وقتی اقتصاد بیمار فساد میزاید
اقتصاد دولت و سرکوب قیمت ها از یک سو و ناکارآمدی از طرف دیگر منبع اصلی فساد در اقتصاد ایران است.
براساس Business News ، دکتر علی سارزایم در مصاحبه با آرمان چند نکته را ذکر کرد.
بخش هایی از مصاحبه را بخوانید:
از اختلاس ۲ میلیارد تومانس در سال گرفته تا اختلاس ۱.۵ میلیارد دلار آمریکا (تقریباً ۵ تریلیون دلار آمریکا در زمان فساد) ، جامعه همیشه این نوع فساد را دنبال می کند. از آنجا که اختلاس به عنوان سرقت در آپنه عمومی شناخته می شود ، این حساسیت بسیار زیاد است. در اصل اختلاس چیست و سهم شما در فساد ساختاری کشور چیست؟
اختلاس ۳ میلیارد دلار آمریکا یک استثناء عجیب و غیر طبیعی است ، هر چقدر هم که اقتصاد یک کشور بزرگ باشد ، غیر معمول و غیرممکن به نظر می رسد. نباید با یک اختلاس متفاوت گرفته شود و مقادیر شما باید بررسی یا تعمیم یابد. این مورد را به اختلاس و سایر فساد ، یک مورد منحصر به فرد و منحصر به فرد در جهان گسترش ندهید.
با این حال ، در صورت فساد اقتصادی ، ما فساد کم داریم ، از سرقت خانه های انسانی گرفته تا رشوه که برای از بین بردن ، کار و حفظ مجوز صورت می گیرد. هر یک از آنها قانون را نقض می کنند. از جمله موارد دیگر ، فساد حمله به اموال عمومی است که اشکال مختلفی دارد.
به نظر من ، مهمترین فساد که نهادینه شده و برجسته در ایران است ، سوءاستفاده از قیمت است. ما می گوییم مجموعه بازار آزاد را قبول نمی کنیم ، یک حکم دولتی را تعیین می کنیم ، با حکم آزاد می جنگیم و همیشه شکست می خوریم. در این میان همیشه افرادی هستند که کالاها را با قیمت دولتی می فروشند و با قیمت رایگان می فروشند. کار بر روی آن کار دشوار است که در اقتصاد ایران بسیار زیاد است.
Immersonation سپس با برخی از مشکلات دیگر مخلوط شده و سپس گیج می شود.
آنچه در ایران خوانده می شود ، باید بگویم که کار بزرگ اقتصادی نیاز به وام بزرگ و بزرگ دارد. نباید انتظار داشت که پرداخت و امکانات کسی که وام بزرگی دارد ، به عنوان یک میکروسری نشان می دهد. ضمانت ها و ضمانت ها متفاوت است و گاهی اوقات آنقدر بزرگ است که ضمانت تضمین نمی شود.
بنابراین ، کارخانه یا خود قرارداد به عنوان ضمانت بانکی انتخاب می شود. سه یا چهار املاک و مستغلات را نمی توان برای وام تعیین کرد. شرایط اعتباری متفاوت است. اگر به این مشکل بدبینانه نگاه کنیم ، فساد برداشت می شود ، اما این فساد نیست. از دست رفته و ما نباید از این دیدگاه درگیر موضوع شویم.
این مشکل از زمانی شروع شد که وام های بزرگی را دریافت کردیم ، مربوط به فساد و اختلاس و ما برای اقتصاد و کشور مشکلاتی ایجاد کردیم. وام بزرگ با این رفتار تهمت زده شد. تفاوت بین یک اقتصاد ضعیف و اقتصاد مدرن شامل حضور یا عدم وجود شرکت های بزرگ است و می تواند در راه و افزایش وام فساد ایجاد شود ، اما ما نباید از ایجاد و سعادت شرکت های بزرگ جلوگیری کنیم.
*آیا این فساد فقط در ایران بوجود می آید؟
نه ، تاریخ رشد اقتصادی در کشورهای مختلف واقعیت تلخی را نشان می دهد. رشد و توسعه کشورها در دوره و زمان توسعه همیشه با فساد همراه بود. این در سراسر جهان اتفاق افتاده است و این مسیر یک فساد کوچک و بزرگ را ایجاد می کند. کشورها پس از این دوره به مکانیسم های ضد فساد می رسند و از آنها استفاده می کنند. حتی کشورهایی مانند سوئد یا نروژ پنج سال پیش درگیر همان شکل فساد بودند و فساد آنها بسیار عالی بود ، اما پس از توسعه یا در عین حال مکانیسم هایی برای کنترل فساد دارند.
