فرهنگ و هنر

کدام «روزعشق»؛ ۲۵ یا ۲۹ بهمن؟ :: ایران تحلیل

واقعیت این است که متولیان فرهنگی در سال های اخیر هیچ تلاشی برای به رسمیت شناختن روز عشق ایرانی انجام نداده اند. وی می گوید: با ورود اسلام، مراسم و آیین هایی که در ایران باستان وجود داشته و مخالف اسلام نبود، به رسمیت شناخته شد. در سنت‌های کهن ایران عشق جایگاه والایی دارد و از آنجایی که مدیران فرهنگی هیچ علاقه‌ای به شناخت روز عشق ایرانی نداشته و ندارند. باید به صداقت آنها در مخالفت با ولنتاین شک کرد.

به گزارش ایران تحلیل، روز ولنتاین (روز عاشقان یا روز عشق) مصادف با ۲۵ بهمن ماه (۱۴ فوریه) در برخی فرهنگ ها روز ابراز عشق است. این ابراز عشق معمولا به صورت ناشناس با ارسال کارت ولنتاین انجام می شود. این در حالی است که گروهی از ایرانیان بر این باورند که باید روز عشق ایرانی باشد – ۲۹ بهمن – افتخار کرد نه اینکه مثل این ولنتاین دنبال گسترش فرهنگ اروپایی و غربی بود!

از «اسفندارمذگان» تا ولنتاین

تاریخچه تاریخی روز ولنتاین به جشنی که به افتخار سنت ولنتاین در کلیساهای کاتولیک برگزار می شود، برمی گردد. در ایران باستان نه مانند رومیان از سه قرن بعد از میلاد، بلکه از بیست قرن پیش از میلاد روزی به نام روز عشق وجود داشته است. در تقویم جدید ایران دقیقاً با ۲۹ منطبق است بهمنیعنی فقط ۳ روز بعد از روز ولنتاین. این روز را سپندارمذگان یا «اسفندارمذگان» می نامیدند. سپندارمذگان جشن زمین و عشقی گرامی است که هر دو در کنار هم معنا پیدا کردند. در این روز زنان با عشق به شوهران خود هدیه می دادند. مردان نیز زنان و دختران را بر تخت سلطنتی می نشاندند و به آنها هدیه می دادند و از آنها اطاعت می کردند. در همین راستا چند سالی است که جمعی از دوستداران فرهنگ ایرانی پیشنهاد می کنند که برای حفظ فرهنگ ایرانی، سپندارمذگان را به جای ولنتاین به عنوان روز عشق جشن بگیرند، اما با وجود این، جوانان در جریان احساسات و چشم و چشم، سعی کنید هر سال باشکوه باشید. آنها این روز را برگزار می کنند.

چرا در ایران از روز ولنتاین استقبال می شود؟

با توجه به مقاله اشاعه و فرهنگ پذیری فرهنگی که توسط سمانه نیکنام نوشته شده است، آن دسته از عناصر فرهنگی که پاسخگوی نیازهای انسان هستند، جهانی می شوند، بنابراین دلیل رشد و گسترش فرهنگ ولنتاین در ایران، پاسخگویی به یک نیاز است. وضعیت به آن «شکاف فرهنگی» می گویند. از این منظر پذیرش پدیده های فرهنگی ناشی از فقدان یا خلأهای فرهنگ خودی است و طبیعتاً پذیرش فرهنگ جدید با هدف جبران آن شکاف است.

اعتماد یا بی اعتمادی؟

بر اساس نتایج پژوهشی با عنوان «بررسی جامعه شناختی روز ولنتاین در بین جوانان تهرانی» برگزارکنندگان ولنتاین به خود عنصر فرهنگی ولنتاین اعتماد کرده اند و نه تامین کنندگان غربی آن. یعنی برگزارکنندگان ولنتاین معتقدند که اگرچه ریشه ولنتاین غربی است، اما می توان از آن در جوامع، کشورها و فرهنگ های دیگر استفاده کرد.

باید مراقب بود شاید یکی از دلایل جذابیت و محبوبیت روز ولنتاین ریشه در تغییر ساختار روابط اجتماعی جنس مخالف در ایران داشته باشد. با این حال، حداقل در دو دهه اخیر، رابطه جنس مخالف تنها محدود به ازدواج نیست.

البته در سال های اخیر تلاش کرده اند جست و جو در میان اسطوره های ایرانی را جایگزین ولنتاین کنند. در همین راستا تعدادی از جوانان ایرانی که عشق و علاقه به تاریخ کهن ایران زمین دارند این روز را به دوستان و عزیزان خود تبریک می گویند. با این حال سپندارمذگان هنوز نتوانسته جایگزین مناسبی برای ولنتاین باشد.

روز عشق تهاجم فرهنگی نیستبودن

شهلا کاظمی پور – جامعه شناس – در گفت وگو با «آرمان مراز» در پاسخ به کسانی که روز ولنتاین را تهاجم فرهنگی می دانند، می گوید: چندی پیش تحقیقی درباره تهاجم فرهنگی انجام شد. بر اساس نتایج آن، هر فرهنگی که وارد کشور می شود و مورد استقبال ایرانیان قرار می گیرد به دلیل خلأهایی است که در مورد آنها وجود دارد.

آنجا تهاجم فرهنگی را به گلدان تشبیه کردند که اگر پر آب باشد و بخواهیم آن را آبیاری کنیم مقداری از آن سرریز می شود اما اگر تشنه باشد آب را به خوبی جذب می کند. در کشور ما تا زمانی که خلاء شادی، عشق و محبت بین مردم وجود دارد، مردم هر فرهنگ و مراسمی را که وارد کشور می شود مانند دیگ تشنه ای می پذیرند. وی ادامه می دهد: درست است که ما ایرانی هستیم و در کشور اسلامی زندگی می کنیم، اما در عین حال انسان هستیم و مانند همه انسان ها نیازهایی داریم که ربطی به شرق و غرب جغرافیایی ندارد. نیاز به عشق یکی از این نیازهاست. چنین روزی در غرب شکل گرفت و به کشورهای دیگر معرفی شده است.

چرا انتقال دانش، نوآوری و ابتکارات فناورانه غرب به ایران را تهاجم نمی دانیم و با جان و دل وارد کشور نمی کنیم؟ وقتی به تبادل فرهنگ ها می رسیم، بحث تهاجم فرهنگی مطرح می شود.

این جامعه شناس با اشاره به اینکه والنتیان به همین دلیل مورد استقبال جوانان ایرانی قرار گرفته است، تصریح می کند: جوانان به دنبال تنوع هستند. او می خواهد کیفیت زندگی خود را بهبود بخشد، او می خواهد شاد باشد. اما ما توانسته ایم پاسخگوی نیاز جوانان باشیم و حالا می گوییم چرا به ولنتاین کشیده شده اند؟!

وی با اشاره به اینکه واقعیت این است که متولیان فرهنگی در سال های اخیر هیچ تلاشی برای به رسمیت شناختن روز عشق ایرانی انجام نداده اند، می گوید: با ورود اسلام، مراسم و آیین هایی که در ایران باستان وجود داشته و مخالف اسلام نبود، به رسمیت شناخته شد. در سنت های کهن ایران عشق جایگاه والایی دارد و از آنجایی که مدیران فرهنگی هیچ علاقه ای به شناخت روز عشق ایرانی نداشته و ندارند. باید به صداقت آنها در مخالفت با ولنتاین شک کرد.

کاظمی پور می افزاید: این در حالی است که مسئولان ما هیچ گاه به فکر احیای سنت های دیرینه ای که باعث شادی و عشق می شود و پاسخگوی نیاز جوانان نیست، نبوده اند. بنابراین نتیجه همان چیزی است که می بینیم. یعنی روزی مثل ولنتاین که جوان ها دلشان را می شکند و هر روز پر زرق و برق تر جشن می گیرند، در حالی که در روز عشق ایرانی، زن ها تا می توانستند به مردها و مردها به زن ها گل می دادند. و برای رسیدن به این هدف تلاش بیشتری خواهند کرد. روز به یکدیگر مهر و عشق اما بالاخره آیا ولنتاین رسمی در ایران قابل دفاع است یا خیر؟ کاظمی پور در پاسخ به این سوال گفت: من شخصا با آن موافقم. در اصل با هر تغییری که باعث تحول در جامعه شود موافقم. البته بیشتر موافقم که می توانیم از آداب و رسوم دیرینه خود برای ایجاد شادی، تحول و انگیزه در جامعه استفاده کنیم، اما به هر حال نمی توان نقش پربار ولنتاین را در شادی بخشیدن به زندگی جوانان انکار کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا