چهار دروغ ساده اما بزرگ که عشق را نابود میکند
یورو نیوز: دروغگویی اغلب به عنوان خیانت نهایی در یک رابطه تلقی می شود، اما مضرترین دروغ ها همیشه آنهایی نیستند که به راحتی قابل تشخیص باشند.
این فریب های پنهان و ظریف می تواند آرام آرام پایه های اعتماد را از بین ببرد و حتی مهم ترین روابط را از بین ببرد.
دکتر جفری برنشتاین، روانشناس، در یادداشتی برای Psychology Today، چهار مورد از بزرگترین دروغ هایی را که روابط صمیمانه را از بین می برند، همراه با سناریوهایی که نشان می دهد چگونه این دروغ ها می تواند منجر به دل شکستگی شود، بررسی می کند.
۱- حالم خوبه
داستان: ساندرا و آبه سه سال با هم بودند. اخیراً، ساندرا تحت فشار کار و عدم صمیمیت در روابطشان غرق شده است، اما هر وقت آبه از او می پرسد که حالش چطور است، پاسخ او همیشه این است: “من خوبم.”
او معتقد بود که با پنهان کردن مشکلات خود، آبه را از استرس محافظت می کند. با گذشت زمان، ناراحتی ساندرا بیشتر شد و وقتی آبه از او دور شد، ساندرا احساس کرد که چیزی اشتباه است، اما نمی دانست چه چیزی وجود دارد.
روانشناسی امروز به بررسی چهار مورد از بزرگترین دروغ هایی می پردازد که روابط صمیمانه را از بین می برند، همراه با سناریوهایی که نشان می دهد چگونه این دروغ ها می توانند منجر به دل شکستگی شوند.
۱- حالم خوبه
داستان: ساندرا و آبه سه سال با هم بودند. اخیراً، ساندرا تحت فشار کار و عدم صمیمیت در روابطشان غرق شده است، اما هر وقت آبه از او می پرسد که حالش چطور است، پاسخ او همیشه این است: “من خوبم.”
او معتقد بود که با پنهان کردن مشکلات خود، آبه را از استرس محافظت می کند. با گذشت زمان، ناراحتی ساندرا بیشتر شد و وقتی آبه از او دور شد، ساندرا احساس کرد که چیزی اشتباه است، اما نمی دانست چه چیزی وجود دارد.
دروغ: دروغ “من خوبم” یک قاتل خاموش در روابط است. این دروغ اغلب برای جلوگیری از درگیری یا حفظ صلح استفاده می شود، اما باعث ایجاد فاصله عمیق بین شرکا می شود.
با انکار احساسات واقعی خود، فرصت حمایت و درک شما را از شریک زندگی خود ربوده اید. این ظاهر که همه چیز “خوب” است، فقط طغیان اجتناب ناپذیر احساسات سرکوب شده را به تاخیر می اندازد، که در نهایت اتفاق می افتد، اغلب با عواقب ویرانگر. صمیمیت واقعی مستلزم آسیب پذیری است و این به معنای صادق بودن در مورد زمانی که همه چیز خوب پیش نمی رود.
۲- موضوع مهمی نیست
داستان: تام و ریانا همیشه به خود می بالیدند که زوجی بدون مشکل هستند. هر زمان که تام با زنان دیگر معاشقه میکرد یا زمان زیادی را صرف سرگرمیهای خود میکرد، ریحانا میگفت: «این چیز مهمی نیست». او نمی خواست محتاج یا ناامن به نظر برسد، بنابراین ناراحتی خود را در درون دفن کرد. دروغ به تدریج اعتماد به نفس او را از بین برد و هر چه بیشتر خودش را متقاعد کرد که مهم نیست، احساس دوری از تام بیشتر می کرد. در نهایت، ناراحتی های جزئی که ریانا نادیده گرفته بود، به مشکل بزرگتری تبدیل شد که دیگر قابل حل نبود.
دروغ گفتن: کم اهمیت جلوه دادن احساسات یا رفتار همسرتان دروغ دیگری است که می تواند به یک رابطه آسیب جدی وارد کند. وقتی چیزی واقعاً شما را آزار می دهد، اما به خود می گویید که موضوع مهمی نیست، باعث می شود مسائل حل نشده باقی بمانند و به مرور زمان به ناامیدی تبدیل شوند.
با گذشت زمان، این دروغ های کوچک اضافه می شوند و یک شکاف احساسی ایجاد می کنند که پر کردن آن بسیار دشوار است. در روابط سالم، حتی مسائل کوچک نیز مورد توجه قرار می گیرند، زیرا آنها مرزها و نیازهای عمیق تری را در رابطه نشان می دهند.
۳- می توانم آنها را تغییر دهم
داستان: وقتی لیزا با مایک ملاقات می کند، بلافاصله جذب جذابیت و روحیه ماجراجوی او می شود. با این حال، او متوجه شد که مایک تمایلی به تعهد ندارد و از گفتگوهای دشوار اجتناب می کند. با وجود این علائم هشدار دهنده، لیزا خود را متقاعد کرد که می تواند مایک را به مرور زمان تغییر دهد و با عشق و حوصله کافی، او را به شریک مورد نظر خود تبدیل کند.
لیزا پس از سال ها تلاش برای شکل دادن مایک به ایده آل خود، ناامید و دلشکسته است که او دست نیافتنی و تغییر ناپذیر باقی می ماند.
دروغ: باور اینکه می توانید شریک زندگی خود را تغییر دهید، دروغ خطرناکی است که هر دو نفر را به ناامیدی می کشاند. افراد می توانند رشد کنند و تغییر کنند، اما تغییر باید از درون باشد و نه از تلاش ها یا انتظارات دیگران.
وقتی با این امید وارد یک رابطه می شوید که جنبه های اساسی شخصیت شریک زندگی تان تغییر کند، واقعاً او را آنطور که هستند نپذیرفته اید. این دروغ منجر به ناامیدی، دلشکستگی و این نتیجه می شود که شما عاشق نسخه ایده آلی از کسی شده اید که در واقعیت وجود ندارد، نه اینکه واقعاً چه کسی است.
۴- نیازی نیست در مورد آن صحبت کنیم
داستان: جان و آلی ۱۰ سال بود که ازدواج کرده بودند، اما جان احساس می کرد از آلی جدا شده است. او در نظر گرفت که آن را مطرح کند، اما سپس گفت: «نیازی نیست در مورد آن صحبت کنیم. خودش حل خواهد شد.»
در همین حال، آلی متوجه دوری جان می شود و به این فکر می کند که آیا او کار اشتباهی انجام داده است. آنها به جای پرداختن به فاصله عاطفی فزاینده خود، از صحبت کردن در مورد آن اجتناب کردند، به این امید که هر مشکلی که وجود داشت با گذشت زمان حل شود. اما این شکاف بیشتر شد و زمانی که آنها در نهایت با مشکل مواجه شدند، آسیب آنقدر شدید بود که قابل تعمیر نبود.
دروغ: پرهیز از گفتگوهای سخت با این بهانه که «لازم نیست در موردش حرف بزنیم» یکی از مخرب ترین دروغ های یک رابطه است. برقراری ارتباط و صحبت برای موفقیت هر رابطه ای ضروری است و وقتی تصمیم می گیرید به جای برخورد با آنها از مشکلات اجتناب کنید، مشکلات حل نمی شوند و در عوض بدتر و پیچیده تر می شوند.
این دروغ معمولاً به این دلیل است که شما از درگیری یا آسیب رساندن به شریک زندگی خود می ترسید، اما حقیقت این است که این اجتناب منجر به سوء تفاهم بیشتر و فاصله عاطفی بیشتر می شود. هر چه زودتر به مشکلات رسیدگی کنید، رابطه شما قوی تر خواهد شد.
نتیجه گیری
این چهار دروغ می توانند به تدریج باعث از دست دادن عشق و اعتماد به عنوان دو عنصر تقویت کننده یک رابطه شوند. برای محافظت از رابطه خود، حتی اگر ناراحت کننده باشد، به صداقت، آسیب پذیری و ارتباط آزاد متعهد شوید. تنها در این صورت است که می توانید یک رابطه عاشقانه پایدار داشته باشید.