اخبار اقتصاد ایران

چطور مفید بودن افزایش قیمت بنزین را باور کنیم؟

وزارت نفت به جای دفاع از حق انحصاری خود در فروش نفت، به دستگاهی تبدیل شده که تنها به دنبال افزایش قیمت بنزین و گازوئیل است.

افق میهن، حسین راغوفر، اقتصاددان در یادداشتی نوشت:

آخرین گزارش های رسمی حاکی از آن است که نرخ تورم کالاها ۲۴ درصد و نرخ تورم خدمات ۴۰.۳ درصد بوده است. این اتفاق در نیمه اول سال جاری رخ داد که اقتصاد در بیشتر روزهای خود در رکود بود.
بررسی علل وقوع چنین اتفاقی نیازمند تحقیقات مختلفی است اما در یک نگاه کلی می توان گفت که این امر ناشی از افزایش هزینه هایی مانند اجاره بها و افزایش هزینه های تولید است. بخش مسکن و املاک در ایران را می توان نمونه ای از بازار متروکه ای دانست که انحصارگران قدرتمند بر اساس منافع خود زندگی جامعه را به گروگان گرفته اند.

این به اصطلاح بازار آزادی است که عده ای می خواهند بر تمام امور اقتصاد کشور حکومت کنند. “نظمی” که چیزی جز بی نظمی به ارمغان نمی آورد و برای برخی افراد تنها شکل صحیح توزیع منابع است. اگر بازار مسکن در کشور به درستی مدیریت می شد و مداخلات لازم صورت می گرفت، در چنین عرصه ای از نهادهای انحصار طلب نبود. امروز هم اگر این نهادها از این بخش خارج شوند، بازار به سرعت ظرفیت اصلاحات اساسی را پیدا می کند.

افزایش هزینه سرپناه به سرعت منجر به افزایش هزینه های مردم می شود. در بازاری که نظارت وجود ندارد، منافع مردم فدای منافع صاحبان ثروت و قدرت می شود و در شرایطی که حقوق مزدبگیران اجازه افزایش کافی را ندارد، هزینه تامین سرپناه تبدیل شده است. یک چالش بزرگ

در شرایطی که نرخ ها در بازار به طرز شگفت انگیزی در حال افزایش است، عده ای از «قیمت گذاری اجباری» انتقاد می کنند و می گویند قیمت ها هر چه می خواهند باشد. مشخص شود در هفته ای که قیمت کره ۱۰۰ گرمی از ۳۲ هزار تومان به ۶۰ هزار تومان افزایش یافت، اما همچنان نادر است، این اظهارات برای توجیه افزایش قیمت کریرها است. آنها انرژی و ارز هستند.

سردرگمی بر بازارهای کشور حاکم است و همین بی نظمی و هرج و مرج است که ناهنجاری ها را به طرز نگران کننده ای گسترش می دهد. ایران وارد تشدید بحران منطقه ای و نظامی شده است و دولتمردان به جای اعمال قاطع ترین کنترل ها، هر روز مصاحبه می کنند و قیمت را تبلیغ می کنند. این برخلاف حکمرانی منطقی در دوره تنش های حاد منطقه ای است.

حقیقت این است که ما دیگر معنای دقیق کلمه «دولت» را نداریم و آنچه با این نام در کشور ما وجود دارد ظاهر است. ظاهری که حتی در تعیین قیمت یا فروش نفت نیز از نقش آن کاسته شده و تنها وظیفه راه اندازی یک دستگاه عریض و طویل را بر عهده دارد. وزارت نفت به جای دفاع از حق انحصاری خود در فروش نفت، به دستگاهی تبدیل شده است که تنها به دنبال افزایش قیمت بنزین و گازوئیل است. در چارچوب همین بی تابعیتی است که نظام مالیاتی زیر بار مردم می رود و درآمدهای نفتی مستقیماً به جیب سایر نهادهای موازی و رقیب می رود.

کشور به یک دولت قوی و قاطع نیاز دارد تا از این گذرگاه به سلامت عبور کند. آنچه به نظر می رسد در حال حاضر در دسترس نیست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا