و خوانندگی بر عهده محمدرضا غریب زاده و طراحی صحنه بر عهده فرشاد یاری است. تراژدی «اتللو» تقابل شخصیت محوری و مقابل یعنی «اتللو» و «یاگو» است. «اتللو» در شرح فتوحات قهرمانانه خود، «دزدمونا» دختر یک سناتور ونیزی را جذاب می کند و با وجود مخالفت پدر (بروانسیو)، چگونگی عشق او و «دزدمونا» را در دربار توضیح می دهد و به دلیل اصلی عشق و محبت واقعی در ادامه نمایش «یاگو» و «رودریگو» سعی می کنند وانمود کنند که اتللو رابطه عاشقانه ای بین «کاسیو» و «دزدمونا» دارد. عشق «اتللو» به «دزدمونا» باعث شک، حسادت و در نهایت قتل او می شود. در پایان اتللو با اعتراف همسر یاگو، امیلیا، متوجه می شود که همسرش را بی گناه کشته و در پایان خودکشی می کند. تراژدی «اتللو» که بیش از چهار قرن از نگارش آن می گذرد، توسط کارگردانان بزرگ دنیا به شیوه های مختلف اجرا می شود و مضامین مختلفی چون شک، تردید، حسادت و جاه طلبی موضوع و نقوش روانی این فیلم است. شخصیتهای مختلف این نمایش را تماشا میکند و مخاطبان میتوانند به شکلهای مختلف توجه به داستان را ببینند.
غزاله کنعان پناه، کارگردان جوان، این بار مفهومی آشنا با قلم سمانه زمانی را تغییر داده و با اقتباسی متفاوت، با تغییری اساسی در زبان نمایش، خلاقانه عمل کرده تا جایی که هوموفوبیا. تبدیل به استدلال و در نهایت به یک کنش نمایشی در ذهن و رفتار مخاطب می شود. این نمایش در ۹۰ دقیقه از تلفیق سه روش اجرایی یعنی جنبه های روانی و فاصله گذاری و در نهایت یک تئاتر محیطی اجرا جدید و بدیع به یادگار گذاشته است. نویسنده وقایع نمایش را از طریق بداهه نویسی در نگارش و پردازش شخصیت ها بر اساس ایده برگرفته از نوعی بداهه ثبت کرده است. با استفاده از زبان روزمره و توجه به جنبه های روانی انسان، جنبه های واقعی و پنهان با یکدیگر در تضاد هستند و نمایش در صحنه های مختلف از طریق موسیقی و نورپردازی و روایت راوی به مخاطب یادآوری می کند که شاهد دیدن افرادی هستند که می توانند. خود را ببینند تا آنجا را ببینند، یعنی تفکری که نوعی انتقاد آگاهانه از خود شخص است که چگونه می تواند صفات زشت را در موقعیت های خاص به منصه ظهور برساند و عواقب وحشتناکی به بار آورد. به همین دلیل چاشنی و تکنیک بداهه گویی ممکن است تا حدودی به روان درام نزدیک باشد، شخصیت های نمایش هر کدام مظهر نفرت، جاه طلبی، حسادت و سوء تفاهم هستند که کارگردان خانم کنعان سپنا سعی در ایجاد نوعی در آن داشته است. تعلیق دراماتیک در زمینه بداهه نوازی. . به نظر می رسد شیوه کار به گونه ای است که تمرین های طولانی مدت حدوداً شش ماه قبل از رسیدن گروه نمایشی به فرم نهایی اجرا است. نمایش تا جایی پیش می رود که کارگردان سعی کرد با دخالت تماشاگران و پیشنهادات بازیگران روی صحنه صحنه پایانی مرگ «دزدمونا» توسط «اتللو» را تغییر دهد و این دخالت ها مانع از مرگ «دزدمونا» شد. و در نهایت سوء تفاهم را از طریق گفت و گو یا روش حل کرد. دیگر منجر نمی شود بازی روان و صداقت بازیگران و ارتباط آنها در رویارویی با یکدیگر و همچنین با تماشاگر رضایت آنها را جلب می کند. فرشاد یاری در طراحی صحنه، مفهوم از هم پاشیدگی و شخصیت ها و بی ثباتی را از میان صندلی هایی که روی صحنه شلوغ است، ارائه می کند. مفهوم بی ثباتی با اتفاقات و شخصیت های نمایش مطابقت دارد و تأثیر دراماتیکی بر مخاطب دارد. موسیقی علاوه بر تشدید بار حسی صحنه های ریتمیک، صحنه موفقی است، به ویژه کار خوب بهاره کنعان پناه در نواختن ساز هنگدرام هماهنگ با حرکت موزون راوی با مخاطب چشمگیر است. در پایان این نوشتار یادآور می شود که کارگردان با توجه به ابعاد کوچک صحنه و فاصله کم با تماشاگران توانسته است با تلفیق مناسب با تصویرسازی در هدایت بازیگران به اجرای موفق و قابل قبولی دست یابد. هرگونه تصنع و اغراق با هماهنگی صحیح عوامل و عوامل صحنه با رعایت اصول زیبایی شناسی. داشتن اگرچه در روزهای اول اجرا تا اواسط اجرا اختلالاتی از نظر نور و تمرکز برخی از بازیگران وجود داشت، اما این نقص به مرور زمان برطرف می شود. وجه تمایز اجرای «اتللو» به کارگردانی غزاله کنعان پناه از اجراهای قبلی داخلی و خارجی، ریسک مثبت او در تلفیق با ویژگی های تئاتر محیطی و نیز تبدیل زبان کلاسیک به زبان روزمره است که در عین پرهیز از جنبه کلیشه ای، تبدیل به آن شد. آن را به یک اجرای خلاقانه تبدیل می کند. انجام داده است.