ورود ویژه مجلس به بحث معیشت بازنشستگان
مجلس بر لزوم تخصیص منابع کافی برای ساماندهی شرایط بازنشستگان در بودجه ۱۴۰۴ تاکید کرد تا ضمن بهبود وضعیت معیشتی این قشر، عدالت اجتماعی نیز در پرداخت آنها لحاظ شود.
معیشت بازنشستگان در بودجه سنواتی و برنامه هفتم توسعه مورد توجه مجلس یازدهم و دوازدهم بوده است.
اولین اقدامات مجلس
• مجلس یازدهم با اختصاص ۹۰ هزار میلیارد تومان یکسان سازی حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی را آغاز کرد.
• در برنامه هفتم توسعه مصوب شد که درآمد مستمری بگیران به ۹۰ درصد درآمد کارکنان دولت برسد.
بخش غیرقانونی را لغو کنید
• رئیس مجلس آبان ۱۴۰۲ بند غیرقانونی تناسب حقوق بازنشستگان را لغو کرد که منجر به کاهش حقوق آنها شد.
تامین مالی
• مجلس دوازدهم در جریان بررسی بودجه ۱۴۰۴ با افزایش یک درصدی مالیات بر ارزش افزوده برای تامین مالی افزایش حقوق بازنشستگان موافقت کرد.
• برآوردها نشان می دهد که درآمد حاصل از این افزایش در سال ۱۴۰۴ بیش از ۱۰۰ همات خواهد بود.
بند قانونی در بودجه ۱۴۰۴
• در لایحه بودجه ۱۴۰۴ نرخ مالیات بر ارزش افزوده یک واحد درصد افزایش می یابد و تماماً صرف تعدیل حقوق بازنشستگان می شود.
افزایش ۱۶ درصدی حقوق بازنشستگان طی ۱۳ سال! «تعدیل» حتی تورم پاییزی را نیز پوشش نمی دهد
در بین مستمری بگیران (به ویژه از کارافتادگان و بازماندگان) کم نیستند افرادی که به دلیل کمتر از سی سال سابقه پرداخت بیمه ای بیمه شده اصلی، سی روز از دریافت حقوق کامل محروم می شوند و معمولاً دریافتی آنها کسری از حداقل است. .
ایلانا نوشت: تناسب برای کارگران بازنشسته سودی به همراه نداشت. در بهترین حالت کسانی که حداقل را گرفتند ۷۱۶ هزار تومان گرفتند. و همه اینها در حالی است که در سال های اخیر هیچ گاه ماده ۹۶ قانون تامین اجتماعی و لزوم تطبیق افزایش مستمری ها با هزینه زندگی اجرایی نشده است.
کاظم فرج اللهی از فعالان اتحادیه کارگران بازنشسته در این خصوص به ایلنا گفت: به جز درصد بسیار کمی، هیچ کارگری در زمان بازنشستگی حداقل دستمزد نداشته است. حتی اگر تخصص نداشتند و در زمان استخدام کارگر ساده محسوب می شدند، به دلیل داشتن سی سال سابقه کار و تجربه عمومی کار در کارگاه و انجام انواع اضافه کاری های تعیین شده و البته با پرداخت بیمه ای که متناسب با حقوق و دستمزد دریافتی است، همچنان مجموع دستمزد و حقوق دریافتی قبل از بازنشستگی کلیه کارگران (به استثنای درصد بسیار کمی)، اندکی بیشتر از حداقل دستمزد همان سال بوده است. و می توانستند امور زندگی خود را با همان تفاهم، هرچند با صرفه جویی و سختی، سامان دهند.
وی می افزاید: اما هنگام محاسبه اولین مستمری در نتیجه یک ظلم سیستماتیک، بیشترین تعداد مستمری بگیران در رده های حداقل دستمزد یا سطوح متوسط بسیار نزدیک به حداقل هستند! با توجه به وجود تورم در نظام اقتصادی حاکم و به موازات افزایش قیمت ها و افزایش هزینه های زندگی، طبق قانون، افزایش «دستمزد اسمی» کارگران شاغل و مستمری بگیران ضروری است. حقوق سالانه است، اما تحت تاثیر سیاست کلی سرکوب دستمزد اعمال شده توسط شورای عالی کار، هر سال است. تعداد ریال یا دستمزد اسمی کارگران کمتر از نرخ تورم همان سال افزایش یافته است.
بازنشستگان با گذشت زمان فقیرتر می شوند
به گفته فرج اللهی، افکار عمومی مسئولان، بازنشستگان را نه کارگران ارزشمند و شایسته دیروز، بلکه نان آور خانه و باری از هزینه های امروز دولت می دانند. از این رو با ابداع روش های مختلف از جمله افزایش تدریجی دستمزدها و حقوق ها (که تبلور ظلم مضاعف است) حقوق مستمری بگیران سرکوب شده قبلی هر ساله با نرخی کمتر از افزایش دستمزد اسمی کارگران شاغل افزایش یافته است. بازنشستگان با درآمد متوسط).
این فعال بازنشسته صنفی ادامه می دهد: نتیجه این روند ظالمانه سوق دادن تدریجی سطوح مستمری به سمت حداقل حقوق و کوچک شدن جدول و فقیر شدن بیشترین تعداد خانواده های بازنشسته است. محاسبات نشان می دهد میانگین افزایش سالانه حداقل حقوق بازنشستگان از ابتدای دهه نود تا پایان امسال تنها ۱۶ درصد است. یعنی میانگین افزایش حقوق کارگران بازنشسته طی ۱۳ سال فقط ۱۶ درصد بوده است. این در حالی است که میانگین تورم رسمی اعلام شده از سوی مرکز آمار در همین مدت ۳۱ درصد بوده است.
فرج اللهی با بیان اینکه «افزایش دستمزدها هیچگاه افزایش دستمزد و حقوق نبوده است»، می گوید: در سیاست ها و تصمیم گیری ها، دستمزد و حقوق کارگران سربار تحمیلی و بخشی از هزینه تولید محسوب می شود که افزایش آن تورمی و تورمی است. مولفه ای است که بیشتر از سایر اجزا است. موثر در قیمت نهایی محصول باید سعی کنید به هر نحو ممکن آن را کاهش داده و سرکوب کنید و البته تا به حال این کار را کرده اند در حالی که در کل و در واقعیت موضوع این است که دستمزد کار در واقع سهم اوست. و بخشی از ارزش افزوده یا ارزش افزوده ایجاد شده در فرآیند تولید کالا یا ارائه خدمات. افزایش این سهم به هیچ وجه موجب افزایش نقدینگی در بازار و افزایش تورم نمی شود. بلکه فقط درصدی از سود یا سهم کارفرما کاهش یافته و به سهم کارگر اضافه می شود. اما در عین حال باعث افزایش تقاضای موثر و ایجاد رونق در بازار می شود.
وی تاکید می کند: با دخالت صحیح و به موقع دولت و در مواقع لزوم با دادن یارانه حساب شده به تولید می توان ضمن افزایش دستمزدها از افزایش قیمت تمام شده جلوگیری کرد و با نظارت صحیح دولت در کنترل قیمت ها نیز از تأثیر ناچیز این افزایش تقاضا در ایجاد تورم جلوگیری شد.
سرکوب مستمر دستمزدها
به گفته این فعال کارگری موضوع بعدی رویه سرکوبگرانه ای است که در پایان هر سال به عنوان افزایش دستمزد بر کارگران تحمیل می شود.
فرج اللهی در توضیح بیشتر می گوید: کاری که هر ساله با مدیریت مستبد وزیر کار انجام می شود و به اشتباه «افزایش حقوق و حقوق کارگران شاغل و بازنشسته» نامیده می شود، اصلا افزایش دستمزد نیست. بلکه احیای اجتناب ناپذیر یا حفظ نسبی «قدرت خرید مزدبگیران و حقوق بگیران در جامعه در برخورد با تورم» است; تورمی که عمدا در اثر سیاست های غلط دولت به بازار و مردم تحمیل می شود.
نگاهی به بخشنامههای دستمزد سالانه وزارت کار نشان میدهد که به جز چند مورد استثنا، در تمام دهههای اخیر، وزارت کار علاوه بر سرکوب عمومی حداقل دستمزد، با ابداع روشها و فرمولهای متفاوتی برای سایر دستمزدها اقدام کرده است. سطوح، یعنی دستمزد کارگران با تجربه و تجربه بیشتر یا متخصصان با نسبت یا درصد به طور قابل توجهی کمتر از حداقل حقوق بگیران است و علت اصلی این تحمیل و سرکوب دستمزدها افزایش پلکانی است. گویی دستمزد و حقوق کارگران لطف و کمک مالی یا کمکی از طرف ارباب است که بیشتر به فقرا داده می شود و کمتر به ثروتمندان!
وی در ادامه می افزاید: در غیاب تشکل کارگری مستقل و کارآمد که کارگران بتوانند به کمک آن بر سر تعیین دستمزد مذاکره و چانه زنی کنند، در عمل و در ساختار یک طرفه موجود شورای عالی کار و با توجه به به روش مکرر سال های گذشته، تعدادی به عنوان حداقل دستمزد تصویب شده است. که بخش بسیار کمی از نیازهای معیشتی یک خانواده کارگر را پوشش می دهد.
وی می افزاید: اهمیت پرونده تنها در این نیست که حداقل مصوب مبنای بسیار موثری برای محاسبه کلیه دریافتی ها و حقوق بگیران تحت هر عنوانی است، بلکه آنچه موضوع را دردناک تر می کند این است که به دلیل نبود قوانین و عدم وجود نظارت کافی بر روابط و روابط بین کارگران و کارفرمایان و در پناه قراردادهای موقت کار و نبود امنیت شغلی و حمایت های صنفی، در عمل حقوق و دستمزد ماهانه حدود ۸۰ درصد کارگران، کارگرانی با تنوع و درجات مختلف تخصص و اغلب با تحصیلات دانشگاهی این حداقل یا کمی بیشتر از آن است و توجیه همه کارفرمایان این است که این دستمزد تعیین شده توسط وزارت کار است. !
آسیمیلاسیون، مرگ بر چشم بیچاره بازنشستگان
در این میان، وضعیت کارگران بازنشسته به مراتب بدتر است، معلولیتهای جسمی، بیماریهای مختلف و خانوادههای بزرگ، شرایط زندگی این قشر را پیچیدهتر کرده است. در چنین شرایطی، جذب چه نقشی دارد، چقدر برای بازنشستگان مفید بوده است. فرج اللهی در پاسخ به این پرسش ها می گوید: موضوع یکسان سازی حقوق بازنشستگان زمانی مطرح شد و به یکی از مطالبات بازنشستگان تبدیل شد که پس از سال ها اعمال سیاست های نادرست و جلوگیری از ترمیم کامل حقوق بازنشستگان در برابر تورم، شرایط به وجود آمد. نقطه ای که درآمد هر بازنشسته تفاوت چشمگیری داشت. او نسبت به هم سن و سالان شاغل خود توجه داشت و کسری از مخارج خود را تامین نمی کرد و اعتراض بازنشستگان هر روز بیشتر می شود. بنابراین با وعده همسان سازی حقوق مقرر شد حقوق هر یک از بازنشستگان به ۹۰ درصد حقوق کارمندی که از نظر گروهی و پایه استخدامی با وی برابر است افزایش یابد.
در مورد بازنشستگان سازمان تامین اجتماعی نیز به منظور پرهیز از اجرای صحیح و کامل ماده ۹۶ قانون تامین اجتماعی، با استناد به وجود مشاغل آزاد و تنوع زیاد، مقوله تناسب را ابداع کردند. روش های طبقه بندی مشاغل در کارگاه های مختلف
وی می افزاید: بر اساس آنچه در قانون برنامه ششم و هفتم توسعه آمده، مقرر شد نسبت اولین حقوق هر بازنشسته به حداقل دستمزد سال بازنشستگی وی (ضریب تاسیس) تعیین و سپس توسط با در نظر گرفتن این ضریب، طی سه سال یا سه برابر، درآمد مفروض بازنشستگی ۹۰ درصد افزایش می یابد. بعد از مدت ها انتظار و امروز تبدیل به فردا، بالاخره به پایان رسید آبان ۴۰ درصد از ماه ابتدایی تناسب اجرا و معلوم شد که در چشم بازنشستگان فقط مرگ است! مبلغ اضافه شده به فیش ها آنقدر ناچیز است که حتی نمی تواند اثر تورم دو ماه پاییز را پوشش دهد! در این میان مسئولان تامین اجتماعی و دولتمردان که این همه تبلیغ تناسبی می کنند، پاسخی نمی دهند که چرا در این سال ها ماده ۹۶ قانون تامین اجتماعی اجرا نشده است!
این فعال صنفی بازنشستگان کارگری با تاکید بر لزوم اجرای ماده ۹۶ قانون تامین اجتماعی می گوید: اصل ۹۶ به اندازه کافی روشن است: حقوق بازنشستگان باید با توجه به هزینه های زندگی افزایش یابد. بنابراین لازم است با مشارکت نمایندگان بازنشستگان سازوکار اجرایی آن یعنی شورا، کارگروه یا کمیته ای برای محاسبه و تعیین شاخص ها و انجام محاسبات مربوطه تعیین و تعیین شود. اولاً حداقل حقوق بازنشستگان یا بهتر بگوییم حداقل دستمزد کارگران باید واقعاً منصفانه محاسبه و تعیین شود. پس از آن با اعمال ضریب تاسیس، محاسبه و تعیین حقوق سایر بازنشستگان غیرحداقلی کار ساده و روتینی است و نیاز به تاییدیه ندارد.
در بین مستمری بگیران (به ویژه از کارافتادگان و بازماندگان) کم نیستند افرادی که به دلیل کمتر از سی سال سابقه پرداخت بیمه ای بیمه شده اصلی، سی روز از دریافت حقوق کامل محروم می شوند و معمولاً دریافتی آنها کسری از حداقل است. . در این صورت، دولت ها موظفند با توجه به اصل ۲۹ که بر حمایت از مستمری بگیران، سالمندان و معلولان تا رسیدن به حداقل حقوق تاکید دارد، درآمد این گروه ها را از بودجه عمومی جبران کنند.