چشمانداز هشداردهنده اقتصاد ایران از نگاه بانک جهانی
زاهرا تورابی ؛ تجزیه و افق میهن: در آخرین گزارش منطقه ای خود ، بانک جهانی پیش بینی می کند که اقتصاد ایران امسال به طور منفی رشد خواهد کرد. اتفاقی که با نرخ تورم در حدود ۱ تا ۲ ٪ افتاد ، فشار شدید بر معیشت مردم ، بخش خصوصی و توانایی جذب سرمایه داخلی و خارجی خواهد داشت. کارشناسان هشدار می دهند که در صورت اصلاح سیاست های اقتصادی فعلی ، “رکود تورمی” می تواند منجر به فروپاشی ساختاری شود.
در آخرین گزارش بانک جهانی ، نه تنها رشد اقتصادی ایران در سال جاری منفی پیش بینی شده است ، بلکه تورم بالقوه به ۲ ٪ نیز می رسد که این نشان دهنده افزایش قابل توجهی در مقایسه با سال گذشته است (حدود ۴.۹ درصد تورم). بانک جهانی همچنین پیش بینی کرده است که رشد اقتصادی ایران در سال آینده ۴.۹ درصد کاهش خواهد یافت و تورم به ۲ درصد خواهد رسید ، اگرچه انتظار می رود اقتصاد ایران در سال دوم به رشد اندکی (حدود ۲.۵ درصد) بازگردد. این اعداد نگران کننده هستند. از آنجا که وقتی یک کشور با رشد منفی و تورم بالا روبرو است ، نه تنها رفاه عمومی کاهش می یابد ، بلکه بخش خصوصی ، سرمایه گذاری ، ایجاد شغل و امید عمومی نیز به شدت آسیب می بیند.
با توجه به این شماره های بانک جهانی ، قطعاً عواقب آن به وجود خواهد آمد.
۱. معیشت مردم تحت فشار شدید قرار دارد. وقتی تورم تقریباً به ۱ ٪ برسد اما رشد اقتصادی منفی است ، قدرت خرید مردم کاهش می یابد. کالاهای ضروری ، مراقبت های بهداشتی ، تغذیه روزانه ، اجاره و مسکن بیشترین آسیب را دارند. بخش بزرگی از جمعیت ، به ویژه درآمدهای کم درآمد ، ممکن است نتواند حداقل سبد اساسی را تهیه کند.
۲. محیط کسب و کار و سرمایه گذاری در عدم اطمینان بیشتر است. بخش خصوصی و سرمایه گذاران داخلی و خارجی وقتی پیش بینی می شود با عصبانیت واکنش نشان می دهند. علاوه بر این ، بازده غیرقابل اعتماد سرمایه ، هزینه های وارداتی و عرضه ارز دشوار خواهد بود و نوسانات نرخ ارز یا تحریم ها باعث بی ثباتی در برنامه ریزی اقتصادی خواهد شد.
۱. رکود تورم و تأثیر آن بر اشتغال در حال افزایش است. رشد منفی به معنای کاهش تولید است. کاهش تولید به معنای کمتر محصولات ، کاهش سفارشات ، سرمایه در گردش شرکت محدود است و احتمالاً برخی از واحدها بسته می شوند. این وضعیت فشار زیادی به اشتغال وارد می کند. بیکاری می تواند افزایش یابد و درآمد خانوار می تواند سقوط کند.
هدر دادن فرصت ها و افزایش نابرابری
هنگامی که اقتصاد در چنین شرایطی قرار دارد ، فرصت های توسعه (به عنوان مثال در صادرات غیر نفتی ، گردشگری ، فناوری) نادیده گرفته می شود. کسانی که مهارت های مالی و ارتباطی دارند ممکن است در این موقعیت نباشند. اما مناطق عموم و محروم بیشتر آسیب می رسانند. این نابرابری اقتصادی و اجتماعی را تشدید می کند.
چرا این وضعیت بوجود آمد؟
تحریم ها و کاهش درآمدهای نفتی یک عامل مهم است. کاهش یا جلوگیری از صادرات نفت و همچنین تحریم های مالی ، بانکی و بیمه ای همه این منابع ارزی دولت و شرکت ها را محدود می کند. بنابراین ، بی ثباتی سیاست ارزی و عدم شفافیت باعث شده پیش بینی پیش بینی شود. متأسفانه بزرگترین مسئله دیگر ؛ همچنین در نظارت و فساد نقاط ضعف وجود دارد. سرمایه گذاری داخلی و خارجی کاهش یافته است زیرا ریسک زیاد است ، چشم انداز مشخص نیست و هزینه های تأمین مالی افزایش یافته است.
پس چه کاری باید انجام شود؟
شفافیت داده ها و پاسخگویی دولت را کامل کنید
اصلاح سیاست پولی و کنترل تورم
کاهش تأثیر تحریم ها از طریق تنوع اقتصادی
پشتیبانی مستقیم از گروه های آسیب پذیر
ثبات و پیش بینی کلان اقتصادی
پیش بینی بانک جهانی از رشد منفی و تورم زیاد در ایران در سالهای آینده ، در حالی که تلخ است ، باید آینه ای باشد که به سیاست گذاران و جامعه هشدار می دهد تا وضعیت بدتر شود. اقتصاد ایران مرحله ای حساس را پشت سر می گذارد. اصلاحات جدی و شفاف برای خارج شدن از مسیر رکود تورمی انجام می شود. یا این روند می تواند منجر به فروپاشی اقتصادی ساختاری شود که در آن صدمات برای ده ها سال بر مردم وزن خواهد داشت.