پرستار قلابی برای اجرای نقشه سرقت، صیغه پیرمرد پولدار شد
این زن که با کمک مردی نقشه خود را اجرا کرده بود، پیش از فرار ناخواسته همدست خود را لو داد زیرا فکر نمی کرد با سرنخ های اندکی که در اختیار پلیس قرار داد، کارآگاهان موفق به شناسایی مرد فراری نشوند.
ماجرای این پرونده سرقت که در شعبه پنجم بازپرسی بازپرسی دادسرای ویژه سرقت در حال رسیدگی است، زمانی در دستور کار ماموران پلیس پایتخت قرار گرفت که پیرمردی با مراجعه به دادسرای ویژه سرقت از سرقت مردی خبر داد. خانه اش.
این پیرمرد در تحقیقات اولیه گفت: من در شمال تهران ویلایی دارم و فرزندانم خارج از ایران زندگی می کنند. به همین دلیل خانمی به نام نرگس را استخدام کردم تا از من مراقبت کند و کارهای معمول را انجام دهد. بعد از مدتی زنی که استخدام کردم گفت به خاطر اختلاف و تنبلی و بد اخلاقی از شوهرش جدا شده است. او دو دختر داشت که یکی از آنها ۱۵ ساله و معتاد به شیشه بود. من که دلم برایشان سوخت دختر نرگس را فرستادم کمپ ترک اعتیاد و هزینه اش را پرداخت کردم. همزمان همسر و دختر کوچکش در خانه من زندگی می کردند. نرگس بعد از مدتی از محبت من تمجید کرد و به من پیشنهاد صیغه شدن داد چون گاهی نیاز داشت مرا جابجا کند. از آنجایی که من هم چیز بدی از او ندیدم، با پیشنهادش موافقت کردم.
پیرمرد پس از تشریح شرایط زندگی خود گفت: زندگی من با همین وضعیت ادامه داشت تا اینکه روز حادثه مردی به خانه ام آمد و پس از بستن دست و پایم من و نرگس را در اتاقی حبس کرد و سرقت کرد. بعضی چیزها.
تحقیقات پلیسی با این شکایت آغاز شد. در این بین فرزندان پیرمرد که از موضوع مطلع شده بودند، پس از مدتی به ایران بازگشتند و متوجه شدند که اسنادی از خانه پدری آنها گم شده است. اما از آنجایی که دزد هنگام ورود پرستار به خانه دست و پای او را بسته بود، به او مشکوک نشدند. این در حالی بود که پیرمرد پس از مدتی توضیح داد که احتمالاً نرگس دزد را به دلیل صحبت در خانه او می شناسد.
پس از به دست آوردن این سرنخ فرزندان پیرمرد به پلیس اطلاع دادند و همسر پرستار دستگیر شد. وی در بازجویی ها گفت: مدتی پیش برای دختر کوچکم عروس هلندی خریدم و با فروشنده آشنا شدم. چون پول کافی نداشتم هر بار وسایلی مثل قفس، اسباب بازی پرندگان و چیزهای دیگر می خریدم. در این بین با مردی که پرنده را از او خریدم بیشتر آشنا شدم و وقتی به او گفتم پرستار خانه هستم، گفت که با من کار می کند و مانند من کار می کند و پرنده فروشی است. شغل جانبی و علاقه او به همین دلیل از او خواستم در کارهایی که نیاز به قدرت بدنی دارد، مانند حمام کردن پیرمرد کمک کند. آن روز به بهانه کمک وارد خانه شد اما وقتی آمد دست و پای ما را بست و در اتاقی حبس کرد و دستبرد زد. آن دزد حتی ماشین پژو ۲۰۶ را که مهریه من برای ازدواج با یک پیرمرد بود، دزدید. نمی دانم چه شد که بعد از چند روز ۲۰۶ را در خانه گذاشت و فقط عتیقه جات، مجسمه های برنزی و نقره ای و چیزهای دیگر برد. در ابتدا وقتی پلیس از من بازجویی کرد، ترسیدم این حرف ها را بزنم زیرا نگران بودم که حرفم را باور نکنند.
با این نتایج به دست آمده از اظهارات جدید پرستار زن، تحقیقات برای دستگیری سارق مرد ادامه یافت و در نهایت ماموران موفق به دستگیری متهم شدند. وی در بازجویی ها اعترافات متفاوتی از پرستار داشت و گفت: با هماهنگی نرگس به آن خانه رفتم، زیرا او در آنجا کار می کرد و می دانست که وضعیت مالی فردی که از او سرقت می کنیم خوب است. حتی چند وقت پیش با هم یک سرقت دیگر انجام دادیم و این دومین سرقت ما بود.
مرد دستگیر شده ادامه داد: همانطور که نرگس گفت از طریق آگهی فروش عروس هلندی با هم آشنا شدیم و بعد از مدتی گفت از افرادی که تنها هستند پرستاری می کند. روزهای سرقت قرار گذاشتیم دست و پایش را ببندیم تا ماجرا طبیعی جلوه کند اما قبل از آن در را باز می گذاشت تا من راحت وارد شوم. پس از ورود، دست و پای او و شخصی را که از او مراقبت می کرد بستم و او را سرقت کردم. پس از سرقت اول مدتی در همان خانه ماند و سپس برای رفتن به این خانه بعدی ساکن شد. در این بین نرگس گفت جاعلانی هم پیدا کرده که می توانند نام ما را روی اسناد بنویسند، به همین دلیل در سرقت دوم اسناد را هم دزدیدم. برنامه ما این بود که به خانه دیگری برویم و همان سناریو را اجرا کنیم. نرگس معتقد بود پیرمردانی که پیش آنها می رود بیکار هستند و بعد از مرگ آنها هیچ کس متوجه اسناد گم شده نمی شود، بنابراین پذیرفتم به سراغ جاعلانی که او پیدا کرد بروم.
این مرد درباره سرقت خودرو ۲۰۶ نیز گفت: پرستار به من گفت که ماشین اوست و من آن را دزدیدم تا حالت عادی به خود بگیرد اما ماشین او را پس دادم تا بچه هایش را راحت تر تحویل بگیرد و بیاورد.
با این اعترافات همدست پرستار خیانتکار، دستور بازداشت هر دوی آنها صادر شد و تحقیقات در خصوص سایر جرایم احتمالی این دو متهم ادامه دارد.