هفت بازیگر زنی که احتمال رفع ممنوعالکاریشان جدی شد
با پیروزی پزشکان در افق میهنات ریاست جمهوری و بازگشت اصلاح طلبان و اعتدالگرایان به قدرت، امیدها برای رفع ممنوعیت بازیگران زن که در سالهای اخیر به دلیل نوع پوشش با آنها برخورد شده، افزایش یافته است.
اولین چراغ سبز در این خصوص توسط «فاطمه مهاجرانی» سخنگوی دولت نشان داده شد و در مراسم یادبود از «امین تارخ» در واکنش به مواضع دولت در قبال هنرمندان ممنوع الکار که بخش قابل توجهی از هنرمندان ممنوع الکار هستند تجلیل کرد. که با توجه به اتفاقاتی که افتاده، یکی دو سال بیرون خواهد بود. دومی با تاکید بر اینکه زنان فیلمساز هستند، چه اتفاقی می افتد، تاکید کرد: انشاءالله در این زمینه وفاق ملی ایجاد شود.
نبض مثبت سخنگوی دولت با گفت و گوی امروز با عباس عبدی، چهره سیاسی با اطمینان درباره رفع ممنوعیت بازیگری زن تکمیل شد و احتمال اینکه هنرمندانی مانند منیژه حکمت، هانیه توسلی کتایون ریاحی، تنه علیدوستی، فاطمه معتمدآریا، باران کوثری، افشانا بایگان و پانته آ بهرام گرفتن مجوز برای حضور دوباره در سینما جدی شده است.
گفتگو با عباس عبدی را در این باره بخوانید.
اگر موافقید بحث را با اصطلاح ممنوع شروع کنیم، آیا این اصطلاح بیشتر در مورد هنرمندان صدق می کند یا برای مشاغل دیگر هم صدق می کند؟
طبق قانون اساسی، افق میهن هر شغلی که خلاف قانون نباشد حق هر شهروندی است و هیچکس نمی تواند مانع از آن شود مگر به حکم دادگاه که موضوع جدایی است. دادگاه ممکن است فردی را برای مدت محدودی از کار منع کند، بنابراین هیچ راهی برای محرومیت هنرمندان از وزارت ارشاد و جاهای دیگر وجود ندارد، اما آنها راه های دیگری را انجام می دهند که قانون را دور می زند.
روش هایی مانند دادن پروانه فیلم و اگر فردی در آن فیلم حضور داشته باشد به آن مجوز نمی دهد و مشروط می کند، اینها همه دخالت هایی است که در حقوق شهروندی صورت می گیرد و در وزارت ارشاد به وفور پیدا شد. در دوره آقای رئیسی هزینه های زیادی را برای کشور به همراه داشته است.
در ادامه صحبت هایتان بگویید بر چه اساسی می توان بازیگران و هنرمندان را از کار منع کرد؟ میخواهم بدانم اگر چنین اتفاقی بیفتد و آیا میتوان هنرمندان را به خاطر بی حجابی از کارشان منع کرد، تا چه حد باید جرم جدی باشد؟
منع باید از طریق دادگاه باشد، تجدیدنظر شود، به دیوان عالی کشور می رود، دوباره رسیدگی می شود، همه راه هایی برای نقض حکم وجود دارد، حکم باید موجه باشد، در سیستم اداری که کارمند نمی تواند برای خودش بنشیند دیگران را از کار منع کنید. این برخلاف حقوق مسلم شهروندان در قانون اساسی است. بنابراین هیچ ضابطه ای در این مورد از سوی اینجانب قابل قبول نیست، قوانینی که خود ادارات و وزارتخانه ها وضع می کنند مبنای قانونی ندارد و نمی توان به این دلیل هیچ فردی را از شغل محروم کرد.
می گویند به خاطر بی حجابی است؟ باید به دادگاه بروند و دادگاه روال قانونی خودش را دارد. عدم حجاب یکی از کمترین جرایم است، برای کمترین جرایمی که بالاترین مجازات تکمیلی را در پی ندارد؟
کسی که مرتکب قتل عمد یا غیرعمد شود مجازات می شود و هیچکس نمی تواند او را از شغلش محروم کند. چگونه می توان فردی را تا حد ممنوعیت از کار برای چیزی مثل بی حجابی که در قانون بسیار ساده و پیش پا افتاده است مجازات کرد و نه قضایی؟
توقیف هنرمندان لطمات زیادی به سینمای ایران وارد می کند، به خصوص در یک سال اخیر که فیلم ها خالی از هنرمندان مشهور و محبوب بود، این موضوع بیشتر خود را نشان داد، در حالی که خود هنرمند به دلیل دوری از خود آسیب روحی زیادی می بیند. حرفه، نظر شما چیست؟
بله، وضعیتی است که متأسفانه وجود دارد و اساساً ممنوعیت کار یکی از شدیدترین مجازات هاست.
به نظر من این افراد که چنین تصمیماتی می گیرند تا آنها را از کار منع کنند، آن وقت می فهمند که در دنیا چه خبر است، بنابراین نمی توانند یک نفر را از کار خود محروم کنند.
آیا هنرمندان می توانند این موضوع را پیگیری کنند؟
بله، هنرمندان می توانند شکایت کنند و باید به شکایات آنها رسیدگی شود.
البته امیدوارم وزیر جدید ارشاد جناب آقای سید عباس صالحی که فردی بسیار شریف و قابل احترام هستند هم با درایت و هم با گفت و گو با ساختار سیاسی ایران این مسائل را حل کنند چرا که این موضوع اصلا به نفع جامعه ایران نیست.
آقای عبدی! هنرمند محصول سال ها کار است و هنرمند را نمی توان در یک یا دو شب خلق کرد، مثلاً ترانه علیدوستی حاصل سال ها تلاش است یا هانیه. توسلی یا باران کوثری و… متأسفانه در دولت قبل اینطور دیده می شد که یک شبه می شود یک هنرمند (چه بازیگر و چه فیلمساز) ساخت و به همین دلیل تعداد زیادی از هنرمندان با سابقه. از سینمای ایران و همچنین افراد بی اعتبار حذف شدند. و صلاحیت را وارد دنیای سینما کردند. تحلیل شما در این رابطه چیست؟
کسی که شروع کننده حذف هنرمندان است، ربطی به این مسائل ندارد، هر چه بازیگر بهتر باشد، علاقه بیشتری به حذف آنها دارد، اگر می توانست یک شبه یا دو شبه هنرمندان خلق کند، هزاران هنرمند می آورد که جایگزین اینها شوند. مردم، و درست است. انجام داده بودند، مهم این است که نمی توانند هنرمند بسازند. به نظر من مشکل اصلی آنها تخریب هنرمند نیست، مشکل اصلی آنها تخریب هنر است، می خواستند با فشار آوردن به هنرمندان هنر ایران را از بین ببرند، اما به هر حال امیدواریم وضعیت بهتر شود.
به نظر شما در این دوره چگونه می توان سازوکار حضور دوباره هنرمندان را فراهم کرد و آیا اصلا این امکان وجود دارد؟
مهمترین چیز برای بازگرداندن وضعیت هنرمندان به گذشته اجرای قانون است، باید بدانیم که همه این مقررات و کارهایی که انجام دادند بدون استثنا غیرقانونی بوده است. اگر طبق مقررات عمل کردند باید بدانند که مقررات غیرقانونی بوده و باید لغو شود. حتی اگر بدون ضابطه این رفتارها را انجام دادند، همه این افراد باید به زندان بروند و مجازات شوند. اما ممکن است یک مشکل دیگر در این وسط پیش بیاید که بحث پوشش سر و حجاب است. به نظر من این موضوع به شکل حقوق موجود قابل حل نیست. اگر شرعی است باید قانون موجود اجرا شود.
آن وقت بیش از ۷۰ درصد مردم دچار مشکل می شوند، یعنی از نظر شرعی این اشکال دارد که حتی یک تار مو بیرون بیاورند، فرقی نمی کند تمام سرشان خالی باشد یا تک باشد. مو، پس این قانون نمی تواند مشکل را حل کند، باید قانون تصویب شود. مطابق عرف و نظر اکثریت جامعه باشد. این بازگشت به قانون در مورد ممنوعیت است، در مورد پوشش به نظر من بازنگری در رویه های غیرقانونی است. مگر اینکه در حال حاضر قانون جدیدی می نویسند، این نشان می دهد که قانون قبلی کار نکرده است، پس این قانون هم کار نمی کند، باید قانون جدید نوشته شود. مردم را نمی توان به زور مجبور به انجام کاری کرد، پس مردم باید آن را بپذیرند، در حالی که باید عده معدودی را متخلف دانست نه تعداد زیادی. بنابراین اگر این دو مورد حل شود مشکل خاصی باقی نمی ماند.
آیا حضور دوباره هنرمندان می تواند به بهبود فضای سیاسی کشور کمک کند؟
در حال حاضر مشکل ما فضای سیاسی نیست، مشکل ما کاهش شکاف بین دولت و ملت است، مردم در جامعه زندگی می کنند، حکومت وجود دارد و مردم باید احساس کنند که دولت از مردم حمایت می کند. دولت می تواند از حقوق افراد این افراد دفاع کند، حقوق برای خدمت به این مردم است نه تحقیر عده ای، حقوق باید بازتاب اراده اجتماعی باشد. پلیس و نظام اداری قضایی باید در خدمت حقوقی باشد که مورد تایید اکثریت قاطع جامعه است و این اکثریت قاطع باید از آن حقوق دفاع کنند که اگر این نکات انجام شود فضای سیاسی به بهترین نحو احیا و احیا می شود.
آیا موافقت ملی شعار مدنظر دولت چهاردهم به همه عرصه های فرهنگ و هنر سرایت می کند و این توافق که باید دوجانبه باشد در خصوص آثار ممنوعه و محدودیت در حوزه فرهنگ و هنر چگونه است؟
از ابتدا که بحث انتصاب وزرا برای این دولت مطرح شد، در مورد وزیر ارشاد معتقد بودم که آقای صالحی بهترین و شایسته ترین فرد برای این کار است، زیرا ایشان قادر به حل و اجرای این سیاست هستند. به بهترین شکل بدون هیچ چالش و اختلافی. اگر این اتفاق بیفتد می تواند در گفت وگو با مقامات عالی کشور و مراجع قضایی به تفاهم قابل قبولی با جامعه هنرمندان برسد.
من به شدت امیدوارم که آقای صالحی از عهده این چالش بر بیاید و معتقدم از عهده آن بر خواهد آمد، انتظار داریم در آینده نزدیک به بهترین شکل حل شود.