*اما به نظر می رسد فساد در اینجا تأثیرگذارتر است …
بله ، دو نوع فساد باید از هم جدا شوند. یکی فساد در ارتباط با رشد اقتصادی و دیگری بدون رشد است. بعد از جنگ ، ما فساد شدیم ، اما در عین حال اقتصاد به سرعت رشد کرد. جامعه این فساد را تحمل می کند و می گوید فساد وجود دارد ، اما خدمات افزایش یافته است.
اما مشکل شروع شد زیرا رشد اقتصادی وجود نداشت ، اما این فساد بود. در این حالت ، افراد جامعه می دانند که سهم آنها در کیک تجاری کاهش می یابد و افراد دیگر هر روز افزایش می یابد.
دعواهای توزیع در اینجا جمع آوری می شود. اگر رشد و درآمد کم نباشد ، حساسیت به حقوق و درآمد برخی افراد افزایش می یابد و این سؤال پیش می آید که چرا این تعداد حقوق زیادی است؟ اگر رشد اقتصادی زیاد باشد ، این حساسیت ها پایین تر است.
آیا نباید حساس باشیم؟
چرا باید حساسیت داشته باشیم ، اما فکر می کنم باید اندازه فساد را بدانیم و نسبت به فساد بیشتر حساس تر باشیم.
بزرگترین فساد در ایران انواع کالاها و خدماتی است که هم رشد اقتصادی و هم مشکلات اجتماعی را کاهش می دهد. اصلاحات اقتصادی همچنین می تواند فساد داشته باشد ، اما نسبت به این امر بی معنی است. حداقل در مقایسه با فساد غیرقابل پیش بینی ، که از چندین قسط مشتق شده است ، تعداد بسیار کمی نیز وجود دارد.
بسیاری از صاحبان هیئت مدیره دهه ها اصلاحات اقتصادی ، اقتصاد آزاد و خصوصی سازی به عنوان علت فساد بودند. آیا فکر می کنید اشتباه می کنید یا آدرس را بر اساس ایده های چپ و چپ صحبت می کنید؟
این شعارها ادامه روند بود که ما بعد از انقلاب انجام دادیم و مشترک بودیم و همچنان ادامه داشت. هرگز اقتصاد و خصوصی سازی آزاد در ایران وجود نداشت. ما شعار خصوصی سازی را ارائه دادیم ، که در ابتدا یک بحث دولت بود و هیچ خصوصی سازی واقعی اجرا نشد. ما شعار آزادسازی را رها کرده ایم ، اما در عمل وزارت بهداشت هنوز در همه جا ، از کوچکترین تا بزرگترین چیزها در اقتصاد است.
بنابراین ما فقط یک نام و توهین به آزادی اقتصاد داشتیم ، اما ما از آن سود نداشتیم زیرا هرگز آزادسازی و خصوصی سازی واقعی نبود و همه چیز هنوز تحت نظارت دولت است. فساد ناکارآمد ماند و توهین آن به اصلاحات اقتصادی رسید.
*اثرات قیمت گذاری و تعدد پس از دهه ۱۹۸۰ مشاهده شد.
بله ، تا زمانی که درآمد نفت بالا بود. در دهه ۱۹۸۰ ، تأثیر این فساد بزرگ دیده نمی شد یا حداقل نرم نبود. پول زیادی وجود داشت و اصلاحات اقتصادی بی معنی به نظر می رسید. از آنجا که فروش کاهش یافته بود و دسترسی به پول نفت محدود بود ، ما ضررهای زیادی باقی ماندیم که نمایانگر محصول این اقتصاد ناکارآمد دولت است.
اقتصاد ما دیگر قدرت بالایی نداشت ، کارگران ، مدیران و سهامداران زخمی شدند و پول کمتری به خانه رسید ، قدرت خرید کاهش یافت و ما فکر کردیم که بلافاصله مشکلی وجود دارد. احساس ضعف کردیم.
