واریز 8/900/000 به حساب کارگران دولت در اول شهریور
اخبار مهم حقوق کارگران را بخوانید.
آیت اسدی یکی از اعضای شورای عالی کار اعلام کرد که از ابتدای سال جاری تاکنون هیچ جلسه ای از سوی اعضای این شورا برگزار نشده است. با وجود فعالیت کارگروه های تخصصی هنوز به نتیجه ای نرسیده ایم.
اسدی در ادامه افزود: یکی از مهم ترین موضوعاتی که باید در جلسات شورای عالی کار مطرح شود، اصلاح ماده ۴۱ قانون کار است. برگزاری جلسات بررسی و ترمیم دستمزد کارگران در این ایام تا زمان روی کار آمدن وزیر جدید، از مهمترین وظایف شورای عالی کار است.
وی تاکید کرد: تمرکز بر اصلاح اصل ۴۱ در راستای احیای حقوق و دستمزد کارگران می تواند مسیر سنگلاخ سال های گذشته را هموار کند. افزایش دستمزد کارگران متناسب با تورم موجود در جامعه تنها خواسته اعضای شورای عالی کار و جامعه کارگری است که در دوره قبل ناکام ماند. مواجه شد
یکی از اعضای شورای عالی کار می گوید: کارشناسان معتقدند اگر کلمه «براساس نرخ تورم» به کلمه «به میزان تورم» تبدیل شود، موظف به افزایش دستمزدها بر اساس نرخ تورم اعلامی از سوی سازمان خواهیم بود. مقامات رسمی آماری به نظر من این موضوع صحت ندارد، زیرا در بند بودن مدیران، نشانه شانه خالی از وظایف قانونی آنها در قبال کارگران است.
آیت اسدی می افزاید: ثابت نبودن تورم در طول سال و جهش چند برابری به این معناست که حقوق کارگران در طول سال برابر با رشد تورم چندین بار تغییر کند و بار اضافی تورم بر دوش گذاشته نشود. از کارگران
این فعال کارگری می گوید: تعیین میزان سبد معیشت کارگران از دیگر موضوعات مهمی است که همه ساله کارگران درگیر آن هستند. نفوذ دولت سیزدهم در پایین نگه داشتن رقم سبد معیشتی اعتراضات و نگرانی های بسیاری را از سوی جامعه کارگری در پی داشت.
وی با تاکید بر اینکه سبد معیشت کارگران توسط انستیتو پاستور ایران تعیین می شود، گفت: سال گذشته رقم اعلام شده توسط پاستور باعث نارضایتی جامعه کارگری شد و همین موضوع اهمیت سبد معیشت را جدی تر می کند. اینکه محرومیت در سبد معیشت کارگران به وضوح از سوی مقامات رسمی اعلام می شود و مسئولان نیز با وقاحت در آن میانجیگری می کنند، بسیار نگران کننده است.
یکی از اعضای شورای عالی کار می گوید: چالش امروز ما حفظ کارگران در فضای تولید است. کارگران یکی از حلقه های مهم صنعت و تولید هستند و راضی نگه داشتن آنها از تغییر شغل اخیر برای تولیدکنندگان خطرناک است.
اسدی می گوید: دستمزد کارگران باید بر اساس دستمزد جهانی کارگران باشد زیرا در دنیا کارگران حلقه اصلی چرخ اقتصاد هستند و برای تخصص و مهارت خود ارزش قائل هستند و در کشورهایی مانند آلمان که تولید و مهارت کارگران است. در سطح بالایی هستند. بله حقوق کارگران و تامین معیشت آنها از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
کارفرمایان همیشه به دنبال نیروی کار تازه و ارزان هستند و تا می توانند از شر کارگران قدیمی خلاص می شوند. آن وقت کارگری که در ساختار بی حقوقی و بی نظمی فقط باید «بله» باشد و قدرت تعیین سرنوشت خود را ندارد، به چاه تعدیل می افتد و راه نجاتی نمی یابد. تا آخر عمر از این چاه بیرون بیاید.
تاسف آورتر از این نیست که کارگری که ۲۸ سال شغل و درآمد داشته و حقوق نسبتاً بالایی داشته است، در دو سال آخر استخدامش با لبه تیز اخراج توسط کارفرما آشنا شود. اخراج یا به زبان سرمایه داران حامی مقررات زدایی، «تعدیل» در دو سال آخر استخدام، سرنوشت کارگران را تغییر می دهد و آنها را به جایی نمی برد.
کارگری که با خودش حساب کرده که قرار است مستمری بازنشستگی او میانگین حقوق دو سال آخر کارش باشد، ناگهان می بیند همه حساب هایش به هم ریخته است. یک روز صبح، صبحی که هیچ تفاوتی با روزهای قبل ندارد، از خواب بیدار می شود و با این امید که کمتر از دو سال دیگر بازنشسته می شود، سر کار می رود. اما کارفرما یکدفعه مثل عذاب معلق ظاهر می شود، بالای سرش می ایستد و می گوید: حیف است نیروی مازاد داشتیم و شما را هم تعدیل کردیم! توضیح نمی دهد که چرا کارگری که قرار است یک سال یا شش ماه دیگر بازنشسته شود، اخراج شده است! آیا او نمی داند که اخراج در دو سال آخر کار تمام معادلات زندگی کارگر و خانواده اش را از بین می برد و زندگی یک خانواده زحمتکش فوراً از بین می رود؟
«هرچه بودیم پنبه شد»; محمد چنین می گوید؛ کارگری که در مجتمع فولاد قروه خاطراتش را روایت می کند. زمانی که این مجتمع فولادی با تصمیم ناگهانی سهامداران اصلی در اواخر دهه ۹۰ تعطیل شد، محمد کمی بیش از یک سال تا بازنشستگی فاصله داشت. کارگر کارشناس کوره های ذوب که در آن زمان بیش از دو برابر حداقل دستمزد می گرفت مجبور شد به بیمه بیکاری پناه ببرد و قطعاً هیچ فاجعه ای بزرگتر از بازنشستگی با طعم تلخ بیمه بیکاری نیست….
حقوق بازنشستگی بر اساس میانگین حقوق ۲ سال گذشته قبل از بازنشستگی محاسبه می شود. در صورت استفاده از بیمه بیکاری در این ۲ سال، تامین اندک بیکاری در محاسبه مستمری نقش خواهد داشت و بنابراین مستمری دریافتی در زمان بازنشستگی به میزان قابل توجهی کاهش می یابد. بر این اساس کارشناسان روابط کار می گویند افرادی که ۲ سال با بازنشستگی فاصله دارند و حقوق آنها بالاتر از بیمه بیکاری و حداقل حقوق است از بیمه بیکاری استفاده نکنند. اما این «نباید» برای کارفرمایان معنایی ندارد، هر وقت که بخواهند و هر طور که بخواهند به بهانه تعدیل نیرو و تعدیل نیرو کارگران را اخراج می کنند و برای آنها و ادارات کار فرقی نمی کند که این کار چه ضرری دارد. اخراج ناگهانی باعث می شود. آینده کارگر را خراب می کند.
قانونگذار میزان بیمه بیکاری را ۵۵ درصد متوسط حقوق بیمه شدگان در نظر گرفته است که برای هر نفر ۱۰ درصد و حداکثر ۴ نفر قابل افزایش است. زمانی که این رقم مبنای محاسبه حقوق بازنشستگی کارگران قرار می گیرد، حقوق بازنشستگی را به حداقل یا کمترین میزان کاهش می دهد و این مستمری ناچیز برای کارگر متخصصی که حقوق بالایی دریافت کرده است، مانند بلایی تمام عیار و تمام نشدنی است. یک عمر
رحمان یکی از همکاران محمد در همان مجتمع فولادی که به طور ناگهانی تعطیل شد و او تقریباً یک سال از بازنشستگی فاصله داشت، می گوید که در چند ماه مانده به بازنشستگی باید برای گرفتن حق خود به کارفرمای دیگری پول می داد. . رد بیمه بیش از حداقل؛ او تاکید می کند: «پشت زدم و از جیبم پول دادم تا با حقوقی تقریباً برابر حقوق خودم بازنشسته شوم…».
مریم، زنی خانه دار که سال ها در یک شرکت تولیدی کار کرده، سرنوشتی مشابه دارد. در نهایت نتوانست حقش را بگیرد و با بیمه بیکاری بازنشسته شد: «۶ ماه قبل از بازنشستگی، شرکت اعلام انحلال کرد و ما را اخراج کرد؛ به در و دیوار زدیم، وکیل گرفتیم، به اداره کار شکایت نوشتیم. اما هیچکدام از آنها پاسخ ندادند، کارفرما قویتر بود. بعد از چند هفته وسط همین شرکت دیوار کشیدند و با نام دیگری به کار ادامه دادند، فقط ما بدون هیچ جرمی در آتش سوختیم…» این زن کارگر باید برای بقیه کار کند زندگی با حقوقی که بسیار کمتر از آن چیزی است که لیاقتش را دارد. هیچ کس آن را نخواهد گرفت.
کارگران سالها کار سخت را به امید بازنشستگی تحمل می کنند، سعی می کنند پله پله از نردبان شکسته پیشرفت بالا بروند، اما نبود تشکل های مستقل و قدرتمند، رواج قراردادهای موقت و همه کاره بودن کارفرما در محیط کار، کار را نابود می کند. و امیدها ناامید می کند اخراج غول پیکر همیشه در کمین است، حتی زمانی که کمتر از یک سال با بازنشستگی فاصله دارید.
کارفرمایان همیشه به دنبال نیروی کار تازه و ارزان هستند و تا می توانند از شر کارگران قدیمی خلاص می شوند. آن وقت کارگری که در ساختار بی حقوقی و بی نظمی فقط باید «بله» باشد و قدرت تعیین سرنوشت خود را نداشته باشد، به چاه تعدیل می افتد و طناب نجاتی برای آن نخواهد یافت. تا آخر عمر از این چاه بیرون بیاید. دستمزد مریم تا آخر عمر کمتر از حداقل است، چکه ای ممتد که نمی توان آن را «آب رقیق» نامید. این زن رانده از همه جا می گوید: چرا بعد از سی سال کار اینطور شد؟!