همه منتقد گرانی مردم اما « مات و مبهوت»!
افق میهن – رضا بردستانی: یکی از دوستانی که چندین سال در «نروژ» یکی از گران ترین کشورهای اروپا زندگی می کرد و اکنون در تهران زندگی می کند، به من گفت: «ایرانی ها چطور با این قیمت ها جان سالم به در برده اند، برخی مواد غذایی حتی از اسلو هم گرون تره دو تیکه جوجه داغ ۶۰۰ هزار تومن. […]
افق میهن – رضا بردستانی: یکی از دوستانی که چندین سال در «نروژ» یکی از گران ترین کشورهای اروپایی زندگی می کرد و اکنون در تهران زندگی می کند، به من گفت: «ایرانی ها چطور با این قیمت ها جان سالم به در برده اند، برخی مواد غذایی حتی از اسلو گرونتره، دو تیکه جوجه داغ، ۶۰۰ هزار تومن، چهار عدد میوه، ۵۰۰ هزار تومن، دو عدد تخم مرغ، ۲۵۰ هزار تومن، این دقیقا یعنی چی؟! من جوابی نداشتم که بدم.
مناظره، سطحی; اطلاع نمایندگان، بدون اثر!
قبل از شروع بحث نگاهی می اندازیم به سخنان و سخنان نمایندگان مجلس در روز دوشنبه یازدهم. دی ماه:
– کریمی فیروزجایی: آمریکا و رژیم صهیونیستی برای سرپوش گذاشتن بر جنایات خود شهید سید رضی موسوی را ترور کردند.
ـ فروردین: وزیر نفت تاوان بی توجهی به مردم قیر و کارزین را خواهد داد
– محمودی: چرا وزارت جهاد کشاورزی به کنترل و کاهش قیمت گوشت و مرغ گوش نمی دهد؟
– موسوی لارگانی: رتبه بندی فرهنگیان بازنشسته اجرایی شود/ تاخیر در پرداخت پاداش پایان خدمت فرهنگیان از ارزش آن کاسته است.
– رضازاده: وزیر اقتصاد مالیات کارت پیلهروی مرزنشینان را ببخشد.
– روح امینی: افزایش قیمت اینترنت باید به اندازه کیفیت آن باشد
– میرتاج الدینی: چرا دولت کلابرگ الکترونیکی را به طور کامل اجرا نمی کند
صالحی: دستگاه های نظارتی و امنیتی گزارش تخلفات چای دباش را در مجلس ارائه کنند.
– حاجی پور: تشکیلات معلمان تدریس هر چه زودتر مشخص شود
– فلاحی: امام جامعه دیوارهای بسته و یخ زده ذهنی و فکری را علیه زنان فرو ریخت.
– رشیدی: مردم از کمیت و کیفیت پایین خودروهای داخلی ناراضی هستند
– وحیدی: دلار برای واردات خودرو ارزشی ندارد
– موسوی لارگانی: مسئولان برای آلودگی هوا کاری کنند/ نمی شود مدارس را برای همیشه تعطیل کرد و مردم را در خانه حبس کرد.
– عباس زاده مشکینی: انتقام شهادت سردار سلیمانی، محو کامل رژیم صهیونیستی از جغرافیای جهان است/در ۴ سال، ۴۰ سال کار در منطقه انجام شده است.
– جدی: پخش کلیپ مطالبات شهروندان خراسان شمالی; از اجرای طرح ملی مسکن تا پیگیری مشکلات کارآفرینان و پرستاران
به جز چند تذکر و سخنرانی که در حوزه سیاست داخلی و خارجی است و بیشتر در داخل و نه بیرونی کاربرد دارد، بقیه بحث ها آنقدر سطحی است که آدم تصور می کند این گونه بحث ها در استانداری ها و فرمانداری ها در همه جا بوده است. کشور!
و اما مناظرات؛ این روزها که مناظره ها بار دیگر بخشی از برنامه های صدا و سیما شده است، موضوعات مطرح شده در آن کمتر از صحبت ها و سخنان نمایندگان مجلس نیست. مناظره ای برای نشان دادن راه، چاره اندیشی برای خروج از بن بست اقتصادی- معیشتی، راهی برای عبور از گرانی و تورم، چابک سازی امور اجرایی کشور، کمک به پویایی تولید وجود ندارد. ، راهکاری برای غلبه بر رکود در تولید، اندیشه و اندیشه. برای کاهش معضلات اجتماعی، فرمولی برای کم آبی، خشکسالی، آلودگی هوا، ایجاد امید و انگیزه و نشاط اجتماعی، حرف هایی که جوانان احساس کنند، حرف هایی که زنان جامعه را امیدوارتر می کند و… دیده نمی شود. جز اینکه کوچکی و بزرگی بحث در نهایت به شورای نگهبان و نحوه رد و تایید صلاحیت ها ختم می شود و در نهایت مشارکت به میزان تایید صلاحیت ها مربوط می شود!
در بخشی از مناظره «سعید لیلاز» و «یاسر جبرائیلی» ناگهان جمله بسیار مهمی رد و بدل می شود: «آقا این بحث ها به درد تاکسی هم نمی خورد!
شاید یکی از درست ترین حرف هایی که در میان بحث های زیاد شنیده می شود این باشد: «آقا این بحث ها حتی به درد تاکسی هم نمی خورد!» صحیح تر است که؛ مردم بهتر، عمیقتر و دقیقتر از مسئولان و فعالان سیاسی و نمایندگان مجلس از شرایط بغرنج اینترنت، هزینههای هنگفت، موانع، محدودیتها و آسیبها میدانند و ممکن است در کوچهها و کوچهها با صراحت بیشتری درباره آن صحبت کنند، اما برمیگردد. در سخنرانی ها و هشدارها نمایندگان مجلس درباره همین موضوعات بحث برانگیز در شبکه های اجتماعی یا تبدیل فضای مناظره به موضوعی خاص و تقلیل بحث انتخاباتی صرفاً به تایید و رد صلاحیت ها، بیانگر آن است که نه تنها نمایندگان مجلس و مسئولان، بلکه نخبگان و فعالان سیاسی نیز تقریباً شفاهی مورد تحقیق قرار گرفته اند. . حرفی برای گفتن ندارند.
نکته دیگر تکرار صحبت بزرگان کشور است که برای نمایندگان مجلس عادت شده است که بله فلانی گفت فلان و فلان و فلان و فلان و فلان و فلان و فلان فلان و فلان و فلان و فلان و فلان و فلان و فلان و فلان و فلان و فلان و فلان و فلان و فلان و فلان و فلان و فلان و فلان و فلان و فلان و فلان و فلان و فلان و فلان و فلان و فلان و فلان و فلان و فلان و فلان و فلان و فلان و فلان و فلان و دیگران گفتند فلان و فلان و فلان و فلان و فلان و فلان و فلان و فلان و فلان و فلان و فلان و فلان و فلان و فلان. تکرارها می تواند موثر باشد، اما تردید و درد جایی است که گوش جامعه از این شعارها پر می شود.
تاکنون شاهد گفتمان ها و سخنان پراکنده ای بوده ایم که به تعبیر آقای مناظره: آقا این بحث ها به درد تاکسی هم نمی خورد! و از آنجایی که در جدی ترین بحث ها شاهد یکسان سازی موضوعات هستیم، جامعه باید به حدی از درک رسیده باشد که بالا تا پایین در یک چرخه و توالی مغشوش گرفتار شود و این یعنی; یا خود مردم بسوزند و با مشکلات و معضلاتی که گریبانشان را گرفته بسازند یا این دست حمل خالی و سطحی را به حال خود رها کنند و به فکر آسیبی باشند که ریشه جان و سرمایه آنها را می سوزاند زیرا این جماعت دقیقاً مشغول است. گفت: آقا این بحث ها به درد تاکسی هم نمی خورد!
این ماجرا یک نکته دردناک هم دارد و آن صدای انتقاد مسئولان و نمایندگان مجلس از گرانی هاست، یعنی مسئولان و نمایندگان به جای اینکه چاره ای بیندیشند تا حداقل این اسب سرکش گرانفروشی را مهار کنند. مجلس نیز از گرانی ها و ناکارآمدی ها انتقاد کرده اند که گویی منتظر آن هستند. نشسته اند تا مردم پا پیش بگذارند و از مسئولان و نمایندگان مجلس عذرخواهی کنند و اینجاست که طرح بحث این است که: آقا این بحث ها حتی به درد تاکسی هم نمی خورد! همچنین برای رهایی یافت نشد!