واکنش جامعه ثبت همه مشکلات در مورد تحریم بود ، در حالی که Boycott فقط واقعیت ها را نشان داد. قیمت نفت و صادرات نوعی دوپینگ بود. این وقف قطع شد و ما فقط متوجه شدیم که مشکلات زیادی داریم. از آنجا که جامعه این موضوع را نمی بیند ، نشانگر تحریم ها است زیرا ناکارآمدی و اقتصاد بیمار را نمی بیند.
سیاستمداران در هر دو طرف این موضوع ارسال می شوند و موافق نیستند که از این تفاوت برای دریافت وام استفاده می کنند.
این دلیل توافق در مورد اختلاف نظرها با افرادی است که می گویند افرادی که می گویند هنگام برداشت مجازات ها انجام می شود انجام می شود.
ما می خواهیم با ناکارآمدی چه کنیم؟ ما باید بدانیم که ما دیگر به دهه ۱۹۸۰ و درآمد غنی نفت ، حتی بدون تحریم باز خواهیم گشت. این بار یک استثنا بود و تکرار نمی شود ، بنابراین ما باید برای رشد و توسعه اقتصاد خود اصلاح کنیم.
رفتارهای اقتصادی باید اصلاح شود ، شما نباید تصور کنید که آیا تحریم ها لغو می شوند ، ما می توانیم مانند دهه ۱۹۸۰ برق ، گاز و آب مصرف کنیم. مردم و شرکت ها باید مدیریت شوند.
انگیزه های سیاسی وجود دارد که همه چیز حل می شود ، به عنوان مثال ، اگر اختلاس یا مجازات وجود نداشته باشد ، هر یک از طرفین در سیاست یکی از آنها را ترویج می کنند. این یک سوء تفاهم برای جامعه است. هنگامی که اختلاس و مجازات ها حل می شود ، خرید مردم افزایش نمی یابد. عملکرد خرید افزایش می یابد زیرا اقتصاد کارآمد و پویا است.
*به نظر شما ، چرا جامعه نسبت به هرگونه فساد نسبت به اختلاس حساس تر است؟
اختلاس مانند تیغ در گردن جامعه است. سیاستمداران بهترین استفاده و بهره برداری از آن را انجام می دهند. چه در دولت و چه برای رأی و چه برای مخالفت در خارج از کشور ، که مانور زیادی است.
در حقیقت ، مسئله چاه عموم مردم بسیار پیچیده تر و بالاتر است. نکته مهم دیگر تعهد مدیر است. متأسفانه ، شایسته سالاری با موضوع تعهد و دانش تخصصی در ایران همراه بود و نتیجه آن برعکس بود. ما باید بدانیم که هرچه محدودیت های بیشتری در سلسله مراتب اقتصادی ایجاد کنیم ، افراد و استعدادهای بیشتری از آن استفاده می کنند. هرچه فیلتر پایین تر باشد ، مردم بهتر خواهند شد. اگر این فیلترها به طور سیستماتیک به مدت چندین دهه انجام شده باشند ، نیروهای خوب و توانمند اجرا و ساختار نشده اند.
افرادی در مشارکت وجود دارند که به دلیل فعل ناشناخته ، غیرحرفه ای یا فعل قابل اعتماد ، خسارت زیادی به دارایی های عمومی وارد می کنند.
وظیفه فعل یک مفهوم بد و یک سنت بد بود که آقای ریزی با تصور ساده ای از تصمیمات کلان اقتصادی ارائه داد. تصمیم کلان اقتصادی شخصی نیست که فعل را رها نکند ، یک مشکل جمعی است.
شروع مجدد مشکلات اقتصادی برای افراد و نامگذاری فعل اشتباه است. اگر به این دیدگاه نگاهی بیندازیم ، مرحوم کشمش بیش از سه سال قیمت بنزین خود را فعل بزرگی ایجاد کرده است ، اما مشکل این است که تصمیمات با هم گرفته می شوند. نتیجه نظر سیاسی و مصلحت به یک تصمیم تبدیل می شود.
یک تصمیم جمعی برای یک مدیر در قالب یک پرونده و گفتن اینکه وی فقط تعداد مراحل قانونی را افزایش داده است ، مراقبت از ریسک مدیران را کاهش داده و هزینه های ریسک را در بخش دولتی افزایش می دهد.
منبع: آرمان زیتونگ